به گزارش ايسنا؛ سریال «بیمار استاندارد» گذشته از آن که با سایر ساختههای سعید آقاخانی در تلویزیون تفاوتهای عمدهای دارد، میتواند در عرصه سریالسازی نیز تجربه جدیدی باشد و باید دید در پایان با چه واکنشی از سوی مخاطب مواجه میشود.
بهرام توکلی - نویسنده و کارگردان سینمای ایران - که اتفاقا هر یک از آثار او هم در این فضا متفاوت از یکدیگر بوده است، با «بیمار استاندارد» نخستین تجربه نگارش متن برای تلویزیون را پشت سر میگذارد.
مسعود ردایی در مقام تهیه کننده این سریال را هدایت میکند و بازیگرانی چهره که پذیرفتهاند نقشهایی کوتاه اما کاربردی در بطن داستان را ایفا کنند.
از پشت صحنه سریال نوروزی شبکه یک را میخوانید؛ با این توضیح که این گزارش یک ماه و نیم گذشته تهیه شده است، اما انتشار آن به تعطیلات نوروز موکول شد چراکه معتقدیم خواندن آن در حین تماشای ماجراهای «بیمار استاندارد»ی که هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما پخش میشود، جالبتر است!
در یکی از روزهای بهمن ماه امسال که از قضا آفتاب آن داغتر از یک روز زمستانی است سری به یکی از لوکیشنهای ثابت این سریال که درمانگاهی در منطقه ولنجک است میزنیم. ساعت حدود ۱۳ است. در طبقه دوم این درمانگاه نسبتا خلوت و کم تردد که مکان مناسبی برای تصویربرداری یک سریال پر بازیگر به نظر میرسد قرار است سکانسی شلوغ که ماجرای مشاجرهای خانوادگی میان خانواده سحر با بازی مونا کرمی و بهنام با بازی بابک حمیدیان و خانم دکتر سریال با بازی شیلا خداداد است، ضبط شود.
نکته جالب توجه در این سکانس دورخوانی دوباره و چندباره بازیگران و تمرکز بر متن و اضافه کردن ریزه کاریهای باورپذیر از سوی سعید آقاخانی است که شاید پیش از این با توجه به شتابزدگیهای مرسوم سریالهای مناسبتی کمتر به چشم میخورد.
- نگهبان زیرک یک درمانگاه
علی میلانی که در این سکانس بازی ندارد در لابی درمانگاه حاضر است. با او درباره نقشش گپ می زنم.
وی از بازیگران پیشکسوت و باسابقه تئاتر و رادیو است که هر از گاهی به تلویزیون هم سر میزند.
او درباره نقش خود در سریال نوروزی «بیمار استاندارد شده» می گوید: من نقش کریمی، نگهبان یک بیمارستان را در سریال «بیمار استاندارد شده» بازی میکنم. این کاراکتر به نوعی در بیمارستان مسئولیت دارد. با پزشکان و بیماران در ارتباط است و آن ها را به هم ربط می دهد.
وی ادامه میدهد: کریمی مرد زیرکی است که با مراجعه کنندگان و پزشکان در قصه ارتباط دارد و نقش ها را به هم ربط می دهد.
میلانی درباره ارتباط نقش خود با قصه قهرمان داستان یعنی بهنام میافزاید: این نقش با بهنام نقش اصلی قصه که بابک حمیدیان آن را ایفا می کند، هم در ارتباط است و به طور کلی مرد زیرکی است.
- نامزد همیشه نگران!
مونا کرمی بازیگر جوان این سریال که با ایفای نقش سحر اولین تجربه بازی خود در تلویزیون را سپری می کند، هم بر صندلی انتظار پذیرش درمانگاه نشسته و مشغول مرور دیالوگهای خود است.
از او میخواهم نقشش را بیشتر از اطلاعات کلی که درباره آن می دانیم معرفی کند.
وی می گوید: سحر نامزد بهنام در داستان است و یک هفته پیش از مراسم ازدواج خود به این نتیجه می رسد که بهنام فرد مناسبی برای آینده او نیست و از ایران می رود. بعد از مدتی وقتی می شنود که بهنام دچار مشکلاتی شده نگرانش می شود، به ایران بازمی گردد و درگیر ماجراهای جدیدی می شود.
وی درباره چگونگی دعوت شدنش به این پروژه بیان می کند: من پیش از این در تئاتر بازی می کردم تا این که به دفتر سعید آقاخانی معرفی شدم و برای نقش سحر تست دادم و پذیرفته شدم.
این بازیگر درباره اولین تجربه ایفای نقش در یک اثر تلویزیونی میافزاید: «بیمار استاندارد» اولین تجربه بازی من در تلویزیون است. این سریال متعلق به ژانر کمدی است و اتفاقات جالبی را روایت می کند و اگر بیننده یک قسمت را از دست بدهد، به سختی می تواند خود را با ادامه داستان همراه کند و حدس زدن سایر ماجراها برای او سخت می شود.
