از همان زمان که در مراسم ۲۲بهمن سال۹۱ فرزند فیلسوف آیتالله هاشمزادهي آملی زیر باران مهر و نعلین به حضرت معصومه(س) سلام تهیت داد، روند رسمیت یافتن طلاق و جدایی میان علی لاریجانی و جبههي رهروان ولایت از حلقهي مؤسسه و هوادارانش در فراکسیون اصولگرایان آغاز شد و تا روز تصویب برجام به طول انجامید.
علی لاریجانی، فیلسوف سیاستمداری که برادر ارشدش واعظ نظریات جدید در اصولگرایی و مشوق رویشهای تازه در اردوگاه اصولگرایان است، از همان نخستین روزهای روی کار آمدن دولت یازدهم در قامت یار و همراه دولت روحانی ظاهر شد. از رأی اعتماد به کابینه تا مقاومت در استیضاح فرجیدانا و تصویب بودجه و پیگیری مذاکرات و حاشیههای آن همهوهمه شاهد موضع حامیانهي علی لاریجانی از دولت و رویکردهای آن بود.
آخرین سال مجلس نهم اما مهمترين سال تاریخی آن بود. سالی که معاهدات و تفاهمات مرتبط با پروندهي هستهای ایران به سرانجام رسید و باوجود نظر مخالف دولت و همراهی ضمنی رئیس مجلس با این مخالفخوانی دولتیها، تصویب برجام به مجلس احاله شد تا روزهای سخت لاریجانی به تاریخیترین روزهای مجلس نهم تبدیل شود.
مخالفان علی لاریجانی و مخالفان و منتقدان مذاکرات توانستند با یارگیری از فراکسیون رهروان ولایت و یاران علی لاریجانی و جذب نقوی حسینی، ترکیب کمیسیون بررسی برجام را به نفع منتقدان بچینند و در نهایت گزارشات مرتبط با این کمیسیون را در نقد برجام استوار کنند. با این همه اما لاریجانی خود را از تبوتاب رویارویی با منتقدان برجام نینداخت و در نهایت مهمترين و سرنوشتسازترین و جنجالیترین پروندهي سیاست خارجی نه جمهوری اسلامی که تاریخ معاصر ایران را تنها ظرف 20دقیقه به تصویب نمایندگان رساند تا صحن مجلس شورای اسلامی شاهد فریادهای کوچکزاده و اشک چشم زارعی و فیلمبرداری حمید رسایی باشد.
حجم اختلافات میان لاریجانی و اصولگرایان منتقدان دولت آنقدر بالا بود که هیچ معادلهای نتواند آنها را در کنار هم و در ذیل یک عنوان برای انتخابات مجلس تصور کند. مؤتلفه، ایثارگران و پایداری با تشکیل جلساتی هستهي مرکزی ائتلاف اصولگرایان را تشکیل دادند و علی لاریجانی را با اتکا به بدنهي اجتماعی اصولگرایان جا گذاشتند. لاریجانی اما باز هم از تبوتاب نیفتاد و کوشید تا مسیر وحدت اصولگرایان برای انتخابات مجلس را از مسیر نخبگان و بزرگان اصولگرایی بپیماید. انتشار خبر تشکیل جلساتی با حضور او، ولایتی، مقتدایی و ناطق اما تیر خلاصی بود بر تلاشهای لاریجانی هنگامی که مقتدایی را منصرف از مشارکت در این مسیر یافت و ولایتی را کمتمایل به مجادلهای جدید با منتقدان حضورش در انتخابات۹۲. شاید تنها همراه لاریجانی را بتوان ناطقنوری دید. چهرهای که با وجود علاقه و سابقهاش آنچنان از بدنهي اصولگرایان منتقد دولت دور بود که نتواند برش کلامش را بر آنها تحمیل کند.
مسیر لاریجانی از اینجا بر سبیل استقلال حضور قرار گرفت. یاران و همراهان اصولگرایش در رهروان ولایت رأی به عدمهمراهی با جبههي پایداری در شورای ائتلاف مرکزی اصولگرایان دادند و خود هم با اعلام حضور مستقل در انتخابات، بار دیگر از قم، بهعنوان پایگاه سنتی اصولگرایان اعلام نامزدی کرد. شاید هیچکس باور نمیکرد که نتیجهي انتخابات قم با دوم شدن لاریجانی و باختن او به رقیب مورد حمایت جبههي پایداری همراه باشد. اگرچه شاید مقایسهي نتیجهای که لاریجانی در قم گرفت با آنچه حدادعادل در تهران کسب کرد، حکایت از پیروزی نسبی لاریجانی در برابر منتقدان اصولگرایش داشته باشد اما همان منتقدان با استناد به نتیجهای که انتخابات قم رقم زد، رویگردانی لاریجانی از اصول و همراهیاش با دولت را باعث و عامل ریزش یکصد هزارتایی آرای رئیس مجلس دانستند.
لاریجانی بار دیگر خود را در معرض ریاست مجلس میبیند. رقیب اصلاحطلبش برای ریاست مجلس آنقدر نیرو و توان ندارد تا سایر اصولگرایان همراه دولت را با خود همنواسازد و از همین رو امید لاریجانی به شکلدهی ائتلافی با اصلاحطلبان است تا برای سومینبار بر مقام ریاست مجلس تکیه بزند. سومین تجربهای که او را رقیب هاشمیرفسنجانی در تصدی ریاست مجلس میکند و شبیهسازان میان رفتار سیاسی او با الگوی سیاسی هاشمی را به مصداق تازهای در اثبات این شباهت رهنمون میسازد.