به كتابفروشياي رفتم و كتابي توجه مرا به خود جلب كرد؛ كتابي كه بهنوعي نقشي سرنوشتساز در زندگيام ايفا كرد. كتاب «مجموعه مقالات در نقد و معرفي آثار مسعود كيميايي» باعث شد براي اولينبار بهصورت جدي به سينما فكر كنم. تا پيش از آن هم من مثل خيليها به سينما علاقهمند بودم و فيلمهاي ايراني و خارجي را ميديدم.
اين تماشا البته بيشتر از سر تفنن و سرگرمي بود، تا اينكه كتاب نقد و معرفي آثار مسعود كيميايي با طرح جلدي جالب كار استاد آيدين آغداشلو توجهم را جلب كرد. كتابي به كوشش زاون قوكاسيان، منتقد، سينمايينويس، مستندساز و مدرسي كه سال گذشته از دستش داديم.
وقتي شروع به خواندن كتاب كردم با دنيايي مواجه شدم كه بهشدت جذاب و تفكربرانگيز بود. آن روزها هنوز برخي از فيلمهاي كيميايي را نديده بودم، ولي با خواندن مقالات كتاب عاشق فيلمهاي نديدهام از كيميايي هم شدم. اين جايي بود كه احساس كردم سينما ميتواند حرفه و عشق و مشغله و زندگي من باشد. از آن به بعد بود كه به بازيگري بهصورت جدي فكر كردم. با دقت مقالات كتاب معرفي آثار مسعود كيميايي را خواندم، فيلمهايي كه در كتاب به آنها پرداخته شده بود را يافتم و ديدم و ديدهشدهها را دوباره و سهباره ديدم و متوجه نكاتي شدم كه قبلا به آنها توجه نكرده بودم.
از نقدهاي جالب توجه كتاب كه هنوز در خاطرم مانده ميتوان به مقاله «وزن تدوين در فيلم خاك» نوشته خسرو دهقان اشاره كنم. يك نقد كاملا تكنيكي كه هنوز هم ميشود از آن نكات جالبتوجهي آموخت. چيزي كه از آن بهعنوان گرما و شور و حس و حال سينماي كيميايي ياد ميشود هم در نقدهاي پرويز دوايي تبلور يافته است. كتاب مدخل مناسبي براي ورود جديتر به دنياي كيميايي فراهم ميكند و البته تمركز كتاب هم بيشتر بر فيلمهاي دهه 40 و 50 اين استاد فيلمسازي است.
2دوران «قيصر» و «گوزنها» و عالم سودايي رفاقت و معرفت. سالها از آن دوران گذشته و كتاب زاون قوكاسيان هم يكي دو بار تجديد چاپ شده و هنوز هم اگر پيگير باشيد ميتوانيد نسخهاي از آنرا در كتابفروشيهاي روبهروي دانشگاه پيدا كنيد. كتابي كه وقتي آنرا مطالعه ميكردم فكر نميكردم روزي برسد كه من مقابل دوربين كيميايي بروم. اتفاقي كه در اوايل دهه80 و با فيلم «سربازهاي جمعه» رخ داد و خوشحالم كه با فيلمساز تاريخساز سينماي ايران همكاري كردهام و در كارنامهام فيلمي از كيميايي هم به چشم ميخورد.
- بازيگر سينما و تلويزيون