تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۶

شعر> عباسعلی سپاهی یونسی: برف آمد از چپ و از راست در شب سرد و تیره‌ی اسفند

در دل زن غمي به وسعت دشت

بر لب عابران ولي لبخند

 

فال‌ها را كمي مرتب كرد

بعد هم گفت: «فال حافظ! فال»

نه به روي لبش كمي لبخند

نه صداي زنانه‌اش خوشحال

 

كوچه خلوت‌تر از سرِ شب شد

كوچه بود و زني كه تنها ماند

دست برد و براي خود برداشت

فالي و باز كرد و آن را خواند:

 

«حالِِ دل با تو گفتنم هوس است

خبرِ دل شنفتنم هوس است

اي صبا امشبم مدد فرماي

كه سحرگه شكفتنم هوس است» *

___________________________

* از حافظ