او از پيشرفتهاي زيربنايي سازمان ميراث فرهنگي براي حفاظت و صيانت از آثار تاريخي خبر داد و گفت كه ايران در عرصه جهاني در حوزه ميراث فرهنگي دستاوردهاي خوبي داشته است. از دستاوردهايي كه محمد حسن طالبيان به آن اشاره كرده ورود جدي ايران به كشورهاي حوزه فرهنگي ايران بزرگ و مشاركت در پروژههاي مرمتي آثار تاريخي عراق، افغانستان و تاجيكستان است. او اما بهترين نمره ميراث فرهنگي كشور در سال94 را به شهر يزد داد و اين شهر را الگوي همكاري و تعامل دستگاهها و مردم براي صيانت و حفاظت از آثار تاريخي در كشور خواند. گفت وگو با طالبيان از تخريبهايي شروع شد كه پروژههاي عمراني و سدسازيها به ميراث فرهنگي و طبيعي ايران وارد كرده و محوطههاي تاريخي بسياري را در كشور نابود كرده است.
- آسيبي كه پروژههاي عمراني همچون پروژههاي راهسازي و سدسازي به محوطههاي تاريخي و باستاني كشور وارد كرده است را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ تكليف محوطههايي كه در چنين پروژههايي تخريب شدهاند چيست و چطور ميتوان بخشهاي عمراني را براي احترام به ميراث فرهنگي و استعلام آنها از سازمان ميراث فرهنگي براي احداث پروژهها مجاب كرد؟
اين موضوعي است كه متأسفانه كشور سالهاست به آن مبتلاست. ايران كشوري است كه در طول تاريخ همواره در حال توسعه بوده، ولي از زماني كه دوره مدرن شروع شد و تكنولوژي هم همراه آن شد، به رغم اينكه تكنولوژي چيزهاي خوبي همراه آورد، بهدليل بيتوجهي و ناآگاهي ما از تجربههاي تاريخي هيچگاه احساس نشد كه محوطههاي تاريخي ثروتهاي مهم اين كشور هستند و بايد به آنها احترام گذاشت. تا پيش از شروع دوره مدرن در ايران به دورههاي گذشته احترام ميگذاشتند ولي جريان مدرنيته جديد در ايران كاري به مسير تاريخ نداشت و مسير خود را پيمود. به همين دليل توسعههاي جديد بهطور مرتب با آثار تاريخي و بحثهاي ميراث طبيعي و فرهنگي دچار چالش ميشوند، درحاليكه پروژههاي جديد بايد در مرحله امكان سنجي به دقت و بهصورت صحيح بررسي شوند و همه جنبهها را درنظر بگيرند؛ يعني هم حفاظت از ميراث فرهنگي را درنظر بگيرند و هم ميراث فرهنگي را هدايتگر توسعه بدانند اما چون اين اتفاق نميافتد بهطور مرتب طرحهاي عمراني با ميراث فرهنگي اين سرزمين درگير ميشوند. در بند114 برنامه توسعه چهارم كشور گفته شده بود كه تمامي پروژههاي توسعهاي بايد در مرحله امكانسنجي از سازمان ميراث فرهنگي و دستگاههاي ديگر استعلام كنند. پس از ماجراي تنگه بلاغي نيز اين قانون به همه دستگاهها ابلاغ و قرار شد كه تمام پروژهها يك پيوست ميراث فرهنگي نيز داشته باشند. بنابراين همه پروژههاي سدسازي، راهسازي و هر فعاليت عمراني ديگر ميبايست با استعلام از ميراث فرهنگي انجام ميشد. بسياري از اماكن ميراث فرهنگي ايران در مسيرهايي هستند كه پروژههاي توسعهاي بايد از آن محوطهها عبور كنند. اگر ريل راهآهن از شيراز به سمت اصفهان ميرود بايد از مرودشت و تنگه استخر عبور كند. جاده اصفهان به شيراز نيز بايد از مرودشت و تنگه استخر بگذرد. خب اين منطقه سرزمين هخامنشيان بوده و داراي آثاري از دوره پيش از تاريخ تا دوره اسلامي است. اين منطقه هميشه براي كشور اهميت داشته است. رودخانه كر از آنجا عبور ميكرد و داراي كشاورزي عالي بود. همچنين مملو از تپهها و محوطههاي تاريخي است. خب در اين شرايط خط راهآهن يا جاده بايد از اين مسير عبور كند چون مردم بايد رفتوآمد كنند.