رهبرانقلاب همچنين در ابتداي امسال به ضمائم پشتيبان و راهبردي عنوان سال به شكل مشروح پرداختند كه لازم است اين سخنان گفتماني نيز مورد توجه همه گروههاي سياسي، دولت و رسانهها قرار گيرد.
- يكم، اقدام و عمل
نقطه عزيمت عنوان سال در «اقدام و عمل» است. هرآنچه درباره اقتصاد مقاومتي از جهت نظريهسازي گفته شده و هرآنچه قانونگذاري شده و هرآنچه بهصورت بخشنامه و دستورالعمل درآمده است، در سال جديد بايد به شكل محسوس قابل ارزيابي و داوري قرار گيرد.اقدام و عمل يعني شكلگيري محسوس اقتصاد مقاومتي. بنابراين لازم است هر تصميمي از نقطه تصميمگيري تا اثرگذاري رصد شود و نقش حاكميتي دولت از روي كاغذ تا روي زمين تعريف شود.
توجه به بنگاههاي زودبازده، صرفهجويي در انرژي، افزايش بهرهوري و توزيع پولهاي آزاد شده در بخش توليد، كمك به احياي توليد و بنگاههاي تعطيلشده يا نيمه تعطيل و سرمايهگذاري خارجي با تأكيد بر انتقال فناوري و محدوديت واردات، توجه به مزيتهاي توليدي در اقتصاد و توجه به بنيانهاي علمي و... از سرفصلهاي پيشنهادي رهبر معظم انقلاب است كه بايد از جهت تصميم و اجرا، نظارت و گزارشدهي و پاسخگويي به شكل محسوس مورد توجه قرار گيرد. اقدام و عمل صورت نميگيرد مگر به حضور جهادي مسئولان و مديران دولتي. شايد لازم است برخي جابهجاييهاي مديريتي با تأكيد بر روحيه جهادي و تأكيد بر كارآمدي محسوس مورد توجه قرار گيرد.
- دوم، برجام و پسابرجام
هرآنچه در مسير برجام طيشده با تدبير كليت نظام بوده، نه يك فرد يا تيم يا حتي دولت. همه نظام در آنچه طي شده نقش داشته است. مسير برجام براي اتمام حجت با داخل و خارج بايد طي ميشد؛حقگرايي جمهوري اسلامي براي خارجيها و ظلمشناسي از مناسبات نوين استكبار براي داخليها.
مسير برجام بايد طي ميشد تا رشد فهم عمومي از جبهه استكبار بهصورت تجربي و عيني صورت گيرد. برجام يك تجربه براي كساني بود كه مذاكره را تنها راه برونرفت از مشكلات داخلي ميدانستند. آنچه رهبرانقلاب اين روزها از سرنوشت برجام ميگويد نه نقد مسير طي شده و تيم مذاكرهكننده است، بلكه توجه و تذكر دادن به كساني است كه فكر ميكردند دشمني آمريكاييها در پاي ميزمذاكره تمامي دارد.
اين روزها رهبر معظم انقلاب تلاش دارند فهم واقعي و آموزنده از برجام و مذاكره با استكبار را پيش روي مردم و دولت قرار دهند. اين فهم عمومي است كه اگر رشد پيدا كند مقاومت داخلي شكل ميگيرد. سرنوشت امروز برجام بايد خرج فهم عمومي از خدعهها و مكر و نيرنگ جبهه استكبار شود و نااميدي از اميد بستن و چشم بستن مطلق انگارانه به غرب و آمريكا. از اين جهت نقدها و تذكرهاي رهبري انقلاب نيز از جهت بالابردن فهم عمومي و جلوگيري از بازنماييهاي خلافگونه و غيرواقع از دستاوردهاي برجام است. سرنوشت برجام، خيز عمومي براي اقدام و عمل در جهت اقتصاد مقاومتي است. حجت بر همه تمام است؛ چه مردم و چه مسئولان. پسابرجام همان حجت تمامشده براي اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتي است.
- سوم، نقد گفتماني دولتيها به روش رهبرانقلاب
رهبر معظم انقلاب طي چندماه گذشته نقدهاي صريحي به برخي عملكردهاي دولت داشتهاند كه شايد در نسبت با دولتهاي گذشته كم سابقه است.آخرين و مهمترين آن نيز سخنان نوروزي ايشان در مشهد مقدس است.اما نقدهاي اخير رهبري به دولت يك كليد تحليل دارد كه غفلت از آن، باعث ميشود جريان منتقد سهمي در كاهش نگرانيهاي رهبري نداشته باشند و وارد اختلافات سطحي سياسي شوند؛ تا آنجا كه رهبري مجبور شود همدلي و همزباني را مجدد تذكر دهند.
نكته مهم اينجاست كه نقد رهبري به برخي مصداقها از خطاهاي دولت، اشاره است و نه بيشتر.مصداقهايي كه رهبري در نقد دولت مطرح ميكنند، مثل واردات هواپيما يا برجام2و... خودشان موضوعيت ندارند. نقد فاعل اين مصاديق هم اولويت اصلي نيست.
آنچه مهم و اساسي است نقد يك نوع طرز تفكر است. نقد يك گفتمان است؛گفتمان غلطي كه الزاما صاحبان آن آدمهاي بدي نيستند. اتفاقا شجاع، مومن، امانتدار و... هم شايد باشند.نقد گفتماني كه تصور ميكند كليد حل مشكلات داخلي در هضمشدن در نظم نوين جهاني و تنسپردن به جهانيسازي آمريكايي است. طبيعي است كه اين گفتمان خيز جهادي براي اقتصاد مقاومتي نخواهد داشت.
بر اين اساس كمك به گفتمان انقلاب در اين سبك نقد، يعني روشنگري و نه افشاگري. بنابراين با توجه به مسائل جديد و جنس گفتماني آن لازم است سبك نقد دولت از سوي منتقدين سنتي مورد بازبيني قرار گيرد و نوسازي شود.