در روزهای گذشته، قیمت جهانی نفت خام چندبار رکورد خودش را شکست و هربار به بالاترین رقم در تاریخ ثبتشده عرضه نفت رسید. تا لحظهای که این گزارش داشت نوشته میشد، قیمت جهانی نفت خام سبک آمریکا - که گرانترین نوع نفت جهان است و معمولا قیمت انواع دیگر نفت خام را با آن میسنجند – به 4/82دلار رسید.
قیمت نفت اوپک هم که 40درصد نفت خام جهان را تامین میکند و عمده معاملات نفتی جهان - و به طور مشخص، آن معاملاتی که به حال ما ایرانیها فایده میکند - براساس قیمت آن سر میگیرند، به 75 دلار رسید.
این نرخها که شاید در فاصله نوشتهشدن این گزارش و خواندهشدن آن بالاتر هم رفته باشند، نشاندهنده این هستند که قیمت نفت در 3هفته گذشته، بیش از 11درصد افزایش داشته است. نفت دارد گران و گرانتر میشود.
چرا نفت گران شده و باز هم گران میشود؟ این سؤالی است که جوابش چندین قسمت مختلف دارد؛ جوابهایی مثل این:
صنعت کهنه: صنعت نفت، صنعتی گران قیمت و نسبتا دیربازده است؛ یعنی توان امروز صنایع نفتی جهان، حاصل سرمایهگذاری در 2دهه گذشته است. به همین خاطر، کاهش قیمت نفت در دهههای80 و 90میلادی (60 و 70شمسی) و کاهش درآمد صادرکنندههای نفت، باعث شد آنها نه بتوانند و نه انگیزهاش را داشته باشند که سرمایهگذاریهای صنعتی برای اکتشاف و استخراج نفت بیشتر بکنند.
علاوه بر این، حمله عراق به ایران و بعدا به کویت، توان این 3کشور را حسابی تحلیل برد و آنها را از سرمایهگذاریهای نفتی بازداشت و باعث شد در دهه نخست هزاره سوم که طلب نفت بیشتر شد، صادرکنندههای نفت نتوانند به اندازه تقاضای جهانی برای نفت خام، این محصول را تامین و صادر کنند. سطح ذخیرههای نفتی چین و آمریکا که در بالاترین حد خود در تاریخ هستند، نشان میدهد ضعف پالایشگاهها در تامین مواد نفتی، بهمراتب بیشتر از عوامل دیگر در افزایش قیمت نفت مؤثر بودهاست.
اشتهای فزاینده: جمهوری خلق چین در ابتدای هزاره سوم ناگهان از خاک بلند شد و رشد صنعتی چشمگیر و حیرتآورش را به رخ دنیا کشید. صنایع چین بزرگ و عظیم هستند اما اغلب از فناوریهایی استفاده میکنند که در مقایسه با فناوریهای کشورهای صنعتی، قدیمیترند. این یعنی انرژی بیشتری برای گشتن چرخ صنایع چین لازم است و این انرژی را هم بیش از همه نفت میتواند تامین کند. این باعث شده چین که خودش زمانی از صادرکنندههای نفت بوده، اکنون به دومین واردکننده نفت بعد از آمریکا تبدیل شود. در سالهای اخیر، واردات نفتی چین، سالانه 30درصد افزایش پیدا کرده و در حال حاضر بعد از آمریکا، به عنوان دومین مصرفکننده بزرگ نفت در جهان شناخته میشود.
کارشناسان میگویند با توجه به رشد اقتصادی سریع چین، واردات نفت به این کشور به شکلی قابل ملاحظه افزایش پیدا خواهد کرد. اقتصاددانان چندی پیش در همایشی که توسط «مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن» درباره آینده بازار انرژی در جهان برپا شده بود، به این نتیجه رسیدند که با وجود اینکه زغال سنگ بخش عمدهای از مواد سوختی چین را تشکیل میدهد، ولی نیاز چین به نفت شدیدا رو به افزایش است.
با توجه به رشد سالانه 8 تا 10درصدی اقتصاد چین، کارشناسان پیشبینی میکنند میزان مصرف نفت چین تا سال2020، به 150درصد میزان فعلی افزایش پیدا کند.
