جناياتي كه اين مرد رقم زد، يك سال پيش در يكي از شهرهاي جنوب كرمان اتفاق افتاد. مدتها بود كه بين طايفه اين مرد و طايفهاي ديگر اختلاف وجود داشت؛ اختلافاتي كه ريشه در گذشته داشت و به همين دليل مرد جوان تصميم گرفته بود هر طوري شده از طايفه مقابل انتقام بگيرد.
يك سال پيش بود كه اين مرد به همراه تعدادي از آشنايانش، نقشه كشيد كه با ربودن يكي از اعضاي طايفه مقابل، به آنها درس عبرت بدهد. آن روز آنها مرد جواني از طايفه مقابل را ربودند و به بيابانهاي اطراف شهر منتقل كردند و در آنجا شرور جوان گوش او را بريد تا به طايفه رقيب درس عبرت دهد و از آنها انتقام بگيرد. بريدن گوش اما از نظر بقيه آشنايان مرد شرور، انتقام سختي بهشمار نميرفت و آنها ميگفتند كه انتقامگيري يعني قتل و كشتن طرف مقابل. حرفهاي آنها رفتهرفته در مرد شرور اثر كرد و او اين بار نقشه جنايت كشيد.
به اين ترتيب مردي را كه قبلا گوشاش را بريده بود، با همدستي چند نفر ديگر ربوده و با انتقال او به بيابانها اطراف شهر، وي را به ضرب گلوله به قتل رساند. اين جنايت اما پايان انتقام مرد شرور نبود؛ چراكه او تصور ميكرد براي اينكه در ميان اعضاي طايفهاش به محبوبيت برسد بايد جنايتي ديگر هم رقم بزند. به همين دليل مدتي پس از نخستين جنايت، با كمك همدستانش بر سر راه يكي ديگر از جوانهاي طايفه مقابل كمين كرد و پس از اينكه او را ربود، با انتقال به بيابانهاي اطراف، او را نيز به ضرب گلوله به قتل رساند و پس از آن متواري شد.
وقتي خبر اين جنايات به گوش پليس كرمان رسيد، تيمي از كارآگاهان جنايي براي شناسايي و دستگيري عامل قتلها تشكيل شد. مرد شرور اما از شهر گريخته و زندگي مخفيانهاي در پيش گرفته بود. حدود يك سال از فرار قاتل گوشبر ميگذشت تا اينكه چند روز قبل مأموران پليس باخبر شدند كه اين مرد به كرمان بازگشته و در روستايي در جنوب استان مخفي شده است. با شناسايي مخفيگاه او، تيمهاي عملياتي زيرنظر سردار رضا بنياسدي، رئيس پليس استان كرمان راهي اين محل شدند و مرد جوان را پيش از اينكه موفق به فرار شود، دستگير كردند. با انتقال اين مرد به اداره پليس، او به قتل 2نفر با انگيزه انتقامجويي طايفهاي اعتراف كرد و با قرار قانوني راهي زندان شد.
- اختلافهاي كوچكي كه بزرگ ميشوند
سردار بنياسدي، رئيس پليس استان كرمان در گفتوگو با همشهري ميگويد: يكي از علل اصلي وقوع چنين جناياتي، فرهنگ غلطي است كه بر برخي خانوادهها حكمفرماست. متأسفانه برخي خانوادهها فرهنگ و توانايي حل مشكلات را ندارند. مثلا وقتي مشكلي بين آنها و طايفه ديگري رخ ميدهد،
به جاي اينكه اين مشكل را در همان ابتدا حل و فصل كنند و اجازه ندهند كه تبديل به كينه شود، آنقدر آن را بزرگ ميكنند كه آتش آن به دامان جوانهاي طايفه ميافتد. در اينگونه مواقع، متأسفانه عدهاي با بزرگ جلوه دادن اختلاف طايفهاي، مدام زير گوش جوانها ميخوانند كه بايد انتقام بگيرند و اجازه ندهند حيثيت طايفهشان لكهدار شود.
همين تشويقهاست كه در نهايت باعث ميشود جواني كه هيچ سابقه كيفري ندارد، ناگهان تبديل به يك جاني و شرور شود و براي آنكه نظر مثبت اعضاي طايفهاش را جلب كند، دست به انتقامجوييهاي خونين بزند؛ درست مثل 2قتلي كه در اين پرونده رخ داد. او ادامه ميدهد: خانوادهها بايد ياد بگيرند كه چطور اجازه ندهند اختلافات كوچك، تبديل به كينههاي بزرگ شود و درپي آن چنين جنايات هولناكي رخ دهد.