هيچ فردي در اين كشور مخالف توسعه نيست اما ما ميتوانيم به مجريان پروژههاي توسعهاي بگوييم كه جاده يا ريل راهآهن ميتواند از كدام مسيرها بگذرد كه به ميراث فرهنگي كشور نيز خسارت وارد نكند. دليلش هم اين است كه سازمان ميراث فرهنگي ميداند محدوده شهر تاريخي استخر كجاست. پس اگر دستگاههاي توسعهاي و عمراني به اين جريان توجه نكنند، ميراث فرهنگي ايران از بين خواهد رفت. اما ميتوان به راحتي با بررسيهاي باستانشناسي و بررسي منظر فرهنگي و تاريخي محوطههاي باستاني خسارات ناشي از اجراي طرحهاي عمراني و توسعهاي را بر ميراث فرهنگي كشور كم كرد تا هم ميراث فرهنگي حفظ شود و هم توسعه در كشور به شكل صحيح آن اتفاق بيفتد.
- تاكنون توانستهايد مثلا وزارت راه و شهرسازي يا سدسازها را قانع كنيد كه بايد در اجراي پروژههاي خود از ميراث فرهنگي استعلام بگيرند؟ يا آنها تنها به پروژههاي توسعهاي خود ميانديشند؟
خوشبختانه يكي از نقاط مثبت اين دوره اين است كه دستگاههاي مختلف همچون وزارت راه و وزارت نيرو يا حتي وزارت صنايع و معادن و ديگر دستگاههاي توسعهاي تلاش بر ايجاد اين هماهنگي دارند؛ البته برخي دستگاهها بيشتر و برخي ديگر كمتر. مثلا برخي معاونتهاي وزارت راه خيلي به سازمان ميراث فرهنگي نزديك شدهاند و برخي ديگر نه. اما الان بهدليل شرايط جديد همكاري نزديك با وزارت راه در حال انجام است و ميراث فرهنگي به نسبت گذشته آن مسائل و مشكلات عظيم را با دستگاههاي توسعهاي ندارد. البته با احداث برخي اتوبانها يا جادهها و مسيرهاي راهآهن و توسعه سدها در محوطههاي تاريخي كه طرح آنها قبلا اجرايي شده و اكنون نيز ادامه دارد هنوز مشكل داريم.
- مثل كدام پروژهها؟
مثل همين اتوباني كه از ورامين ميگذرد. از سازمان ميراث فرهنگي استعلام نشده بود و سازمان ميراث فرهنگي نيز از اين موضوع ناراحت است. اما در برخي پروژههايي كه اكنون در حال اجرايي شدن است در مرحله امكانسنجي پروژه به سازمان ميراث فرهنگي اطلاع داده ميشود كه نمونه آن در پروژه انتقال آب از خليجفارس به منطقه مركزي كشور است. آنها بهطور مرتب در مرحله امكان سنجي از ما ميپرسند كه در كدام مناطق آثار تاريخي وجود دارد و ما نيز بررسيهاي خود را انجام ميدهيم و نتيجه را به مجريان اعلام ميكنيم. البته در موضوع كشيدن ريل راهآهن در چند نقطه كشور كه پروژه آن از قبل شروع شده و به نقاط تاريخي رسيدهاند دچار چالش هستيم و در عمل انجام شده قرار گرفتهايم كه حالا بايد فكر كنيم چگونه ميتوانيم از ميزان خسارتها كم كنيم. نكته مهم اين است كه در گذشته بسياري از اين پروژهها انجام ميشد و هيچ شخصي نيز خبر نداشت. اين خيلي بدتر بود اما الان با حساسيت رسانهها و مردم و دستگاهها اطلاعرساني به نسبت گذشته بهتر شده و شما ميبينيد كه اطلاعات منتشر ميشوند و دستگاهها حتما بايد حساسيت نشان بدهند و بهدنبال راهكار باشند.
