به همين دليل، مطالب تحليلي طولاني در دنيای امروز خوانندگان كمتري دارند. مطالبي كه بيش از همه در شبكههای اجتماعي به اشتراك گذاشته ميشوند، كوتاه و در حد دو سه پاراگراف هستند. حتی اين دو سه پاراگراف هم درصورتي مورد خوانش كاربر قرار ميگيرند كه در همان پاراگراف اول توجه او را جذب كنند.
يكي از روشهاي خلاصهسازي اطلاعات استفاده از جلوههاي بصري است. بهصورت طبيعي، تكامل انسان در مسيري پيش رفته كه بتواند اطلاعات بصري را با سرعت زياد پردازش كند. در نتيجه اگر مفهومي قابل بيان بهصورت بصري باشد و به نحو چشمگيري بازنمايي شود، در فرصتي كوتاه اطلاعات لازم را به بيننده منتقل خواهد كرد.
اينستاگرام يكي از پر مخاطبترين شبكههاي اجتماعي در كشور ماست. يكي از دلايل محبوبيت اين شبكه، جلوههاي بصري آن است كه به آن اشاره شد. دليل ديگر فراگير شدنش هم دوربينهاي ديجيتال ارزان قيمت با كيفيت بالاست كه توانسته يك استوديوي عكاسي را در يك جعبه به اندازه كف دست بسته بندي كند.
بصري بودن اطلاعات مبادله شده در اين شبكه باعث شده در كشور ما اين شبكه ميان بانوان محبوبيت بالاتري داشته باشد. اين را از ميان عكسهاي منتشر شده با موضوعاتي همچون گل آرايي، خانهآرايي، آشپزي، شيريني پزي، مدلهاي لباس و مو و ناخن در كنار آثار هنري ميتوان به سادگي تشخيص داد. فعاليت در اين شبكهها براي خانمهاي خانهدار كه از وقت آزاد بيشتري نسبت به آقايان دارند، فرصتهايي را فراهم ساخته و ارتباطشان را با ديگر كاربران تسهيل كرده است.
اما فعاليت در اين شبكهها باعث تغييراتي در سبك زندگي و فعاليت روزمره افراد شده كه بايد از ابعاد روانشناسي، شناختي و اجتماعي مورد توجه ويژه قرار گيرد. در مورد اينكه چنين تغييراتي بايد به ديده مثبت نگريسته شود يا تهديد است، متخصصين اجتماعي بايد اظهارنظر كنند.اما آنچه ميخواهم به آن اشاره كنم، تغيير سبك زندگي است.يك نمونه از اين تغييرات ساعات فعاليت كاربران در اين شبكههاست. در مطالعهاي كه در آزمايشگاه شبكههاي اجتماعي دانشگاه تهران به سرپرستي اينجانب انجام شد، ساعات فعاليت كاربران شبكه اينستاگرام روي يك نمونه ۲۰۰ هزار نفري ثبت و مورد تحليل قرار گرفت.
يكي از مواردي كه در اين مطالعه محاسبه شده الگوي فعاليت كاربران در روزهاي مختلف هفته و در ساعات مختلف روز است.
نگاهي به اين نمودارها بيندازيد. الگوي فعاليت كاربران در روزهاي مختلف نشان از شدت گرفتن حجم فعاليتها در تعطيلات آخر هفته دارد كه به نظر طبيعي ميآيد.
بعد از فعاليت شديد در روزهاي آخر هفته كه در روز جمعه به اوج ميرسد، فعاليتها در روز شنبه شديدا افت ميكند. بهتدريج مقدار فعاليت بالا ميرود و در روز دوشنبه مقدار نسبتا زيادتري پيدا ميكند اما دوباره كم ميشود و در روز چهارشنبه به كمترين مقدار در طول هفته ميرسد. البته بروز رويدادهاي خاص باعث بالا و پايين شدن حجم فعاليتها ميشود اما بهصورت متوسط چنين الگويي در همه هفتهها تكرار ميشود.
حجم فعاليت در ساعات مختلف روز نشان از اين دارد كه كاربران بهطور متوسط در ساعتهاي اوليه صبح كمترين حجم فعاليت را دارند و در ساعات آخر شب فعالتر هستند. ميزان فعاليت بين ساعات ۱۱ شب تا يك صبح به اوج خود ميرسد.
با حركت از ساعات آغازين روز به سمت ساعات پاياني كار (ساعتهاي۳ و ۴ بعد از ظهر) ساعت به ساعت بر حجم فعاليتها افزوده ميشود. اين فعاليتها در ساعات ۵ الي ۷ كه كاربران مشغول برگشت از محل كار به سمت منزل هستند فعاليت كمتري مشاهده ميشود اما مجددا اوج ميگيرد و در ساعات پاياني شب به اوج كامل برسد. در اين ميان در ساعت ۹ شب وقفهاي در رشد فعاليتها ايجاد ميشود كه احتمالا بهدليل صرف شام يا تماشاي سريالها و اخبار تلويزيوني است.
اگر نگاهي به نقشه دو بعدي فعاليتها در ساعت مختلف روزهاي هفته بيندازيم جزئيات بيشتري ازحجم فعاليتها معلوم خواهد شد. در روزهاي شنبه تا سهشنبه اوج فعاليتها در همان ساعت آخر شب است و مابقي ساعات شاهد حجم فعاليت زيادي نسبت به اين ساعات پاياني نيستيم. اما روزهاي آخر هفته يعني چهارشنبه تا جمعه در ساعات خاصي شاهد حجم شديد فعاليت كاربران هستيم. اين حجم شديد فعاليت در دو نوبت اتفاق ميافتد: از ساعت ۹ صبح تا ۱ بعد از ظهر و از ساعت ۱ تا ۵ صبح. براي جمع بندي مسئله بايد بگوييم فعاليت با اين حجم در روزهاي تعطيل و در ساعات اوليه بامداد باعث به هم خوردن ريتم خواب و بيداري و طبيعتا تأثير در روزهاي كاري خواهد شد. از طرف ديگر فعاليت شديد كاربران در ساعات آخر شب در روزهاي كاري نشان ميدهد ساعات استراحت كاربران روند طبيعي ندارد.
كاربري كه بايد تا ساعت ۸ يا ۹ صبح خود را به محل كار برساند و براي رسيدن به حداقل يك ساعت وقت نياز دارد و براي صبحانه خوردن و آماده شدن هم حدود يكساعت وقت لازم دارد و بايد ساعت ۶ تا ۷ صبح از خواب بيدار شود. فعاليت كاربران تا ساعت ۱۲ و 1 شب نشاندهنده استراحت حداكثر شش ساعته است كه دو ساعت از حد طبيعي خود فاصله دارد.
حتي اگر دغدغههاي ديني و مذهبي براي اداي فريضه صبح را هم درنظر نگيريم كاهش ميزان استراحت شبانه بر كارايي كاربران در انجام كارهاي محوله در محل كار تأثير زيادي خواهد داشت.
از آنجا كه درصد قابل توجهي از كاربران فضاي مجازي از قشر نوجوان و جوان هستند كيفيت يادگيري آنها نيز بهدليل كمخوابي و كاهش قدرت يادگيري مغز افت پيدا خواهد كرد.به استناد آمار شبكههاي اجتماعي هشدار ميدهم كه سبك زندگي در حال تغيير است.