مقامات چینی از همین حالا به فکر تامین سوخت سالهای آینده صنعت پرتکاپوی کشورشان هستند و به همین خاطر از یکسو ذخایر نفتی جدیدی میسازند و از سوی دیگر ذخایر خود را هر روز پرتر میکنند. چین و آمریکا روی همرفته تقریبا نیمی از کل افزایش تقاضا برای نفت را در جهان به خود اختصاص دادهاند.
بازار پراشتها: از قرار معلوم، تقاضا برای خرید نفت همچنان بالا میرود. پیشبینیهای جدیای درباره 100دلاری شدن قیمت هر بشکه نفت خام در آیندهای نهچندان دور وجود دارد که البته به همان اندازه قوت دارد که پیشبینی میشود بهزودی قیمت نفت دوباره افول کند و شاید به همان قیمت 10 تا 20دلاری چند سال پیش برگردد.
در این میان، کارشناسان هم پیشبینی میکنند تا 25سال آینده، مصرف انرژی در جهان دستکم 50درصد بیشتر شود. در 100سال گذشته، وابستگی جهان به انرژی بهشدت افزایش پیدا کرده؛ جوری که مصرف انرژی در 50سال گذشته، بیشتر از مصرف انرژی در 2 قرن پیش از آن بوده است. ما بهشدت به سوختهای فسیلیای که رو به پایان هستند، وابسته شدهایم.
در حال حاضر نفت، گاز و زغالسنگ، 80درصد از انرژی مصرفی جهان را تامین میکند. سازمان بینالمللی انرژی میگوید منابع نفت و گاز شناختهشده جهان از نیاز فعلی ما بیشتر است و احتمالی درباره کمبود منابع انرژی و وقوع بحرانهایی در اینباره وجود ندارد.
خوشاشتهایی نفتی منحصر به چین و آمریکا نیست؛ در اروپا و دیگر کشورهای صنعتی هم فراگیرتر شدن شبکههای گازرسانی و وابسته شدن هر چه بیشتر مردم کشورهای صنعتی به استفاده از گاز و همینطور افزایش میزان استفاده از خودروهای شخصی و افزایش مصرف بنزین، درخواست برای نفت خام و محصولات مرتبط با نفت را باز هم بالاتر برد و این بار هم به افزایش قیمت نفت خام دامن زد.
آمریکا که سومین تولیدکننده نفت است، خودش بزرگترین مصرفکننده نفت جهان هم هست و یکسوم تقاضای نفت بازار جهانی به این کشور تعلق دارد. بهطور متوسط هر آمریکایی روزانه 13لیتر نفت مصرف میکند. این میزان 2 برابر متوسط سرانه کشورهای توسعه یافته اروپایی و 15برابر کشورهای در حال توسعه است. سازمان بینالمللی انرژی هم با اشاره به توسعه اقتصادی کشورهایی مانند چین و مکزیک پیشبینی میکند تقاضای نفت تا 25سال دیگر، 35درصد افزایش پیدا کند.
اوپک متحد: اداره کردن صحیح و دقیق و مستمر بازار نفت توسط سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هم یکی از عوامل مهم افزایش قیمت نفت است. این سازمان این بار تجربههای گذشته خود را تکرار نکرده است. اوپک در گذشته با افزایش عرضه نفت بیش از تقاضای جهانی، باعث کاهش ناگهانی قیمت این محصول میشد.
خواهران پرسر و صدا: توفانهای خانمانبرانداز مانند کاترینا و ریتا و اخیرا دین که از ابتدای هزاره سوم در حوالی آمریکای مرکزی مد شده، صنعت نفت آن منطقه را تحت تاثیر قرار دادهاند و به همین خاطر قیمت نفت را بالا بردهاند.
مکزیک یکی از تامینکنندگان اصلی نفت جهان (پنجمین آنها) و بهخصوص نفت ایالات متحده است. در آن منطقه نفت، هم استخراج میشود و هم پالایش. این است که وقوع این توفانهای مخرب در مکزیک و حوالی آن، به تعطیلی و پایین آمدن بازده کاری چاهها و پالایشگاهها منجر شده و قیمت نفت را بالا برده است.
