مقوله جنگ بر شرایط داخلی و بین المللی یک کشور تاثیرگذار است و عرصه های گوناگون جامعه را دستخوش دگرگونی های فراوانی می کند که با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشورها، این تغییرها می تواند متفاوت باشد. جنگ علاوه بر ضربه زدن به نظام سیاسی، به بخش گسترده ای از نیروهای انسانی و صنایع اقتصادی یک کشور آسیب جدی وارد می کند و سبب عقب گرد یک جامعه از فرآیند جهانی پیشرفت و توسعه می شود، زیرا در سال های پس از پایان یافتن جنگ؛ کانون ها، نهادها و سازمان های یک کشور، بیشتر نیرو و توان خویش را در راه بازسازی ویرانی های این رخداد صرف می کنند.
در این میان، ایران نیز به سبب موقعیت راهبردی و شرایط ویژه جغرافیایی خود همواره مورد توجه قدرت های جهانی بوده است و از این رو مردم این دیار کهن بارها مورد تهاجم کشورهای بسیاری قرار گرفته اند. با مروری بر تاریخ جنگ های کشور می توان دریافت که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از بزرگترین و طولانی ترین نبردهای این سرزمین برزگ به شمار می رود و در آن رزمنده های ایران با شهامت و از خود گذشتگی به همگان نشان دادند که به هیچ بیگانه ای اجازه تعدی به خاک میهن خود را نخواهند داد.
در دوره دفاع مقدس دلاوران ایرانی با انجام دادن عملیات های غرور آفرین فراوانی به پاسداری از وطن پرداختند و دشمن را از دستیابی به هدف های خود باز داشتند. یکی از نبردهایی که در آن دوره شکل گرفت، عملیات خیبر بود که بر پایه پیشنهاد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به مرحله اجرا در آمد.
عملیات خیبر در سوم اسفند 1362 خورشیدی و در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه در شرق رودخانه دجله و هورالهویزه با رمز یا «رسول الله(ص)» آغاز شد و هدف از آن انهدام نیروهای سپاه سوم عراق، تامین جزیره های مجنون شمالی و جنوبی، ادامه تک از جزیره ها و محور طلائیه به طرف نشوه و پیوستن به نیروهایی که از محور زید به حزب بعث حمله می کردند.
عملیات خیبر در چندین مرحله صورت گرفت، در بخش نخست نیروهای قرارگاه نجف با حمله سراسری در منطقه های همچون شهر القرنه، جاده بصره- العماره و نیز جزیره های شمالی و جنوبی مجنون استقرار پیدا کردند. در مرحله دوم عملیات، دو هدف اصلی در محور جزیره های مجنون و طلائیه به منظور پیوستن و پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد، در ادامه عملیات، لشگر 14 سپاه پاسداران که زیر نظر قرارگاه کربلا (ارتش) بود، به همراه لشگر 27 محمد رسول الله، ماموریت تصرف طلائیه را به عهده گرفتند که در این مکان جنگ سختی شروع شد. در این میان، فشار نیروهای عراقی همچنان ادامه داشت و با آن که محور جاده طلائیه به طول 6 کیلومتر در دست نیروهای ایرانی بود، اما وسعت کم منطقه مانور از یک طرف و آتش زیاد و تعداد نیروهای دشمن از طرف دیگر، امکان پیشروی به محور جزایر مجنون را ناممکن کرده بود.
بر پایه و با توجه به فشارهای نیروهای عراقی، مرحله سوم عملیات به منظور تثبیت موفقیت در جزایر مجنون انجام شد. نیروهای حزب بعث که هر گونه حضور نیروهای ایرانی در هور را خطری برای جاده بصره- العماره می دانستند با اجرای آتش شدید و توان پیاده و زرهی می کوشیدند، جزایر مجنون را دوباره پس بگیرند، اما سربازان دلاور کشور با تمام استعداد خود به منظور برطرف کردن تهاجم و حفظ جزایر در آن مکان مستقر شدند و در پایان عملیات و با وجود آتش شدید نیروهای دشمن توانستند جزایر مجنون را حفظ کنند. در پایان عملیات خیبر نیروهای عراقی از بازپس گیری جزایر ناامید شدند و به تقویت مکان های پدافندی خود ادامه دادند.
بدین شکل با انجام دادن عملیات خیبر، نیروهای ایرانی به موفقیت قابل توجهی دست یافتند؛ یکی اینکه منطقه ای به گستردگی 1000کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر مربع در طلائیه را آزاد کردند. هر چند در مجامع بین المللی هم تلاش هایی برای کنترل ایران و جلوگیری از شکست عراق صورت گرفت.
در این عملیات فرماندهان جنگ به اهمیت تاثیر وسایل و امکانات دریایی، آبی و خاکی برای به دست آوردن نتیجه های مهم پی بردند و سپاه پاسداران نیز به یکی از ضرورت های حساس در تکمیل و توسعه سازمان خود آگاه شد که آن ضرورت ایجاد تقویت و توسعه یگان های دریایی برای انجام دادن عملیات های آبی- خاکی بود. این امر، قابلیت و قدرت سپاه را در طراحی و اجرایی کردن عملیات عبور از هور و رودخانه های بزرگ توسعه داد و هسته اصلی عملیات های بدر، والفجر8، کربلا3، 4 و 5 و نیز زمینه ای برای تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران شد.