- مهمترين چالش سازمان ميراث فرهنگي براي حفظ آثار و محوطههاي تاريخي در كدام مناطق ايران و در كدام شهرهاست؟
بزرگترين مشكلي كه الان ميراث فرهنگي در كشور دارد در حوزه بافتهاي تاريخي در بيشتر شهرهاي كشور است.
- در پروژههاي زيربنايي چطور؟
در برخي نقاط براي اجراي طرحهاي توسعه مشكلاتي وجود دارد. مثلا در خوزستان هركجا بخواهيد كاري انجام بدهيد يك تپه يا اثر و محوطه تاريخي وجود دارد. چون خوزستان جزو يكي از استانهاي تمدن خيز ايران است. بنابراين اينكه كجا بخواهيد كشاورزي را توسعه بدهيد يا به توسعه آبي و ريلي و جادهاي اقدام كنيد با آثار تاريخي مواجه هستيد. بنابراين بايد تلاش كرد تا بين پروژههاي توسعهاي و صيانت از ميراث فرهنگي تعادل ايجاد كرد. در هر نقطهاي از كشور كه از ميراث فرهنگي به هم پيوسته و سابقه تاريخي بيشتر برخوردار باشد مشكل عظيمتر است. اين مشكل در خوزستان، فارس و كردستان وجود دارد و كار در اين استانها سختتر است.
- چالش سازمان ميراث فرهنگي در حوزه حفاظت از بافتهاي تاريخي كدام شهرهاي كشور بيشتر است؟
موضوعي كه خيلي براي ما نگرانكننده است و نياز به يك كار طولاني مدت دارد و البته بايد بهتدريج عملياتي شود چون مشكل آن يكشبه حل نخواهد شد همين بافتهاي تاريخي كشور است. وضعيت بافتهاي تاريخي در كشور پيچيده شده است چون سالهاست كه اين مناطق رها شدهاند و چارهاي نداريم جز اينكه مردم در حفاظت از آنها مشاركت كنند. مشاركت مردم نيز يك شبه اتفاق نميافتد و نياز به آموزش و آگاهي دارد. علاوه بر مشاركت مردم در تصميمسازي براي بافتهاي تاريخي حتما بايد روشهاي حمايتي از ساكنان بافتهاي تاريخي شهرها نيز درنظر باشد تا بتوان پاسخگوي نيازهاي امروزي ساكنين بافتهاي تاريخي بود. امروز ديگر مثل گذشته نيست كه خانهها داراي چاه باشند و مردم از چاه آب بكشند. بايد حتما سيستم شبكه فاضلاب وجود داشته باشد. ولي اينكه شبكه فاضلاب مراكز تاريخي بايد چگونه باشد، نياز به طراحي دارد. يا مثلا در گازرساني به مراكز تاريخي نبايد اينگونه باشد كه مانند گذشته علمكهاي گاز در كوچههاي باريك بافتهاي تاريخي نصب شوند كه امكان تصادم خودرو با آنها وجود دارد. مراكز تاريخي در شهرهاي جهان اهميت بسيار زيادي دارند و از گرانترين مناطق شهرها هستند. مسئولان شهرها نيز به اين مناطق توجه بيشتري دارند و بهدليل همين گران بودن مركز تاريخي شهرها، افراد اصيل در مراكز تاريخي شهرها زندگي ميكنند ولي سياستي كه از چند دهه گذشته در مراكز تاريخي شهرهاي ايران اتفاق افتاد موجب شد تا مردم اصيل از مراكز تاريخي شهرها بيرون بروند و گروههاي مهاجر يا گروههايي كه معضل اجتماعي دارند در اين مناطق ساكن شوند. به همين دليل است كه درصد مصرفكنندگان موادمخدر در مراكز تاريخي شهرهاي بزرگ ايران بيشتر از ساير نقاط شهرهاست. دليل آن نيز نبود سياست يكپارچه براي مراكز تاريخي شهرهاي ايران است. ساكنان جديد بافتهاي تاريخي نيز افرادي نيستند كه توجه به بافت تاريخي داشته يا حتي توانايي مرمت يك خانه تاريخي را داشته باشند بنابراين بايد يك دستورالعمل كامل براي صيانت از بافتهاي تاريخي داشت. مراكز تاريخي ثروت شهرهاي ايران هستند چون در تعاملات جهاني تنها نقاطي كه بيانگر داشتههاي تاريخي و فرهنگي شهرها در طول تاريخ هستند همين مراكز تاريخياند. اما متأسفانه برخي مراكز تاريخي شهرها با ندانم كاري دچار مشكلات زياد شدهاند. مثلا در برخي نقاط كشور به جاي آنكه روشهايي براي دسترسي اورژانس به مراكز تاريخي پيدا كنند بلافاصله اقدام به كشيدن خيابان كرده و موجب گسست در بافت تاريخي شدهاند.
