دوم: سال 94 در میانه اش ساز قدرت و تصویری از هیبت این مردم داشت. برجام با تمام فراز و نشیبهایش، سرجمع تجسم قدرت پرطنین و آهنگین مردم و انقلاب اسلامی داشت. پیام ایستادگی داشت و مقاومت و البته علم باوری و دفاع از حق.
سوم: از سال 94 در ذهن مردم، خاطره ای جانسوز اما بغایت معنوی شهدای غواص نیز مانده است. این حس معنوی از تشییع جنازهای که با حضور بی نهایت مردمی، مقدستر از همیشه برگزار شد، در دلها و یادها مانده است.
همه آمدند؛ از هر گرایش و دسته و گروه اعتقادی و سیاسی. خاطرات سال 94 با همه تلخی و شیرینیهایش، دوست داشتنی است. اما این سه رویداد «نشانه» است. نشانه 3 اصل مهم انقلاب اسلامی که با هم پیوند عمیق ایدئولوژیک دارند. انتخابات، نشانه مردمسالاری و ظهور یک پشتوانه عمیق مردمی برای انقلاب داشت. برجام و توفیقات هستهای و برداشتن تحریم ها قدرت و عزت انقلاب اسلامی در میان جبهه استکبار را به رخ میکشید؛ و تشییع جنازه پرشکوه و بهیادماندنی شهدا، پشتوانه عظیم و عمیق معنوی و البته قدرت ساز این کشور را به عالم تذکر میداد. آن تشییع باشکوه، تذکری به همگان برای نقشآفرینی اجتماعی- سیاسی و البته عارفانه این مردم داشت.
این «تذکر» وقتی به «باور» عالمیان تبدیل شد که شهر به بوی طراوت و پاکی و اخلاص شهدای دفاع از حرم، رنگ ایثار و تقدس اهل بیت گرفت. هیچکس باور نمیکرد در روزگار مدرنیته و در سیطره تکنیک و در جهان چندهویتی کنونی، شهرمان بازهم حال و هوای دفاع مقدس پیدا کند و هر روز به طلیعه خورشیدياران شهدای دفاع از حرم، قدرت همراه با معنویت اش را به رخ بکشد.
قدرت داخلی ما به حضور مردم است و عزت و قدرت خارجی ما نیز برگرفته از همین قدرت مردمی است که در دلش معنویت آغشته به مبارزه و مقاومت دارد. و این همه درس سال 94 برای داخل و خارج بود...
موسسه همشهری هم در این سال، در تمامي محصولات متنوع خود، توان خودش را خرج همین راه کرد. در سیاست خارجی تلاش کردیم از دریچه عزتخواهی از قدرت مطالبه کنیم. در سیاست داخلی هم و غممان پیگیری اصل مردمسالاری و حاکمیت مردم بود. مردم به ماهو مردم. مردمی که به تعبیر رهبر انقلاب هرانتخابی کنند و هر تصمیمی بگیرند دست خدا آنجاست. در عرصههای اجتماعی نیز همه تلاشمان بلندکردن بیرق بلند انفاق اجتماعی بود. سیاست اصلی همشهری در حوزه اجتماعی، جنس متفاوتی از عدالتخواهی داشت که در آن مردم بازيگر اصلیاند؛ و نه کمیته امدادها و بهزیستی ها و دولت ها. مردم برای رفع نیاز و گرفتاری همشهریهای خود همت میکنند. اعتقاد داشته و داریم که این بلندترین تعبیر از عدالتخواهی است.
گره آسیبهای اجتماعی شهر را در فراموشی همسایه از همسایه دانستیم و این «آیین اصلاحگر اجتماعی» را در ظرفیت محله و شهر و در نهایت ملی و کشوری پیگیری کردیم. چه آنکه در «آیین توحیدی و سیره انبیایی» مان داریم که اگر فقر و آسیب و ناملایمتی در جامعه وجود دارد به سبب کم کاری ثروتمندان و اغنیای شهر است. تلاش کردیم دست اغنیا را در دست فقرا بگذاریم و با این کار بهجای مطالبه کار خیر به ترویج کار خیر پرداختیم.
همشهری در سالی که گذشت در حوزه اقتصاد تمام همتش پیگیری کارهای بر زمین مانده و قوانین فراموششده و خاک خورده بود. جمعبندی تحریریه همشهری در ارتباط با مشاوران، این بود که عمده گرفتاری های ما نه قوانین و راههای جدید، بلکه پیگیری اسناد و قوانینی است که مورد کم مهری و کم توجهی قرار گرفته اند.
سراغ فرهنگ و هنر را هم با همین اصل مردم برای مردم گرفتیم. هنری در این کشور ماندگار است که از جامعه بتراود. هنری ماندگار است که دولتی نباشد و مدنی رشد کند. با این نگاه حمایت از هنر اصیل ایرانی- اسلامی و هنرمند مردمی و غیر دولتی را مورد توجه قرار دادیم.
در حوزه فرهنگ، تمام تلاش مان پیگیری سبک زندگی ایرانی- اسلامی و زیست مومنانه بود. یک روش موثر در فرهنگسازی و ترویج سبک زندگی مومنانه، ایجاد این حس اعتقادی است که جامعه باور کند، هنوز هستند انسانهای با اخلاق و اهل خیر و نوعدوست و باتقوا که اگرچه گمنامند، ولی در زندگی فردی و فراتر از آن در روابط محلی و شهری و ملیشان اهل دغدغه و مشارکت اجتماعیاند. نگاه همشهری به کار فرهنگی و ترویج سبک زندگی ايراني- اسلامی از این جنس بوده است و انشاءالله در آینده نیز همین باور تقویت و پیگیری می شود.