نیم ساعتی پشت درهای بسته مطب پزشک باقی میمانیم. خبرنگاران و اهالی رسانه در این روز برای تهیه گزارش های خبری و توصیفی خود به لوکیشن مورد نظر آمده اند. بعد از پایان تمرین بازیگران برداشت سکانس آغاز می شود.
سیروس میمنت خطاب به دکتر: وقتی یک بیمار روانی را می بینید چطور تشخیص می دهید چه مشکلاتی دارد؟
فریبا جدی کار: تو که می دونی من با کلمه بیمار روانی مشکل دارم. برای چی میگی؟
میمنت: من فقط یه سوال علمی پرسیدم. چرا عصبانی میشید؟!
افسانه ناصری: چرا بیخود جوش می زنی؟ همسر من از اول جوانیاش سوالای علمی زیادی می پرسید. خوشم اومد.
جدی کار: خوشت اومد؟ می خوای بگم چیکارا کردی؟!
و بدین ترتیب بقیه دیالوگها بین بازیگران رد و بدل می شود. سعید آقاخانی از بازیگران می خواهد تا این مکالمه داستان را در حد یک جر و بحث ساده نگه دارند و به سمت دعوا نبرند. این شرح سکانسی است که این جلسه از تصویربرداری «بیمار استاندارد» ضبط میشود؛ البته سکانس های بیشتری هم تا شب قرار است تصویربرداری شود.
- آماده بودن فیلمنامه امتیاز مهم «بیمار استاندارد» است
مسعود ردایی - تهیهکننده «بیمار استاندارد» - نیز در لوکیشن حاضر است.
او در پاسخ به این که ایده این سریال چطور شکل گرفت و چرا برای نوروز انتخاب شد، می گوید: قرار بود پیش از این سریالی را در شبکه نمایش خانگی با متنی از بهرام توکلی و کارگردانی سعید آقاخانی تولید کنیم. این کار با پیشنهاد سازمان صداوسیما مبنی بر تولید یک سریال نوروزی همزمان شد. بنابراین سراغ متن دیگری رفتیم و ساخت آن سریال متوقف ماند. من طرح جدید آقای توکلی را دوست داشتم و آن را با مرکز گسترش فیلمنامه نویسی در میان گذاشتم و با جمع بندی نظرات، تولید سریال «بیمار استاندارد » آغاز شد.
وی آماده بودن فیلمنامه پیش از شروع تصویربرداری را عامل برقراری نظم بر پروژه دانسته و میافزاید: یکی از خوبیها و امتیازات این سریال در این است که فیلمنامه را به طور کامل در اختیار داشتیم و این اتفاق قدم رو به جلویی در ساخت سریال های مناسبتی برای تلویزیون بود؛ چراکه پیش از این معمولا کارهای مناسبتی با شتاب زیاد تولید می شدند و متن کاملی در ابتدا نداشتند.
- همه فانتزیهای مورد پسند من
بابک حمیدیان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که بعد از سریال «گذر از رنج ها» اولین تجربه بازی در یک سریال مناسبتی را پشت سر میگذارد و تا ساعت ۱۴ درگیر بازی در سکانس های ضبط شده بود نیز آخرین هنرمندی است که ما را در تهیه یک گزارش پشت صحنه همراهی می کند.
این بازیگر درباره علت حضورش در این سریال می گوید: اصلی ترین دلیل من برای بازی در این سریال سعید آقاخانی است. وقتی متن بهرام توکلی به کارگردانی سعید هم اضافه می شود به خودم می قبولانم که باید حتما در این سریال بازی کنم.
وی می افزاید: به عنوان یک مخاطب، سینمای بهرام توکلی را دوست دارم. این که او مدل های مختلفی را در این مدیوم از فیلم «من دیه گو مارادونا هستم» تا «آسمان زرد کم عمق» تجربه میکند برایم جذاب است. وقتی متنی ۱۳ قسمتی برای تلویزیون می نویسد و من می خوانم و می بینم که فانتزی فیلمنامه اش به فانتزی های ذهن من و مورد پسندم نزدیک است پیشنهاد بازی در این سریال را میپذیرم.
حمیدیان همچنین با اشاره به تفاوت سریال «بیمار استاندارد» با سایر ساختههای تلویزیونی سعید آقاخانی توضیح میدهد: تا نام سعید آقاخانی و سریال سازی او برای نوروز میآید ذهن عامه مردم به سمت کارهای طنز و کمدی می رود. در حالی که به جرأت می گویم مخاطب حتی ممکن است جنسی از فانتزی را که در «بیمار استاندارد» استفاده می شود، پس بزند. این نوع فانتزی در ایران تجربه نشده است یا اگر در سینما تجربه شده باشد مصادیق کمی دارد