- مثل كدام شهرها؟
خيلي از شهرها مانند كرمان و شيراز كه به محض آنكه ديدهاند دسترسي ماشين وجود ندارد بلافاصله در بافت تاريخي خيابان كشيدند. درحاليكه مراكز تاريخي شهرها اصلا براي ورود خودرو ساخته نشده است و اتفاقا ويژگي آن اين است كه پيادهراه باشد و بتوان در آنها قدم زد و داراي امنيت باشد و اصلا محله باشد. متأسفانه افرادي طراحي در مراكز تاريخي را انجام ميدهند كه ذات مراكز تاريخي را نميشناسند و بهصورت دوبعدي در طرحهاي تفصيلي و جامع عمل ميكنند. اين افراد شهر را بيشتر بهعنوان بستر ترافيكي ميبينند. درصورتي كه اكنون در دنيا تمام تلاششان را ميكنند كه مراكز تاريخي شهرها را بتواننند تبديل به فضاي پياده كنند و خودرو را از آنها دور كنند. متأسفانه هنوز در ايران اينطور فكر ميكنند كه بايد خودرو در مراكز تاريخي بيشتر تردد كند. اين تفكر در دنيا نيز وجود داشت و آن كشورها ضررهايش را ديدند. ولي دوباره بازگشتند به اينكه مراكز پياده را بيشتر كنند. بايد بگويم كه هنوز گرفتار نگاه قديمي در كشور هستيم و تغيير اين نگاه در مردم و مسئولان به مراكز تاريخي زمانبر است. راه تغيير نيز اين است كه مشاركت مردمي بيشتر شود و مردم و ساكنان بافتهاي تاريخي در تصميمسازيها حضور بيشتر و آگاهي بيشتري نسبت به داشتههاي فرهنگيشان داشته باشند. خوشبختانه از چند سال گذشته آگاهيها بيشتر شده و تعداد زيادي از مردم در حال پيوستن به جريان حفاظت از داشتههاي فرهنگي خود هستند.
- پيوستن به جريان حفاظت از داشتههاي فرهنگي در كدام استانهاي كشور بيشتر مشاهده شده است؟
در بيش از 20 استان كشور مسئولان استاني به اين نتيجه رسيدهاند كه مهمترين استراتژي توسعه استاني، ميراث فرهنگي و طبيعي و صنايعدستي و گردشگري است. وقتي اين موضوع هدف اصلي قرار بگيرد و اولويت استاني باشد، بهتر ميتوان از داشتههاي فرهنگي حفاظت كرد. بايد بگويم انصافا يكي از استانهايي كه در اين 2سال با آن در ارتباط هستم و همه در آن استان خواهان صيانت از ميراث طبيعي و فرهنگي و حتي ميراث ناملموسشان هستند و ميخواهند شهر تاريخيشان حفظ شود استان يزد است. مردم در آن استان مشاركت ميكنند كه شهر تاريخيشان حفظ شود. يا در استان سيستان و بلوچستان مجموعه استاني بهدنبال اين است كه شادابي و توسعه پايدار از مسير توسعه ميراث فرهنگي و طبيعي در آن استان اتفاق بيفتد. بهويژه پس از اينكه شهر سوخته ثبت جهاني شد و بحث ثبت جهاني شدن كوير لوت پيش آمد. استان ديگر كرمان است. اگرچه اين استان تجربه تلخ تخريب بافت تاريخي را داشت ولي در اين دوره همه بهدنبال اين هستند كه بتوانند توسعه پايدار اين استان را از طريق توجه به ميراث فرهنگي ايجاد كنند. در استان كرمان مردم و مسئولان شهري در حال حركت به سمت مرمت بناهاي تاريخي هستند و حتي برخي بناهايي كه از بين رفته است را احيا و بازسازي ميكنند. اين قبيل حركتها رو به جلو و بسيار مهم است. از زماني هم كه بحث حفظ باغات