«سید ابوالفضل کاظمی» از رزمندگان عملیات خیبر و فرمانده «گردان میثم» به مناسبت سالروز آغاز عملیات خیبر در گفت و گو با پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا، درباره منطقه عملیاتی خیبر، گفت: منطقه عملیاتی این نبرد که در شرق رودخانه دجله و داخل هورالهویزه واقع شده بود، از شمال به العزیر و از جنوب به القرنه- طلائیه محدود می شد. با توجه به مطالعاتی که به وسیله «محسن رضایی» انجام شد و به سبب اینکه منطقه هور یک منطقه مرزی بود، اگر نیروهایی از تهران و دیگر شهر به آنجا می رفتند، نیروهای عراقی متوجه می شدند، به همین دلیل کار شناسایی به نیروهای خوزستان به فرماندهی «علی هاشمی» سپرده شد. این نیروهای محلی، قرارگاهی در هور ایجاد کردند و به بهانه اینکه از شیلات دارای مجوز هستند و می خواهند ماهی گیری کنند، برای شناسایی منطقه اقدام کردند که این شناسایی به مدت چهار ماه طول کشید.
این رزمنده جنگ تحمیلی اظهار داشت: در عملیات خیبر اشاره به چند مورد بسیار مهم است، یکی اینکه برای نخستین بار نیروهای عراقی از سلاح های شیمیایی استفاده کردند، به این صورت که عراق چون متوجه شده بود که حریف نیروهای ایرانی نخواهد شد، استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی با انواع عوامل و گازهای شیمیایی کشنده شامل تاول زاهای شدید و از میان برنده بافت های پوست بدن، ریه و ضایعات شدید چشمی را به عنوان بخشی از تاکتیک و توان رزمی در برابر دلاورمردان ایران به کار برد. از طرفی نیز سلاح های بازدارنده ای همچون آمپول و ماسک در اختیار نیروهای ایرانی نبود و به همین دلیل بیشتر رزمندگان ایرانی که اکنون از مشکلات ریوی رنج می برند، در همین نبرد مجروح شدند. در عملیات خیبر برای نخستین بار سازماندهی بسیج صورت گرفت و لشگری به نام لشگر «اباذر» به صورت کامل از نیروهای بسیجی شکل گرفت. این عملیات نخستین عملیات آبی- خاکی بود که با تسط کامل رزمندگان ایرانی انجام شد.
فرمانده گردان میثم در ارتباط با شب عملیات بیان کرد: وظیفه لشگر 27 بود که دژ «مایله» را از میان بر دارد و عملیات را به طرف پل طلائیه هدایت کند. به همین سبب، تمامی جزیره های مجنون شمالی و جنوبی به محور عملیاتی تبدیل و همین امر باعث سختی کار شد. گردان های عمار و ابوذر هم قرار بود، با گردان میثم وارد عملیات شوند. نیروهای کشور در 12 بامداد از عقبه جفیر تا لب هور با پای پیاده رفتند و نزدیک آب، هر هفت- هشت تن سوار یک قایق و در ساحل جزیره پیاده می شدند.
وی در ادامه یادآور شد: در مدت انجام دادن عملیات، هنگامی که نیروهای ایرانی در امتداد یک سیل بند حرکت می کردند، تیربار نیروهای عراقی که در انتهای سیل بند بود، فعال شد و سطح کوچک سیل بند را هدف گرفت و سبب شد تا نیروهای ایرانی با مشکل روبرو شوند. به همین دلیل چهار تن از رزمندگان از مسیر آبی، برای از کار انداختن آن رفتند، اما به شهادت رسیدند، تیربار یک روز تمام نیروهای ایرانی را با مشکل روبرو ساخت، همچنین راه ها به طرف عقب و پیشرو بسته بود، زیرا در جلو تانک ها بودند که با گلوله مستقیم شلیک می کردند و در عقب، 30 کیلومتر آب بود. بالگردها نیز با تیربار شانه سیل بند را هدف گرفته بودند. سرانجام در نزدیکی صبح یک نوجوان بسیجی به طرف سنگر تیربار، یک نارنجک انداخت و آنجا را منفجر کرد و خود نیز به شهادت رسید، اما توانست با این حرکت شجاعانه و جوانمردانه، راه را باز کند، بدین شکل نیروهای ایرانی پیشروی کردند و توانستند جزایر را پس بگیرند.
سید ابوالفضل کاظمی در پایان درباره پل خیبر، گفت: این پل عظیم که به نیروهای ایرانی در عملیات خیبر کمک فراوانی کرد؛ به وسیله مهندسان بسیجی و به همت جهادسازندگی ساخته شد. یکی از افرادی که در ساخت و نصب این پل نقش مهمی داشت، «سیدمحمد صنیع خانی» بود، وی در هنگام نصب پل، شیمیایی شد و با وجود تلاش هایی که برای درمان او صورت گرفت، سرانجام پس از جنگ و در 1374خورشیدی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.