در نظام سیاسی ایران از رهبری تا مجالس خبرگان و شورای اسلامی و شورایارها، باید بطور مستقیم و یا از طریق نمایندگان مردم انتخاب شوند.
در این میان، نکته جالب و دیدنی آنست که در تمام دنیا، کاندیداها در زمان انتخابات حرفهای مردم پسند میزنند و نگاهشان به مردم نزدیکتر میشود؛ مسئولین و مقاماتی که در قدرت هستند بیشتر خود را در مجامع و اجتماعات مردمی نشان میدهند، بیشتر به فشردن دست مردم کوچه و بازار و روبوسی با مردم عادی علاقمند میشوند. در کشورهای غربی این نوع فرهنگ انتخاباتی به baby kissers مشهور است، به این معنا که رهبران و کاندیداهای احزاب بسراغ مردم و حتی به درب منازل میروند با مردم دست میدهند، خوش و بش میکنند و بچههای آنها را در آغوش میگیرند، امری که در دوران تصدی قدرت خود، کمتر به آن عمل میکنند. این همان نشانه قدرت مردم در نظامهای مردمسالار است که صاحبان قدرت را به تعظیم و بزرگداشت مقام و جایگاه مهم و تعیین کننده مردم عادی، مجبور و محکوم میکند.
سیاستمدارانی که در دوران تصدی، پستهای مهم و کلیدی با امکانات گسترده و اتومبیلهای تشریفاتی، با محافظین و دفتر و منشیهای متعدد، چه بسا رای مردم را فراموش کرده بودند، در کارزار انتخابات متوجه میشوند اگر این مردم رای ندهند، دیگر جایی بر کرسی نمایندگی نخواهند داشت و از ارتزاق از این امکانات و شهرت عمومی محروم میشوند. بنابراین، سیستم انتخابات، زمان تنفس و دمیدن خون جدید به مدیریت کشور است، زمان خلاص شدن مردم از بدمدیریتی، بیاعتنایی به نخبگان و نیازهای مردم است. انتخابات، بهترین راه و روش حکومت مردم بر مردم و یا همان دموکراسی در جهان است.
از این لحاظ، انتخابات ۷ اسفند ۹۴ یک انتخابات تاریخی برای مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی است. بطوریکه نظام جمهوری اسلامی ایران به تمام و کمال مورد بازبینی رای مردم قرار میگیرد؛ مجلس خبرگان بعنوان مهمترین نهاد که وظیفه انتخاب رهبر و نظارت بر حسن اجرا و صلاحیتهای رهبر را بعهده دارد و نیز انتخابات مجلس شورای اسلامی که در راس نظام قانونگذاری و نظارت بر رئیسجمهور و اعضای دولت و سایر نهادهای کشور میباشد، در برابر رای و نظر مردم ایران قرار میگیرد. در واقع، بحث اصلاحات نظامها و قوانین، از طریق همین انتخابات عمومی با مشارکت گسترده مردم امکان پذیر است.
نکته مهم دیگر در انتخابات ۷ اسفند این است که بخش بزرگی از مسئولین و مقامات کنونی کشور در پستهایی که الان عهده دار آن هستند، کاندیدای این دوانتخابات مهم و نیازمند رای اکثریت مردم میباشند: از جمله اکثر فقهای شورای نگهبان، نمایندگان فعلی مجلس خبرگان، رئیسجمهور، برخی از وزرای دولت، نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی، برخی از نمایندگان ولی فقیه، برخی از امامان جمعه تهران و شهرستانها، برخی اعضای فعلی شورایهای شهر و شورایارها، و همه کسانی که بنوعی در منصب قدرت سیاسی کشور دخیل و سهیم هستند در ۷ اسفند امسال خود را در معرض رای مستقیم مردم قرار میدهند.
اینکه گفته میشود نظام جمهوری اسلامی، برآراء مردم استوار است و البته برخی اصرار بر کم رنگ کردن این قدرت مردمی دارند، باید متوجه چنین روزی باشند، اینجاست که رای مردم، صاحب منصبانی که در کرسی قدرت جای خوش کردهاند را از خواب شیرین قدرت و شهرت بیدار میکند. این موهبت، مدیون تفکر ژرف، اسلام شناسانه و مردم دوست امامخمینی(ره) است که همچنان باید پاس بداریم.
امتیاز نظام اسلامی و مردمی ایران اسلامی آن است که هرگونه نهاد موروثی را عاری از وجاهت قانونی شناخته است و از این لحاظ از نظامهای مشروطه سلطنتی در غرب که مدعی دمکراسی هستند، جلوتر میباشد. ما ایرانیها نه قشر دانشگاهی و نه سیاستمدار و نه عامه مردم و جوانان، بدرستی نظام پادشاهی بریتانیا را نمیشناسیم. (امید است در آینده در باره آن بیشتر گفته شود) در انگلستان، پادشاه یا ملکه کنونی «الیزابت دوم» بعنوان رئیس حکومت کنونی این کشور و رئیس کلیسای انگلستان است(همان رابطه دین و سیاست) که وظایفش از سوی پارلمان مشروط و محدود شده است. با این حال، مقام پادشاهی در این نظام سیاسی، غیر منتخب و موروثی است که نسل به نسل بدون حق رای مردم در انتخاب رئیس و رهبرمملکت، همچنان ادامه دارد و حکمرانی میکند. البته برخی مقام و جایگاه ملکه را تشریفاتی میدانند، ولی کاملا چنین نیست و دارای قدرت گسترده از جمله انتخاب مستقیم حدود ۱۰۰ نماینده مجلس لوردها( مجلس عالی) اعلام جنگ و صلح و امضای کلیه مصوبات مجلس عوام( ملی) برای تبدیل به قانون، حق تفویض قانونی و برسمیت شناختن مقام نخست وزیر و.... میباشد.
بنابراین نظام ما، از این جهات دموکراتیک و مردم سالار است که حتی نهاد تعیین کننده رهبر مملکت مورد اعمال و انتخاب با رای مستقیم مردم قرار میگیرد. متاسفانه بسیاری از جوانان عزیز و برومند ما که در این انتخابات پیش رو نقش تعیین کنندهای دارند، آگاهی درستی نسبت به این امتیازات و اهمیت شرکت همه جانبه در انتخابات که روز اعمال قدرت مردم هست را ندارند. ناگفته نماند که هنوز ما باید بر روی مردمیتر شدن کشور و نظام سیاسی کشورمان و از جمله مکانیزم تایید صلاحیتها بیشترکار کنیم. البته این تحول و اصلاحات قانونی به گفتمان ملی و اجماع نیازمند است و در یک دوره زمانی کوتاه امکان پذیر نمیباشد.
با توجه به اینکه کشور ما «کشور انتخابات» است انشاءالله در روزهای آینده در مورد مسئله حزب و نقش احزاب در انتخابات بیشتر سخن گفته خواهد شد.