طبيعي از سوي مقام معظم رهبري مطرح شد بيشتر دستگاهها به سمت حفظ اين آثار رفتند. بايد بدانيد كه بسياري از آثار تاريخي ايران نيز در دل آثار طبيعي قرار گرفتهاند و بسياري از آثار طبيعي نيز همراه با آثار تاريخي هستند. به همين دليل است كه ايران به شكل فراوان داراي منظر فرهنگي است. اما بايد بگويم كه بيشترين نگراني ما اكنون در مورد بافتهاي تاريخي و فرهنگي كشور است. چون انسانها نيازهاي جديد پيدا كردهاند و ما نيز از ايجاد تطابق بين زندگي قديم و جديد عقبماندهايم. البته ايجاد اين تطابق در ايران شروع شده است تا زندگي جديد با بافتهاي تاريخي همخوان شود و ساختارهاي بسيار ارزشمند گذشته حفظ شود و مردم نيز بتوانند در اين بافتها زندگي كنند.
- از 5سال پيش تمركز بر هسته اوليه شهرها شروع شد مثلا در تهران عودلاجان مطرح شد و حتي برخي مسئولان گفتند ميخواهند زندگيشان را به بافت تاريخي منتقل كنند. ولي اين طرح شكست خورد. بهرغم اينكه هزينه زيادي هم براي حفاظت از بناها و بافتهاي تاريخي انجام شد. چرا اين طرح در ايران با شكست مواجه شد؟
هنوز نميتوانيم بگوييم شكست خورده است. اين كار زمان ميبرد. همين كه شهردار تهران يا هنرمندان يا مهندسين مرتب ميگويند كه ميخواهند به بافت تاريخي نقل مكان كنند. فينفسه كار بسيار مهم و خوبي است. ولي اين فرايند زمانبر است. در همين بافت تاريخي شهر تهران در دورههاي گذشته تا توانستند بارگذاري نامتعادل انجام دادند. مراكز تجاري گسترده شد. هر كجا خراب شد بلافاصله پاساژ ساختند. اينها بارگذاري بيش از اندازه است. باعث ميشود آرامش نسبي فضاي مسكوني در بافت تاريخي شهري همچون تهران صورت نگيرد. براي زندگي در بافت تاريخي تهران چارهاي نداريد جز آنكه آن آرامش را بازگردانيد. براي بازگرداندن اين آرامش نيز بايد بهتدريج از بارگذاريها جلوگيري كرد. بايد كاربريهاي ناسازگار را از اين بافت دور كرد. بعد بهتدريج به سمت پيادهسازي رفت و كمك كرد تا شرايط كالبدي بهتر و زيباتري ايجاد شود. حتما بايد عوامل مغشوشكننده را نيز در بافتهاي تاريخي از بين برد. بخشهاي تخريب شده را ميتوان بهراحتي با طراحي درست و چندرشتهاي، همگون با بخشهاي ديگر انجام داد تا ارزشي به ارزشهاي بافت تاريخي افزوده شود. ولي اين اقدامات در يك بسته چندرشتهاي ممكن است و داراي يك فرايند زمانبر است. نميتوان انتظار داشت سرطاني كه در سالهاي گذشته توسط بشر بر بافتهاي تاريخي تحميل شده است يكشبه درمان شود. البته كارهاي خوبي هم انجام شده و نمونهسازيهايي نيز انجام شده است. ولي مسائل بافتهاي تاريخي از ديد فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي هنوز ديده نشده كه دستگاههاي مختلف بايد كمك كنند تا فضاي تاريخي شهرها قابل سكونت شود. شايد موضوعي كه در وزارت راه با عنوان بازآفريني فضاي شهري مطرح شده است بتواند موجب همكاري دستگاههاي مختلف و مشاركت مردم براي قابل سكونت كردن بافتهاي تاريخي شود.
