اين خوشحالي زماني ارزشمندتر مي‌شود كه پايدار و مانا باشد و آن ميسر نمي‌شود مگر آنكه با اقداماتي شايسته، آينده اقتصاد و فضاي كسب وكار به‌گونه‌اي سامان يابد كه باعث كاهش نرخ بيكاري، افزايش بهره‌وري، خارج كردن اقتصاد از ركود و رشد بيشتر اقتصادي براي كشور شود. در چنين فضايي شايسته است كه به چند نكته توجه ويژه داشت:
1-انسجام بافت دروني اقتصاد: اقتصاد مقاومتي به‌عنوان پارادايم حاكم بر تمامي فعاليت‌هاي اقتصادي كشور، زماني محقق مي‌شود كه بافت دروني اقتصاد ملي از انسجام برخوردار باشد. تحقق شايسته اين امر مستلزم هماهنگي و هم‌سنخي در سياستگذاري‌ها و تصميم‌سازي‌‌هاست. پرهيز از اعمال سياست‌هاي متنافي و متناقض با منافع ملي و اعمال «بهداشت سياستي» كه ما را از «مسموميت سياستي» برحذر مي‌دارد، ازجمله اين اقدامات است.
2-تبديل تهديدات به فرصت: جهان به‌گونه‌اي جديد به ما نگاه مي‌كند؛ چنان‌كه ما نيز چنين نگاه مي‌كنيم. پس ضروري است كه در اين بازتعريف مناسبات به راهي برويم كه تا‌كنون نرفته‌ايم. اكنون عصر كار پرتلاش است و بايد راهبردي در دستور كار قرار گيرد كه بتواند تهديدات گذشته را به فرصتي بي‌نظير براي ساخت كشور تبديل كند. دوران آزمون و خطا پايان يافته است و عصر شكار فرصت‌هاست. در چنين دوراني ما بيش از هميشه به مديراني نيازمنديم كه توانايي شناخت و شكار فرصت‌ها را دارند؛ افرادي كه درك مناسبي از شرايط دارند و نه ذوق‌زده مي‌شوند و نه چشمانشان را يكسره بر موقعيت جديد مي‌بندند بلكه با استفاده هوشمندانه از فضاي جديد سعي مي‌كنند فردايي به‌مراتب بهتر و درخشان‌تر بسازند.
3-سرعت روزافزون علم:يونسكو اعلام كرده ما در دوراني زندگي مي‌كنيم كه نيمه عمر علم به كمتر از 3ماه رسيده است؛ يعني هر 3ماه نيمي از علم زير و رو مي‌شود و هر6ماه كل علم تغيير مي‌يابد. اين حرف يعني آنكه ما در ظرف يك سال 2بار بايد بنيادها و بنيان‌هاي انديشه‌اي و علمي خود و سازمان‌مان را متناسب با تغييرات پيراموني تغيير دهيم تا همراستا با جهان پرتحول كنوني شويم. نهادهاي اقتصادي و سازمان‌هاي حوزه كسب و كار مجبورند در چنين فضاي پرسرعتي رقابت كنند در غير اين صورت شانسي براي بقا نخواهند داشت. اين يك اجبار است و انتخاب ديگري وجود ندارد.
نتيجه: موقعيت كنوني به ما مي‌گويد كه هيجان‌زده نشويم و بي‌جهت بار مطالبات را افزايش ندهيم اما بدانيم كه از اين فرصت تاريخي بايد با درايت، دقت و فراست به‌گونه‌اي استفاده كنيم تا بتوانيم بافت دروني اقتصاد ملي را با مجهز شدن به دانش روز، بازسازي و بهينه‌سازي كنيم و در مسير رشد، توسعه و تعالي قرار دهيم.
- استاد دانشگاه