شلوغبازیهای دنیای سیاست: حمله آمریکا و انگلیس به عراق و ناآرامیهای سیاسی پس از آن در این کشور - که همچنان ادامه دارد - در این افزایش قیمت بیتاثیر نبوده است. عملیات تخریب تجهیزات استخراج نفت نیجریه در بهمنماه 2 سال پیش، خیلی در افزایش جهانی قیمت نفت تاثیرگذار بود. این عملیات باعث شد صادرات نفت نیجریه بین 550هزار تا 900هزار بشکه در روز کاهش پیدا کند.
با اینکه برخی از کشورهای اوپک این کمبود را در بازار جهانی تامین کردند اما نگرانیها از وضع سیاسی نیجریه و عدم توانایی این کشور در تولید نفت، به افزایش قیمت میانجامد. سروصداهایی که روی پرونده هستهای ایران در گرفته و کش و قوسهایی که طرفین ماجرا به این پرونده میدهند و البته تهدیدهای مقامهای بلندپایه ایرانی مبنی بر تهدید تامین نفت جهان در مسیر خلیج فارس، همه با هم روی قیمت نفت تاثیر افزایشی داشتهاند.
یک عامل گرانکننده مهم دیگر، روی کارآمدن دولتی ضدآمریکایی در ونزوئلا بوده که هرچند هنوز اصلیترین تامینکننده نفت آمریکاست اما دیگر حاضر نیست نفتش را مثل گذشته، مفت و فراوان به آن کشور بفروشد.
هر بشکه چقدر جا میگیرد؟
نفت دنیا با اسمهای مختلفی مانند نفت متوسط غرب تگزاس، نفت مخلوط صحرای الجزیره، نفت تیوانای ونزوئلا و نفت ایستموس مکزیک و از این قبیل اسمها فروخته میشود. در واقع بیش از 200نوع نفت مختلف وجود دارد و قیمت آنها بر اساس ترکیبات شیمیایی هرکدام متفاوت است.
حتما آن جوک بیمزة معروف را شنیدهاید که «نفت را که بشکهای 80دلار میفروشند، بعدا بشکهاش را پس میگیرند یا نه؟!». اما با اینکه هنوز از مقیاس بشکه برای بیان میزان نفت معامله شده استفاده میشود، این وسیله دیگر عملا کاربردی در حمل و نقل نفت ندارد.
هر بشکه معادل 159لیتر است که برابر با 80بطری بزرگ نوشابه خانواده یا 35گالن است.
این حجم برای پر کردن باک متوسط 4خودرو کافی است. روزانه بیش از 85میلیون بشکه نفت در سراسر جهان مصرف میشود. این میزان نفت برای پر کردن 40استادیوم فوتبال کافی است.
ارزش سالانه نفت خام معاملهشده در بازارهای جهانی، بیش از یک تریلیون دلار است و بخش مهمی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص میدهد.
یورو به جای دلار؟
در زمان دولت هشتم، از همان ابتدا که واحد پول اروپایی یورو در رقابت با دلار آمریکا شکل گرفت، تصمیم گرفته شد ایران برای تضعیف دلار –یا دستکم تقویتنکردن ناخواسته آن- از یورو حمایت کند و واحد پولی دخیل در معاملات خارجیاش را رفتهرفته از دلار به یورو تغییر دهد.
این سیاست قدیمی، اخیرا و با افزایش سطح درآمدهای نفتی ایران جدیتر گرفته شده؛ جوری که دولت نهم بهطور جدی از طرفهای معاملهاش - بهخصوص در صادرات نفت - خواسته که به جای دلار با یورو یا هر واحد پولی ارزشمند دیگری با ایران معامله کنند. سال گذشته شرکت ملی نفت ایران با تغییراتی در قراردادهای نفتی این امکان را پیدا کرد که خواستار دریافت بهای نفت صادراتی خود به ارزهای غیردلاری شود. مقامات ایرانی میگویند در بهار سال جاری، بهای بیش از 70درصد از نفت صادراتی ایران را به ارزهای غیردلار دریافت کردند.