- خلأ قانوني براي حفاظت از بافتها و بناهاي تاريخي و اصلا موضوع ميراث فرهنگي در كشور وجود دارد؟ اگر وجود دارد وظيفه مجلس براي پركردن اين خلاء قانوني چيست؟
قانونهاي مختلف، مترقي و كافي در ايران وجود دارد. اما در تحقق بخشي قوانين دچار مشكل هستيم. اينكه قوانين در اجرا انجام شوند يا اگر كسي تخلف كرد جزاي آنرا ببيند از مشكلات تحققپذيري قوانين حوزه ميراث فرهنگي است. دستگاهها و مسئولان كشور نيز بايد كاملا به اين موارد اشراف داشته باشند. دستگاهها بهويژه در قوه قضاييه بايد از ارزشهاي ميراثفرهنگي آگاه باشند و يك عزم ملي براي اجراي قوانين ميراث فرهنگي در كشور ايجاد شود.
- بدترين اتفاق ميراث فرهنگي در سالهاي گذشته چه بود؟
تخريب بافتهاي تاريخي كشور. تخريب بافت تاريخي شيراز بدترين خبري بود كه داشتيم. چون آشكارا ميديديم اتفاقاتي افتاده و اين موجب ناراحتي بود.
- همچنان نيز حل نشده باقي ماند؟
خير. پس از پيگيريها از شدت تخريبها كاسته شد.
- بهترين اتفاق چه بود؟
بهترين اتفاق همكاري دستگاهها بود. 2 الگو براي شيراز و كرمان طراحي شد. طرح ويژه در همكاري وزارت راه نيز براي كرمان و شيراز آغاز شد كه با رويكرد جديد منظر شهري تاريخي و حفاظت و بازآفريني شهري است. همچنين تيم مشترك دستگاههاي مختلف اعم از شهرداري و اداره ثبت و شركت آب و فاضلاب و وزارت راه و سازمان ميراث فرهنگي و دانشگاهها تشكيل شد تا بينديشند كه براي شهرهاي تاريخي شيراز و كرمان بايد چه اقدامي انجام داد. همين تيم براي اصفهان نيز تشكيل شده است و مسئولان اصفهان هم همراه شدند تا براي حفاظت از ميراث فرهنگي و ارتقاي كيفيت مركز تاريخي اصفهان موضوع توسعه در اين شهر بهنحوي انجام شود كه خطري براي بافت تاريخي اصفهان نداشته باشد. بهترين خبر امسال اما در شهر تاريخي يزد اتفاق افتاد. تعداد زيادي از مردم اين شهر درخواست ثبت خانههاي تاريخي خود را ارائه دادند. قبلا بايد خودمان ميرفتيم و از مردم ميخواستيم خانههايشان را ثبت كنند اما الان خودشان ميآيند و درخواست ثبت ميدهند. مهمترين خوشحالي ما برعكس شدن جريان ثبت ملي آثار تاريخي در شهر يزد است. ضمن اينكه همگرايي و همدلي زيادي بين مردم و مسئولان و دانشگاهها در يزد براي ساماندهي مركز تاريخي و ارتقاي كيفيت زندگي و فرستادن پرونده ثبتي اين شهر به يونسكو ايجاد شده است. آنها قناتهاي يزد را پاكسازي كردند و فضاي جالبي زير شهر يزد براي مردم و گردشگران داخلي و خارجي ايجاد شد تا الگوي كامل و زيباي معماري و شهرسازي يك شهر ايراني و اسلامي را مشاهده كنند. خبر خوب ديگر بازگشايي موزه دوران اسلامي بود. عضويت ايران در هيأت اجرايي ايكروم (مركز بينالمللي مطالعه، حفاظت و مرمت آثار تاريخي فرهنگي) نيز بسيار مهم بود كه سرآغاز همكاري منطقهاي ايران در حوزه ميراث فرهنگي و تأثيرگذاري ايران در مقوله ميراث فرهنگي است.
- شهر برنده ميراث فرهنگي94 كدام است؟
يزد به نسبت ديگر شهرهاي ايران بهترين نمره ميراث فرهنگي را گرفت.
