تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۷

همشهری آنلاین: دکتر یونس شکرخواه که با زوایای دنیای وب، تبلیغات، برندسازی و مارکتینگ به خوبی آشناست با ماهنامه دیار درباره نقوذ وب به دنیای اقتصاد به گفتگو نشست. این ماهنامه متن این گفتگو را به صورت یادداشت شفاهی منتشر کرد.

رابطه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی با اقتصاد چیزی نیست جز تماشای یک عکس دیجیتال. اما اینکه عکس فرضی ما چه چیزی را نشان می‌دهد اصلا مهم نیست. مهم این است که بدانیم عکس مورد نظر ما ازهزاران نقطه ریز یا پیکسل تشکیل شده که در پیوند با یکدیگر شکل یا شکل‌هایی یکپارچه را ساخته‌اند.

از نگاه من این نقاط ریز موجود در عکس که به چشم نمی‌آیند هزاران فرصت دیجیتالی هستند برای اقتصاد پویای امروز و فردا. تردید نکنید الان کاتالیزوری به اندازه جهان در زیر پای ما پهن شده که خلاقیت، نوآوری و همکاری مشارکت جویانه را به‌جان خریدار است. دارم از اینترنت حرف می‌زنم از بزرگترین دستاورد تاریخ بشر در زمینه ارتباطات.

در خواب هم نمی‌شد دید که یک تریلیون داده در کسری از ثانیه با یک کلیک به‌دست آید. اما امکان تماس میلیون‌ها کاربر با یکدیگر در این گستره داده‌ها عملا به چه معنا است و چه چشم‌اندازهایی را از جنبه‌های نظری و گمانی می‌تواند در بر داشته باشد؟

نخستین معنایی که به ذهن من متبادر می‌شود این است که بازندگان این فضا فقط و فقط کسانی هستند که برای این فضای تازه سناریو ندارند. فرقی هم نمی‌کند که متوجه این تغییرات بنیادین شده‌اند یا نشده‌اند.

فرض اول من در سطح نظر و گمان، این است که نوعی از اکوسیستم‌های روشنفکرانه در عرصه مالی به شکل گسترده‌تری در قالب چیزی شبیه الیگارشی مالی باز هم بروز خواهند کرد. این اکو سیستم‌ها با اتکا به تکنولوژی‌های نوین ارتباطی یا همان «های‌تک»، به مدیریت اطلاعات و ارتباطات از جنبه مضمونی و محتوایی خواهند پرداخت و به ویژه پی اطلاعات و خدمات مرتبط با همگان را خواهند گرفت. به عنوان نمونه؛ پرقدرت شدن نقش اپلیکیشن‌ها از نظر من هم شاخص بروز یک عرصه نوین اقتصادی تحت عنوان اقتصاد اپلیکیشن هست و هم نماد بروز اکوسیستمی از جنس سرویس‌دهی در زمینه اطلاعات و خدمات مرتبط با همگان که حتی می‌تواند باورهای قطعه‌ای هم تولید ‌کند. من فکر می‌کنم در این سناریو هم دولت‌ها و هم بخش خصوصی از فرصت‌های مشابهی برخوردار هستند.

فرض بعدی من این است که «های‌تک» به مثابه شکل تکامل‌یافته تکنولوژی‌های ارتباطی، به پشتیبان روند تصمیم‌سازی در هر سطحی تبدیل می‌شود و بنابراین با این فرض این نتیجه را می‌گیرم که اساسا برنامه‌های توسعه که به طور کلاسیک بخش‌هایی از خود را به موضوع ارتباطات و ابزارهای ارتباطی اختصاص می‌دادند، حالا خودشان دربست به برنامه‌های ارتباطی توسعه بخش تبدیل خواهند شد. عبارت جامعه اطلاعاتی پاساژ ورود این فضا است. جامعه اطلاعاتی در بطن خود یک جامعه داده‌گرا و مبتنی بر دانش است که مستلزم داشتن بینش و ماموریت ارتباطی است و این یعنی وداع با برنامه‌ریزی کلاسیک برای توسعه و پذیرش این نکته که برنامه توسعه امروز یعنی تدوین برنامه ارتباطات توسعه.

فرض بعدی من بروز رونق اقتصادی در کانون‌های متمرکز بر ارائه خدمات همگانی است. نگاه کنیدبه دستگاه‌های ای‌تی‌ام در همین ایران خودمان که به عابربانک معروف هستند و تجسم کنید آیا بانک‌ها می‌توانند حتی یک روز بدون آن‌ها سرویسی در این گستردگی و خستگی‌ناپذیری بدهند؟

فرض بعدی قدرت گرفتن تخصص حرفه‌ای است. «های‌تک» تخصص‌جویانه رفتار می‌کند. سرمایه گذاری در نقطه تلاقی تخصص و تکنولوژی ارتباطی یک زمینه رو به اوج است.

