اين مرد كه 7سال پيش توانسته بود با واژگون كردن خودروي زندان فرار كند، در عمليات مأموران اطلاعات دستگير شد.
آذرماه سال84، بهدنبال پيدا شدن جسد سوخته 3مرد در يك خودروي نيسان در اطراف شهرستان سيرجان، تحقيقات پليس براي كشف راز اين جنايت شروع شد. بررسيها از اين حكايت داشت كه قربانيان 2مرد افغاني و يك ايراني بودند كه ابتدا به ضرب گلوله به قتل رسيده و سپس اجسادشان به آتش كشيده شد.
وقتي معلوم شد كه قربانيان آن روز براي خريد محموله خاكمس راهي محلي در جاده پاريز شده بودند و 9ميليون تومان پول نقد همراهشان بود، انگيزه جنايت مشخص شد. بيشك قاتلان افرادي بودهاند كه به بهانه معامله خاكمس، قربانيان را به محل قرار كشانده و پس از كشتن آنها، پولهايشان را دزديده بودند.
با اين سرنخ تحقيقات براي شناسايي عاملان جنايت ادامه يافت تا اينكه مأموران به ردپاي مردي بهنام مهدي رسيدند. او اهل يكي از روستاهاي اطراف سيرجان بود و براي فروش خاك مس با قربانيان قرار داشت. يك هفته پس از جنايت مهدي دستگير شد و راز قتل مردان جوان را فاش كرد. او گفت: اين نقشه را با همدستي يكي از دوستانم به نام عباس عملي كرديم. به بهانه فروش خاك مس، قربانيان را به محلي در جاده پاريز كشانديم. به آنها گفته بوديم كه مقدار زيادي خاك مس براي فروش داريم. آنها با پول نقد به محل قرار آمدند. ما هم با يك قبضه كلاشينكف به آنجا رفتيم و هر سه نفرشان را به قتل رسانديم و پولهايشان را دزديديم.
بعد براي اينكه حادثه را تصادف جلوه دهيم، اجسادشان را سوار نيساني كرديم كه با خودشان آورده بودند. در نزديك يك پرتگاه، با بنزيني كه از قبل خريده بوديم، اجساد و ماشين را آتش زديم و در پرتگاه رها كرديم. ميخواستيم وانمود كنيم كه ماشين هنگام حركت به ته پرتگاه سقوط كرده و آنها جان باختهاند اما خودروي نيسان به وسط پرتگاه كه رسيد، به يك تخته سنگ گير كرد و پايين نرفت. ماشين شعلهور بود و هرچه تلاش كرديم نتوانستيم آن را دوباره به حركت درآوريم. براي همين تصميم گرفتيم فرار كنيم. ميدانستم كه خيليزود معلوم ميشود آنها به قتل رسيدهاند اما تصور نميكردم به اين زودي دستگير شوم.
- فرار خونين
درحاليكه مهدي مدعي بود كه گلولهها را همدستش شليك كرده است، سلاحي كه آنها در چاه انداخته بودند كشف شد. مهدي به زندان افتاد و تحقيقات براي دستگيري همدست او ادامه يافت اما اثري از اين مرد بهدست نيامد. 3سال از ماجرا گذشته و پرونده همچنان در مراحل تحقيق بود تا اينكه قرار شد مهدي از زندان كرمان براي انجام تحقيقات تازه به سيرجان منتقل شود.
او درحاليكه يك سرباز و يك افسر پليس اسكورتش ميكردند با خودروي سواري راهي سيرجان شد. افسر پليس كه تنها 6ماه به بازنشستگياش مانده بود پشت فرمان بود و سرباز جوان نيز مراقب مرد زنداني. خودرو به 5كيلومتري سيرجان رسيده بود كه مهدي تصميم گرفت نقشهاي را كه از دقايقي قبل به ذهنش رسيده بود عملي كند. او كه مردي قويهيكل بود با دستبندي كه در دستانش بود ضربه محكمي به گردن راننده كوبيد. راننده از حال رفت و ماشين همزمان از جاده خارج و واژگون شد. مهدي كه زخمي شده بود، به سرعت از داخل ماشين خود را بيرون كشيد و درحاليكه دستنبد و پابند داشت پا به فرار گذاشت.
