آماري كه براساس معيارهاي زمينشناسي، پوشش گياهي، خاكشناسي، اقليمشناسي، ژئومورفولوژي و هيدرولوژي تهيه شده است. اما مهندس پرويز گرشاسبي معاون آبخيزداري و امور بيابان سازمان جنگلها و مراتع كشور، آن را تأييد نميكند.
او درباره وسعت بيابانهاي كشور ميگويد: اطلاعات مربوط به ميزان بيابانهاي كشور مربوط به نقشههايی است كه هشت سال قبل سازمان جنگلها ومراتع تهيه كرده است. طبق اين نقشهها ما 32ميليون هكتار بيابان داريم كه 7.7ميليون هكتار آن كانون بحران بيابانزايی است اما طي همين مدت هشت سال 2.5ميليون هكتار كانونهاي درجه يك بيابانزايي مهار شده است.
اين مقام مسئول در حوزه بيابان، با استناد به آمار دفتر مهندسي سازمان جنگلها ميگويد: براساس آماري كه اين دفتر ارائه كرده طي سه الي چهار سال اخيريك ميليون هكتار به كانون بحران بيابانزايي وسطح بيابانهاي كشور افزوده شده است و احتمال توسعه آن نيز وجود دارد.
گرشاسبي درباره يك ميليون هكتار كانون جديد بيابانزايي ميگويد: طي دو سال اخير، 280هزار هكتار كانون بحران بيابانزايي در اطراف درياچه اروميه شكل گرفته است.
300هزار هكتار هم در خوزستان به كانونهاي بحران بيابانزايی اضافه شده و حدود 350هزار هكتار كانون بيابانزايي در تالاب خشك شده جازموريان ايجاد شده است. علاوه براين، زنگ خطر بيابانزايي در مجموعه دشت قزوين (جنوب آبيك) تا شهرستان ملارد در عرصهاي به وسعت 190هزار هكتار به صدا درآمده كه قابليت تبديل شدن به كانونهاي گردوغبار را دارد. غيراز اين موارد ممكن است نقاط ديگري هم وجود داشته باشدكه هنوز شناسايي نشده. بر همين اساس، دفتر مهندسي بهطور دائم، مشغول پايش عرصهها براي شناسايي كانونهاي بيابانزايي است.
البته آمارهايي كه گرشاسبی اعلام ميكند بدون درنظر گرفتن تالاب هامون در سيستان است كه اكنون به بياباني به وسعت 570هزار هكتار تبديل شده است. باتلاق گاوخوني در استان اصفهان هم كه به كانون گردوغبار تبديل شده در اين آمار جايي ندارد.
گرشاسبي تأكيد ميكند: وقتي پوشش گياهي تخريب ميشود و سطح سفرههاي آب زير زميني پايين ميرود چشمههاي جديد بيابانزايي و كانونهاي توليد گردوغبار داخلي شكل ميگيرد.
- بيابانزايي و تخريب سرزمين
معاون آبخيزداري و امور بيابان سازمان جنگلها و مراتع در ادامه، تخريب سرزمين و بيابانزايي را دو مفهوم كاملا متفاوت عنوان ميكند و ميافزايد: بسياری از عرصههاي مراتع درجه 3 و اراضي كشاورزي داراي فرسايش خاك ذيل عنوان تخريب سرزمين تعريف ميشوند.
به گفته گرشاسبي براساس شاخصهاي كنوانسيون بيابانزايي، 95ميليون هكتار از عرصه هاي كشور در معرض تخريب سرزمين قرار دارد . فرسايش آبي و خاكي، كشاورزي خارج از اصول و بهرهبرداري ناپايدار از منابع، از عوامل اصلي تخريب سرزمين است.اين هشدارها نشان ميدهند كه اين اراضي دارند بيمار ميشوند و بايد براي مقابله با اين روند كاري كرد.
او درباره اختلاف آمارهاي بيابان، يادآور ميشود كه ايران سرزمين گرم و خشكی است و ترساليها و خشكساليها در بهدست دادن آمارها نقشي پررنگ دارند. بهطوري كه اگر سه سال متوالي، ميزان بارشها كمتر از ميزان نرمال باشد بسياری از عرصههاي مرتعي تبديل به بيابان ميشود و برعكس در زمان ترسالي به همان حالت اول بازميگردد. بنابراين نميتوان به چنين عرصههايي عنوان بيابان را اطلاق كرد.
گرشاسبي ميگويد: 9بهمنماه 93 ،نخستين گردوغبار با منشأ داخلي قابل رصد در خوزستان اتفاق افتاد كه براثر آن، بارش خاك ناشی از گرد وغبار- نه طوفان شن- اهواز و شهرهای اطراف را فراگرفت. در پی اين اتفاق، گردوغبار منشأيابي و مشخص شد كه حدود 340هزار هكتار كانون توليد گردوغبار در خوزستان با منشأ داخلي فعال شده است. البته 40هزار هكتار آن قبلا شناسايي شده بود.
به گفته وي ، سال 94 بارشهاي خوبي را در خوزستان طي پاييز و زمستان شاهد بوديم كه 70درصد اراضي پست منطقه را زير آب برد: زمينهايي كه سال گذشته منشأ گردوغبار بودند و درنتيجه تا دو سال ديگر شاهد گردوغبار در خوزستان با منشأ داخلي نخواهيم بود. زيرا ذرات ريز، در زيرآب قرار گرفتهاند و بعد از خشك شدن آب رطوبت خود را حفظ ميكنند. براين اساس، نميتوان نگاه مقطعي به بيابانزايي و كانون گردوغبار داشت.
معاون آبخيزداري و امور بيابان، گريزي هم به ميزان بارشها زد و گفت كه بررسي آمار 30ساله اخير حجم بارشها نشان ميدهد ميزان بارش در كشور ما در ترساليها حداكثر هزار و 300ميليارد مترمكعب بوده اما اين ميزان در خشكساليهاي سه سال اخير به 280ميليارد مترمكعب كاهش يافته است ؛ يعني بارشها هزار ميليارد مترمكعب نوسان دارد.طبق اين آمار ميانگين بارشها 513ميليارد مترمكعب است.
به گفته گرشاسبي، يكی از استراتژيهاي غلط اين است كه ما در مديريت كلان، روي ميانگين 513ميليارد مترمكعب بارش برنامهريزي ميكنيم در حالي كه بايد براي ترساليها برنامهريزي كنيم تا بتوانيم بارشها را مهار و هنگام خشكسالی از آنها استفاده كنيم. همين نقطه ضعف واشتباه استراتژيك يكی از عوامل اصلي بيابانزايی است.