به گمانم وقتی پای تخصص پیش می‌آید، همسایه دیوار به دیوارش خلاقیت است. خلاقیت‌ها می‌توانند در محافل آکادمیک، پژوهشی، تولیدی و روند پژوهی‌های مرتبط با خود «های‌تک» رخ دهند. در این زمینه باید از مواردی چون تکنولوژی پژوهی، بررسی رگه‌های تغییرات در سلاِِیق کاربران و به طور کلی از بررسی در زمینه هر نوع تغییر دموگرافیک به عنوان کانون‌های طلایی نام برد.

نکته بعدی من تکیه بر سناریوهایی است که محیط زیست را در دستور کار قرار می‌دهند. توجه جهانی به محیط زیست حکایت از یک اتفاق تازه دارد: دیروز این اقتصاد بود که سیاست‌های زیست محیطی را تعیین می‌کرد و امروز این محیط زیست است که سیاست‌های خود را به اقتصاد تحمیل می‌کند. به یاد بیاورید جدال‌های سیاسی مرتبط با پیمان نوین مقابله با تغییرات آب‌ و هوایی در پاریس ۲۰۱۶ را که کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای و کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی را دنبال می‌کرد. این توافقنامه نوین که از سال ۲۰۲۰ اعتبار خواهد یافت راهکارهایی را برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر درنظر گرفته است که بر اساس آن گرم‌تر شدن کره زمین تا سال ۲۰۵۰ باید زیر ۵/۱ تا ۲ درجه سانتیگراد باشد و تولید گازهای گل‌خانه‌ای هم باید در نیمه دوم قرن کاهش یابد. افزون بر این بر سر این تمر هم توافق شد که اهداف تعیین شده در این زمینه هر پنج‌ سال یک بار بررسی و بهینه شوند.
به گمانم مضمون مرکزی در دگرگونی‌های مرتبط با محیط زیست هم خود «های تک» و نقش آن در محیط زیست الکترونیک خواهد بود.

نکته دیگر ثروت عظیم دولت‌هاست که دست‌کم در زمینه ایجاد دسترسی آزاد مردم به اطلاعات مجبور به بازسازی خدمات و محصولات خود از طریق تکیه بر ابزارهای مدرن ارتباطی هستند. این ضرورت دولتی؛ فرصتی مغتنم برای اقتصاد بخش خصوصی در عرصه ارتباطی است. دولت‌ها افزون بر این باید در عرصه بهداشت و آموزش الکترونیک هم تن به مقتضیات این زمانه بدهند. عرصه‌های بهداشت و آموزش هم دو فرصت بزرگ برای اقتصاد دیجیتالی کنونی است.

گمانه بعدی آینده رویدادهایی است که در اقتصاد نشر در حال وقوع است و اساسا بر جلب توجه مخاطبان در همه زمینه‌ها متمرکز است. گرافیکی شدن اطلاعات یکی از موثرترین راه‌های جذب مخاطبان است و لابد این روزها در رسانه‌های ایران شاهد بروز پدیده اینفوگرافیک و نیوزگرافیک هستید که به کمک نرم‌افزارهای جدید - ترکیبی از تخصص و خلاقیت که به آن اشاره کردم - در حال بروز و تثبیت است.

این دگردیسی نشر کمی دورتر از ما در سطح بین‌المللی به صورت دیتا ژورنالیسم یا روزنامه‌نگاری داده‌محور در جریان است و حکم پلی را دارد میان داده‌های خام و کاربران تشنه اطلاعات.

در این عرصه، ناشرانی که هنوز در وادی نشر سنتی متکی بر کاغذ و چاپ روزگار می‌گذرانند؛ به دلایل متعددی که جای طرح آن‌ها در اینجا نیست ناچار به تغییر رویه خواهند شد و به مرزهای متکی بر نوآوری و تکنولوژی ‌شناسی و آشنا شدن با مهارت‌ها و تکنیک‌های جدید نشر آنلاین روی خواهند آورد و این تحول نیز سرشار از فرصت اقتصادی است.

