تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۳

همشهری آنلاین: سرهنگ مجید شجاع فرمانده‌ی نیروی انتظامی خراسان جنوبی درباره‌ی پیگیری این پرونده می‌گوید:«با مشخص شدن حقیقت همه نوجوانانی که در این نزاع شرکت کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند

شروع ماجرا بر مي‌گردد به بعد از ظهر هشتم بهمن ماه امسال كه حراست بيمارستاني در يكي از شهرهاي استان خراسان جنوبي با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و از بستري شدن دو پسر نوجوان كه به صورت مشكوكي دچار جراحت شده بودند گزارش داد.

با توجه به حساسيت ماجرا تيمي از ماموران نيروي انتظامي پس از دريافت گزارش به بيمارستان مراجعه كردند.

ماموران پس از حضور در بيمارستان با دو پسر نوجوان روبه‌رو شدند كه جراحت‌هايشان نشان مي‌داد آنها در جريان يك درگيري و بر اثر ضربات متعدد چاقو مجروح شده‌اند.

با توجه به مشكوك بودن ماجرا هر دو پسر نوجوان توسط ماموران تحت بازجويي قرار گرفتند اما آنها منكر درگيري شدند و مدعي بودند كه در اثر يك سانحه دچار مصدوميت شده‌اند.

ادعايي كه مشكوك به نظر مي‌رسيد و اين احتمال وجود داشت كه آنها رازي را از پليس مخفي مي‌كنند.

ادعاهاي دو پسر نوجوان براي ماموران قانع كننده نبود به همين خاطر ماموران دوباره تحقيقات خود را آغاز كردند. طبق گفته‌ي پزشكان جراحات بدن دو پسر نوجوان بدون شك بر اثر ضربات چاقو به وجود آمده بود.

به همين خاطر دوباره آنها تحت بازجويي قرار گرفتند و اين بار وقتي خود را در پايان راه ديدند لب به اعتراف گشودند. يكي از دو پسر نوجوان كه مهدي نام داشت درباره‌ي جزئيات ماجرا به ماموران گفت:«مدتي است در يك گروه تلگرامي كه همه‌ي اعضاي آن با هم دوست و بچه محل هستيم عضويت دارم و هر ازگاهي در آن گروه پست مي‌گذارم.

شب گذشته يكي از اعضاي گروه پستي در تلگرام گذاشت كه به مذاق من خوش نيامد و به او اعتراض كردم. من فقط به پستي كه گذاشته بود اعتراض كردم اما اوشروع كرد به توهين كردن به من.

من هم ناراحت شدم و به او ناسزا گفتم. در همين زمان يكي ديگر از دوستانم به نام بهزاد براي دفاع از من وارد معركه شد و با اين كار جر و بحث‌مان بالا گرفت. اصلا فكرش را نمي‌كرديم از يك موضوع ساده كار به اينجا ختم شود.

چند دقيقه بعد 2 نفر از دوستان فردي كه پست گذاشته بود براي دفاع از او وارد ماجرا شدند.

جر و بحث‌مان چند ساعتي طول كشيد تا اينكه سرانجام آتش ماجرا خاموش شد و همه چيز به روال عادي برگشت البته فكر مي‌كرديم ماجرا تمام شده است و اشتباه مي‌كرديم.»‌

وي در ادامه به ماموران گفت: «فرداي آن روز با دوستم بهزاد در محله بوديم كه به طور اتفاقي سه نفر از اعضاي گروه تلگرامي را كه شب گذشته با آنها درگيري لفظي پيدا كرده بوديم ديديم.

ابتدا قصد دعوا و يا درگير شدن را نداشتيم اما نمي‌دانم چه اتفاقي افتاد كه دوباره حرف‌هاي ديشب به ميان كشيده شد و دست به گريبان شديم.

آنها سه نفر بودند و ما دونفر اما دوست نداشتيم كم بياوريم. به همين خاطر به جروبحث و درگيري ادامه داديم و به جان همديگر افتاديم و حسابي كتك كاري كرديم.

در آن زمان بود كه يك نفر از آنها با چاقويي كه داشت به ما ضربه زد. آنها پس از زخمي كردن ما پا به فرار گذاشتند. ما هم كه آسيب ديده بوديم خودمان را به بيمارستان رسانديم. نمي‌خواستيم شكايت كنيم چون اگر اين كار را انجام مي‌داديم آنها به همه مي‌گفتند كه ما بچه هستيم.»

با اعترافات دو پسر نوجوان پرونده‌اي درخصوص درگيري و نزاع دسته جمعي تشكيل شد و تيمي از ماموران تحقيقات خود را براي شناسايي و دستگيري پسر ديگر آغاز كردند. اما در همان ابتداي تحقيقات بود كه اتفاق ديگري در پرونده افتاد.

در حالي كه دو پسر نوجوان در بيمارستان بستري و در حال درمان بودند، پسر نوجوان ديگري كه به شدت دچار جراحت شده بود توسط خانواده‌اش به بيمارستان منتقل شد.

ماجراي مصدوميت پسر نوجوان مشكوك به نظر مي‌رسيد. وقتي ماموران از خانواده‌ي او درباره‌ي اتفاقي كه رخ داده بود، پرسيدند متوجه شدند چند پسر نوجوان به بهانه‌ي تلافي وي را محاصره و با سيم و كابل او را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

پسر نوجوان بلافاصله تحت درمان قرار گرفت اما در ادامه مشخص شد كه او يكي از همان 3 فردي است كه به خاطر ضرب و شتم 2 پسر نوجوان ديگر تحت تعقيب است.

حالا و با شناسايي يكي از 3 پسر نوجواني كه تحت تعقيب بودند ماموران دريافتند كه ماجرا انتقامجويي است. بنابراين دو پسر نوجواني كه در ابتدا به بيمارستان منتقل شده بودند تحت بازجويي قرار گرفتند و اين بار حقايق تازه‌اي را مطرح كردند.

آنها گفتند:‌ بعد از اينكه به خاطر كل‌كل تلگرامي از دست دوستانمان كتك مفصلي خورديم و آنها فرار كردند، كينه به دل گرفتيم و به فكر انتقام افتاديم.

به همين خاطر قبل از اينكه به بيمارستان مراجعه كنيم موضوع درگيري را با چند نفر از دوستانمان در ميان گذاشتيم و خواستيم كه انتقام بگيرند.

پس از آن راهي بيمارستان شديم و ظاهرا دوستانمان هم به مقابل خانه‌ي يكي از آن سه بچه‌محل‌مان رفته و از او انتقام گرفته‌اند.

منبع:همشهري‌سرنخ