- و بدترين خبر سال 94ميراث فرهنگي ايران؟
خوشبختانه امسال به نسبت گذشته خبر فاجعهآميز نداريم و اين جاي خوشحالي دارد. اما بدترين خبري كه ما را نگران كرده است اطلاعاتي است كه از وضعيت خشكسالي در برخي مناطق مانند اصفهان پيدا كرديم. يك نگراني در مورد ميدان نقش جهان داريم. تغيير و تحولاتي بهدليل خشكسالي و نشست آبهاي زيرزميني در لايههاي زمين اتفاق افتاده است. به همين دليل بخش شرقي ميدان نقش جهان نيازمند يك كار جدي است تا خطر از آن دور شود. البته تخريب حمام تاريخي خسروآقا در اصفهان بهدليل ناداني مسئولان يكي از مناطق شهر اصفهان و درست بلافاصله پس از توافقات خوبي كه سازمان ميراث فرهنگي در مورد بازسازي اين حمام تاريخي در اصفهان داشت خبر بد اين سال بود كه ميراث فرهنگي نيز شكايت خود را تقديم مراجع قضايي كرده و گفته است كه اين حمام بايد همچون گذشته بازسازي شود.
- بمب خبري سال آينده در حوزه ميراث فرهنگي چيست؟
2پرونده بسيار مهم در سال2016 داريم كه اگر انجام شود ميتوان آنرا بمب خبري سال آينده خواند. يكي از آنها ثبت جهاني 11قنات ايران است كه تيرماه آينده در يونسكو مطرح ميشود و ديگري ثبت جهاني كوير لوت است كه بين 3 استان كشور واقع شده است. سال آينده انتظار ثبت جهاني اين دو پرونده را داريم. همچنين انتظار داريم چند پرونده همكاري مشترك منطقهاي در همكاري با عراق، ارمنستان، افغانستان و تاجيكستان داشته باشيم كه همه اين كشورها در حوزه فرهنگي ايران بزرگ قرار گرفتهاند. يكي از اتفاقات خوبي كه انتظار داريم سال آينده خبرساز باشد نيز برگزاري كنگره تاريخ معماري و شهرسازي است كه قرار است با شناخت بيشتر استانها از معماري و شهرسازي خود روند حفاظت از ميراث فرهنگي در استانهاي كشور را به جريان بيندازد.
- بودجه سال آينده ميراث فرهنگي پاسخگوي صيانت از آثار تاريخي كشور هست؟
با توجه به شرايط پيش آمده براي كشور تقاضاي همكاري با كشورهاي داراي تجربه زياد در حفاظت و مرمت از آثار تاريخي همچون ايتاليا، آلمان و فرانسه آمده است و آنها ميخواهند با ايران همكاري كنند. ميراث فرهنگي نيز درنظر دارد خدماتي به كشورهاي همسايه ارائه كند. در توافقات انجام شده با كشورهايي كه درخواست همكاري با ايران دارند قرار شده است كه ما فقط مصالح در اختيار آنها بگذاريم و آنها هزينه مرمت آثار و بناهاي تاريخي ايران را نيز تقبل كنند كه اين اتفاق براي نخستينبار در كشور افتاده است. با توجه به اين فعاليتها بودجه ما به نسبت گذشته در برخي بخشها دو برابر شده است. مثلا در موضوع مرمت و حفاظت از خانههاي مشاركتي كه فكر ميكرديم بودجه ما تنها براي 300خانه تاريخي كافي است با بودجه جديد 700خانه مشاركتي را پوشش ميدهد. بودجه موزهها نيز افزايش يافته و همچنين بودجه 80ميليون توماني براي مرمت آثار تاريخي در حوزه فرهنگي ايران بزرگ 5ميليارد تومان است كه ميتواند به ماموريت ما در صيانت از ميراث تاريخي مشترك ايران كمك كند. البته كه بودجه جديد نيز به نسبت ماموريت ميراث فرهنگي با آنچه كه بايد باشد فاصله زيادي دارد. اما بازهم بودجه سال آينده به نسبت وضعيتي كه امسال داشتيم، بهتر است.