از اين رو، در نوروز 3مجموعه كمدي با حال و هواي خانوادگي، اجتماعي و عاشقانه براي پخش درنظر گرفته شد. گرچه هيچكدام از مجموعهها نتوانستند در سرگرم كردن تماشاگر موفق باشند.اما نكته مهم اين بود كه سريالهاي امسال از منظر ساختار هنري ضعيف و از نظر استانداردهاي تصويري و جذابيتهاي بصري دچار اشكال بودند. هر 3مجموعه قصههاي زياد، پرحادثه و شخصيتهاي زياد داشتند كه همين امر باعث شد تماشاگران خط اصلي داستان را گم كنند.
«قرعه» به كارگرداني برزو نيكنژاد با وجود آشنا بودن موضوع فيلمنامه، چنان در قصههاي فرعي و شخصيتها دچار اغراق شده بود كه تماشاگر كاملا از موضوع اصلي دورمي شد. ضمن اينكه در مجموع در هر 3مجموعه ملغمهاي از رفتارهاي پراكنده در قالب شخصيتها ديده ميشد.
از آنجا كه هر سريال ويژگيهاي خود را دارد و نميتوان آنها را با هم مقايسه كرد اما «بيمار استاندارد» سعيد آقاخاني كمي متفاوتتر از 2سريال ديگر بود. كارگردان سعي كرده بود با نگاه هنرمندانه به يك موضوع از منظر روانشناسي بپردازد اما تعدد شخصيتها و درگيري آنها در طول داستان باز هم تماشاگر را در برقراري ارتباط دچار مشكل ميكرد.
گرچه ممكن است تماشاگران با توجه به حال و هواي نوروز و مشغلههاي مختلف به سريالهاي عيد نمره منفي ندهند اما در اين ميان كمكاري تلويزيون در توليد مجموعههاي نمايشي مناسب بهخوبي ديده ميشود. در اين ميان، يكي از آثاري كه ميتوانست موفق باشد و تماشاگران را جذب كند، «پادري» محمدحسين لطيفي بود كه به گفته برخي در نهايت مغلوب خودرايي و حامي مالي بسيار قوي سريال قرعه شد و نتوانست در بهترين زمان ممكن روي آنتن برود. بهنظر ميرسد با توجه به خاطره خوب تماشاگران از مجموعه «دودكش» و از آنجا كه پادري در ادامه آن سريال موفق با همان بازيگران ساخته شده، تلويزيون ميتوانست در جذب مخاطب بهتر عمل كند.
- منتقد تلويزيون