- جرايم تازه
مرد جنايتكار پس از فرار از زندان سراغ همدستش رفت و جرايمشان را از سر گرفتند. يك سال بعد، آنها درحاليكه لباس پليس به تن داشتند در جادهاي حوالي سيرجان كمين كردند. هدف آنها يك تريلي حامل مس بود كه از رفسنجان به تهران ميرفت. مهدي و عباس به محل ديدن تريلي به راننده دستور ايست دادند. راننده با ديدن 2مرد كه لباس پليس به تن داشتند پايش را روي ترمز گذاشت. مأموران قلابي از او خواستند پياده شود و بعد شروع به بازرسي بدني از وي كردند. راننده مرد تنومندي بود كه وقتي فهميد كه 2مرد جوان مأمور پليس نيستند و قصد سرقت پولها و تريلي او را دارند با آنها درگير شد.
در همين هنگام يكي از سارقان با سلاح شكاري كه همراهش بود به راننده شليك كرد و او نقش بر زمين شد. هر چند ساچمهها به شكم و صورت او برخورد كرده بودند اما بخت با وي يار بود كه زنده ماند و اين در حالي بود كه دزدان بيآنكه موفق به سرقت شوند، فرار كردند.
بهدنبال اين سرقت، تحقيقات مأموران شروع و معلوم شد كه سرقت كار مهدي و عباس بوده است. يك سال بعد مأموران پليس آگاهي سيرجان موفق شدند مخفيگاه عباس را در روستاي محمودآباد در اطراف سيرجان شناسايي و او را دستگير كنند. وي در جريان بازجوييها مدعي شد كه در سرقتها همدست مهدي بوده و كسي كه 3نفر را به قتل رسانده مهدي بوده نه او.
- سرقت 300گوسفند
عباس به زندان منتقل شد و جستوجو براي دستگيري مهدي ادامه يافت. درحاليكه تحقيقات براي شناسايي مخفيگاه زنداني فراري ادامه داشت اين مرد به روستايي در حوالي رفسنجان رفت و زندگي تازهاي در پيش گرفت. او درحاليكه وانمود ميكرد فردي مومن و پاكدست است، خيلي زود توانست اعتماد مردم روستا را جلب كند و رفته رفته بهعنوان چوپان مشغول بهكار شد. در مدت 5ماه مردم روستا چنان به او اعتماد كرده بودند كه 300راس گوسفندشان را به وي سپرده بودند.
مهدي نيز درست چند روز مانده به عيد قربان كه زمان فروش گوسفندان بود، با استفاده از يك تريلي، همه گوسفندان را سرقت كرد و متواري شد. مهدي پس از اين سرقت از استان كرمان گريخت و با هويت جعلي در ديگر استانها به زندگي مخفيانهاش ادامه داد.
اين در حالي بود كه براي گذران زندگي همچنان دست به خلاف ميزد. 7سال از فرار مهدي از زندان گذشته بود تا اينكه مأموران اطلاعات سيرجان در بررسيهاي تخصصي دريافتند كه اين مرد به يكي از روستاهاي اطراف شهر برگشته و احتمالا قصد اجراي نقشه مجرمانهاي را دارد. محل اختفاي او شناسايي شد و مأموران ساعت 7صبح چهارشنبه، مهدي را درحاليكه همراه خواهر و دامادشان سوار يك خودروي سواري بود محاصره كردند و در يك عمليات ضربتي دستگير كردند. به گفته مهدي بخشي، دادستان سيرجان، با دستگيري اين تبهكار مخوف پرونده وي بهمنظور بررسي كامل بهصورت ويژه در دستور كار قضايي قرار گرفته است.