عرصه نشر آنلاین صرفا به خاطر وجود پدیده‌هایی نظیر شرکت توزیع آنلاین کتاب آمازون که در واقع تبلور کاربست امکانات دیجیتال و مدرن در فرآوری اطلاعات و محتوا است؛ می‌تواند رسما از انقلاب اقتصادی نشر آنلاین سخن بگوید. کار آمازون به گونه‌ای پیش رفته که ضمن فروش محصولات گوناگون به مشتریان؛ خود مشتریان را هم به تعامل تجاری با یکدیگر کشانده است. مشتریان آمازون به مدد خلاقیت و قدرت تکنولوژی‌های ارتباطی می‌توانند در فضای آمازون به‌جای خرید صرف از آمازون، به خرید و فروش با یکدیگر بپردازند و با ارسال پس فرست در تجزیه و تحلیل داده‌ها و درآمدها هم مشارکت کنند؛ امری که هرگز درعرصه نشر سنتی میسر نبود. اقتصاددانان می‌دانند که در انقلاب اقتصاد نشر آنلاین آمازون سه مدل تجاری نهفته است: به این کار اقتصادی تعاملی میان مشتریان آمازون، تجارت سی تو سی (مشتری با مشتری) می‌گویند. در همین حال ارتباط آمازون با مشتریان از نوع بی‌توسی (بیزنس با مشتری) و ارتباط آمازون با کتابفروشی‌ها و ناشران دیگر از نوع بی‌توبی (تجارت با تجارت) است.

در این عرصه نشر جدال‌های دیگری هم درجریان است که بارها به آن‌ها اشاره کرده‌ام: جدال برای شکیل‌تر ساختن فرمت‌های انتشار دیجیتال (مثلا پی دی اف و ...)، جدال برای تعاملی سازی کتاب‌ها هم از جنبه گرافیکی و محتوایی و هم از جنبه محیط ارتباطی به کمک نرم‌افزارهای ارتباطی، جدال برای تبلور هرچه بیشتر اطلاعات در قالب گرافیک و ایجاد ارتباط گرافیکی میان مضامین از طریق تگ‌گذاری، جدال تبدیل محتوای چاپی به محتوای الکترونیک در قالب فرمت‌های جذاب و جدید، جدال برای چند بعدی‌سازی داده‌ها از طریق چند رسانه‌ای‌ها به‌خصوص استفاده از صدا و موزیک و پدیده‌هایپرلینک، جدال برای ترسیم جغرافیای مخاطبان و بسته بندی داده‌ها بر اساس سلایق آنان، جدال دستگاه‌های دیجیتال کتابخوان‌ها (نظیر رقابت فشرده امکانات کیندل آمازون با کتابخوان مایکروسافت)، ‌ جدال تبلت‌ها (مثل نومنه آی‌پد با گلکسی) یا جدال سیستم‌های عامل (مثل اندرویید گوگل و آی او اس اپل)، جدال برای فتح بازارموبایل (از طریق خود موبایل‌ها و اپلیکیشن‌های نمایش محتوا در آن‌ها)، جدال برای همخوان‌سازی و سازگارسازی نرم‌افزارهای نشر با وسایل مختلف ارتباطی (مثلا سازگارسازی کیندل برای آیفون)، جدال برای کسب بیشترین محیط‌ها در زمینه دانلود مستقیم متن کامل کتاب‌ها و...

و در پایان اینکه عرصه مدیریت دارایی‌های رسانه‌ای هم یک عرصه مهم دیگر است. سندها و محتواهای رسانه‌ای باید به شیوه‌ای مفید ذخیره شده و به هنگام نیاز به راحتی قابل بازیافت باشند. یک سیستم مدیریت دارایی‌های رسانه‌ای، مثل یک سیستم مدیریت محتوا، به اشیای رسانه‌ای نظیر متن‌ها، تصویرها و گرافیک‌ها ساختار می‌دهد و از تهیه، مدیریت تا پردازش و کاربرد آن‌ها حمایت به عمل می‌آورد. اقتصاد دیجیتال به این عرصه هم به مثابه یک فرصت می‌نگرد.

برخی از گونه های مدیریت در فضای آنلاین عبارتند از مدیریت محتوا، مدیریت محتوای وب، مدیریت دارایی‌های دیجیتال، مدیریت محتوای شرکتی و ...

این فرض‌ها را می‌توان باز هم ادامه داد. هر فرضی باید با چندین و چند سناریو تعقیب شود.

تکرار می‌کنم بازندگان این فضا فقط و فقط کسانی خواهند بود که برای این فضای تازه سناریو ندارند و سناریو یعنی داشتن بینش نظام‌مند در قبال احتمالات پیش رو.