بخش عمدهای از واردات ایران از کشورهای اروپایی با واحد پولی یورو تامین میشود و بههمینخاطر استفاده از یورو باعث میشود ایران در هزینه تبدیل دلار به یورو صرفهجویی کند. همچنین با توجه به روند نزولی نرخ دلار در برابر دیگر ارزهای معتبر و از جمله یورو، این اقدام میتواند باعث حفظ ارزش ذخایر ارزی ایران باشد.
با این حال، بهای نفت خام در بازارهای جهانی و همچنین بهای سبد نفتی اوپک، همچنان به دلار آمریکا تعیین شده و بهای نفت در قراردادهای نفتی بر همین مبنا محاسبه میشود. بههمینخاطر است که کسانی معتقدند این تبدیل واحد ارزی در معاملات عملی نیست و کشورهایی مانند چین، روسیه و آسیای میانه هنوز حاضر نیستند با یورو به ما کالا بفروشند.
ما نفتیها سود میکنیم یا ضرر؟
کشورهای اصلی صادرکننده نفت، قاعدتا باید از خدایشان باشد که قیمت نفت هرچه بیشتر بالا برود تا جیبهای نفتیشان پرتر شود. اما کارشناسان معتقدند اینقبیل کشورها در درازمدت عملا از افزایش یکباره قیمت جهانی نفت، بیشتر ضرر میکنند تا اینکه سود ببرند. به خاطر همین ضررهاست که کشورهای صادرکننده نفت تلاش میکنند افزایش قیمت نفت را مهار کنند و دستکم به آن دامن نزنند.
تکیه بر باد: اولین ضرری که افزایش قیمت نفت به کشورهای نفتپرورده میزند، اتکای بیش از پیش آنها به درآمدهای نفتیشان است. با گرانترشدن نفت، در میان مدیران این کشورها کمتر انگیزهای برای سرمایهگذاری جز در حوزه صنایع مربوط به نفت و گاز باقی میماند.
پسدادن با هزینه اضافه: کشورهای واردکننده نفت پس از فراوری و استحصال محصولاتی ارزشمند از نفت خام، آنها را با قیمتی چندبرابر آنی که برای خرید نفت به نفتپروردهها داده بودند، به همان کشورها صادر میکنند. با افزایش قیمت نفت، آنچه کشورهای صنعتی و تولیدکننده بر قیمت محصولاتشان میکشند، بهمراتب بیشتر از میزان افزایش قیمت نفت است؛ یعنی در واقع پول بیشتری از جیب صادرکنندههای نفت رفته تا اینکه به جیبشان آمده باشد.
هوو بر سر نفت: گرانشدن هزینه استفاده از نفت و به طور کلی از انرژیهای فسیلی، باعث میشود مصرفکنندگان انرژی به سمت انرژیهای دیگری جز نفت و مشتقات آن متمایل شوند؛هرچند حتی خوشبینهاهم بعید میدانند با توجه به هزینه بالا و ناتوانی در تامین همیشگی انرژیهای جایگزین، به این زودی جای انرژیهای فسیلی را تنگ کنند. با این حال، هربار گرانی نفت یعنی نزدیک شدن بیشتر به انرژیهای جایگزین؛ یعنی کاهش ارزش نفت.
بهصرفهشدن صرفهجویی: افزایش هزینه استفاده از انرژیهای فسیلی، یک اثر دیگر هم دارد که اینیکی زودتر به نتیجه میرسد و بازار نفت را تحتالشعاع قرار میدهد. وقتی نمیتوان به این زودیها و به این سادگیها جایگزینهایی برای انرژیهای فسیلی پیدا کرد، میتوان در مصرفکردن این انرژیها صرفهجویی کرد.
گرانی در نفتخیزها: یک تاثیر سریعتر و مؤثرتر و البته خطرناکتر افزایش قیمت نفت، امکان افزایش تورم به خاطر پولدار شدن موقتی این کشورهاست. اگر دولتهای نفتپرورده که درآمد اصلیشان از صادر کردن نفت و گاز است، برنامههای حسابشده و دقیقی برای نحوه خرجکردن درآمد نفتی نداشته باشند، عملا پول بیحسابی را به جیب مردمشان تزریق میکنند و در زمانی که کالا یا خدماتی بیش از قبل تولید نشده، این یعنی تورم.