اين بار متهم براي اينكه شناسايي نشود چادر به سر كرده بود اما اين ترفند هم نتوانست رازش را مخفي كند.چند روز پيش مرد ميانسالي به اداره پليس رفت و خبر از سرقت 40ميليون توماني داد. او در توضيح ماجرا گفت: من و پسرم سركار بوديم و همسرم هم به خانه يكي از بستگانش رفته بود. از طرفي دخترم كه دانشجوست براي انجام كارهايش به دانشگاه رفته بود و در همين زمان سارقي وارد خانه ما شده و علاوه بر طلاهاي دختر و همسرم، دوربين و لپ تاپ و 15ساعت ماركدار را كه ارزش زيادي داشتند سرقت كرده است.
وي ادامه داد: پسرم مغازه ساعتفروشي دارد و معمولا برخي ساعتهاي گران قيمتش را در خانه نگهداري ميكرد كه همه آنها به سرقت رفت.
- ردپاي مرد زن نما
با اين شكايت تيمي از كارآگاهان با دستور قاضي نصرتي بازپرس شعبه اول دادسراي ويژه سرقت، براي شناسايي سارق وارد عمل شدند. آنها با حضور در محل سرقت متوجه شدند كه پاي يك آشنا در ميان است؛ كسي كه با در اختيار داشتن كليد وارد خانه شده و نقشهاش را عملي كرده است. كارآگاهان در گام بعدي سراغ دوربين مداربسته ساختمان رفتند و در بازبيني تصاوير آن به زني مشكوك شدند. او با استفاده از كليد وارد ساختمان شده و 12دقيقه بعد سراسيمه و دستپاچه خارج شده بود. او از اعضاي ساختمان نبود و با چادر چهرهاش را پوشانده بود.
كارآگاهان در بررسيهاي دقيقتر فيلمهاي ضبط شده دريافتند سارق مرد است نه زن. كفشهاي مردانه و هيكل ورزشكاري و قد بلند وي نشان ميداد كه او مردي است كه با سر كردن چادر در نقش يك زن ظاهر شده و دست به سرقت زده است. در چنين شرايطي تحقيقات ادامه يافت تا اينكه مأموران در جريان تحقيق از اعضاي خانواده، به مرد جواني به نام بهروز رسيدند. دختر 30ساله خانواده ميگفت كه از مدتي قبل با پسري به نام بهروز آشنا شده و قصد ازدواج با يكديگر را داشتند اما چند روزي است كه رفتار و اخلاق او تغيير كرده و كمتر به تماسهايش پاسخ ميدهد.
كارآگاهان تحقيقات خود را روي بهروز متمركز كردند و در ادامه متوجه شدند كه مرد جوان مجرمي سابقهدار است كه حدود 2ماه از آزادياش از زندان ميگذشت.
- دستگيري
شكي وجود نداشت كه مرد جوان عامل اين سرقت است و مأموران او را در يكي از پاتوق هايش دستگير كردند. بررسيها نشان ميداد كه اين جوان 25ساله پيش از اين به جرم سرقت از 5دختر دم بخت دستگير شده و به زندان افتاده بود. او با حكم دادگاه به تحمل 3سال زندان محكوم شده بود اما 2ماه پيش با سپردن وثيقه يك ميلياردي از زندان آزاد شده بود. اين پسر جوان در بازجوييها گفت: پدرم وضع مالي نسبتا خوبي دارد و سالها قبل برايم يك خودروي جنسيس خريد.
بيكار بودم و پولي نداشتم، براي همين سوار بر ماشين خارجيام ميشدم و پس از آشنايي با دختران ثروتمند دمبخت آنها را فريب ميدادم. گاهي خود را تاجر و گاهي مهندس يا مدير شركت معرفي ميكردم. آنها با ديدن ماشينم فريب ميخوردند و هنگامي كه با آنها به كافي شاپ يا رستوران ميرفتم كليد خانهشان را سرقت ميكردم و در فرصتي مناسب به خانهشان دستبرد ميزدم.
متهم درخصوص آخرين سرقت خود پس از آزادي گفت: 2ماه پيش آزاد شدم اما نتوانستم كار مناسبي پيدا كنم. در آن روزها با دختر جواني در شبكه مجازي بيتاك آشنا شدم و روزي كه با او براي صحبت به كافي شاپ رفته بودم دسته كليدش را سرقت كردم. مدتي گذشت تا اينكه يك روز متوجه شدم كسي در خانه آنها نيست. چون ساختمان دوربين مداربسته داشت، لباس زنانه پوشيدم و به آنجا رفتم و دست به سرقت زدم اما هرگز تصور نميكردم كه به اين راحتي دستگير شوم. متهم در بازجوييها اقرار كرده كه پس از آزادي از زندان تنها يك سرقت انجام داده است اما تحقيقات از او همچنان ادامه دارد.