نمايشگاه «درهاي بدون كليد» شامل 50قطعه عكس در ابعاد بزرگ تا 9فروردين ادامه داشت؛ نمايشگاهي كه با حضور و نظارت خود كيارستمي براي ميزباني از دوستداران هنر عكاسي آماده شد و وقتي به پايان رسيد كه خالق تصاوير ماندگار درهاي بسته قديمي روي تخت بيمارستاني در تهران بستري بود. فيلمساز 75ساله تصوير 50 در بسته ايراني را از ميان حدود 200عكس انتخاب كرده و در فضايي شبيه هزارتو در موزه آقاخان به نمايش گذاشته است. آنچه ميخوانيد، گفتوگوي ديويد دِ آرسي خبرنگار سايت نشنال امارات متحدهعربي با كيارستمي درباره دنياي عكاسي، درهاي بسته، نابودي ميراث تاريخي و بافت اشياي ارزشمند است.
- چطور از سينما وارد دنياي عكاسي و تصاوير ثابت شديد؟
ورود به دنياي عكاسي را مديون انقلاب اسلامي سال 57 هستم. آن سالها ساختن فيلم سخت بود و من كه ميخواستم تصاوير را ثبت كنم، شروع به گرفتن عكس كردم. البته پس از آن عكاسي براي من به يك فعاليت موازي در كنار فيلمسازي تبديل شد.
- شما در دوراني عكسهايتان را به نمايش ميگذاريد كه دنياي هنر معاصر به سوي تصاوير متحرك رفته است.آيا اين ماجرا صرفا يك اتفاق است؟
اگر يك عكس ارزش ديدن داشته باشد، توجه و تفكر مخاطب را بهخود جلب ميكند. يكي از دلايل توجه بيش از اندازه به حركت شايد اين باشد كه هيچچيز در حالت عادي و واقعي ارزش ديدن و تماشا كردن ندارد. اين شيوه من براي نشان دادن اعتراض به اين ماجراست. ببينيد مردم چطور به تصاويري كه اينجا هست توجه نشان ميدهند. آنها بهترين موقعيتها را انتخاب ميكنند، مدتها مقابل تصوير بدون حركت ميايستند و به آن خيره ميشوند. اين فرصتي كه در هنر معاصر كمتر و كمتر بهدست ميآيد.
- همه درها يك حضور تعيينكننده دارند. آيا قبل از عكاسي تغييري هم در ظاهر درها ميداديد؟
اگر تميز كردن را هم نوعي تغيير بدانيم، بايد اعتراف كنم كه ناچار بودم غبار سالها را از روي درها بزدايم. فقط همين! (به يكي از عكسها اشاره ميكند) يك روز صبح رفتم و اين در را شستم. وقتي بعد از خوردن ناهار برگشتم، در خشك شده و آماده عكاسي كردن بود. اين در را 20سال پيش ديدم و امروز در تهران، به جاي آن يك برج خاكستري سر برآورده است.
- اگر 200تصوير از اين درها داشته باشيد، ميتوانيم به نسخههاي بعدي نمايشگاه درهاي بدون كليد هم فكر كنيم!
بله امكان دارد اما از نظر من يك نمايشگاه كافي است. با گذر زمان از كيفيت و جذابيت درها كاسته و به جاي آن دوربين من بهتر ميشود. بنابراين بايد ميان يافتن درهايي كه ارزش ديدن دارند و گرفتن عكسهاي باكيفيت تعادل برقرار كنم. با كمال اطمينان ميتوانم بگويم هيچكدام از درهايي كه در اين عكسها ميبينيد، امروز ديگر مورد استفاده قرار نميگيرند. وقتي در ايتاليا براي يافتن لوكيشنهاي فيلم «رونوشت برابر اصل» تلاش ميكردم، درهايي را كه قبلا ديده بودم، ديگر نديدم.
- و اين چه موضوعي را درباره احترام به تاريخ و قدرداني از اشياي ماندگار به ما يادآور ميشود؟
هر در، تصويري دقيق از فردي است كه پشت آن زندگي ميكرد؛ يعني همان كاري كه هر حساب كاربري در شبكههاي مجازي امروز براي مردم انجام ميدهد. تمام لطافتها و جزئيات موجود در هر در به شكلي حسابشده از رويكردهاي زيباييشناسانه مالكان آن محل سخن ميگويد. درحاليكه امروز همه آن درها با درهاي الكتريكي و رمزدار جايگزين شدهاند. اين (به كوبه روي يكي از عكسها اشاره ميكند) در ايران براي در زدن بانوان بوده و مردها معمولا از يك كوبه زمختتر براي در زدن استفاده ميكردند. كوبه ويژه زنها ظريفتر بود و نشان ميداد چهكسي پشت در است. هيچكدام از اين جزئيات امروز ديگر وجود ندارند.
- چرا تصاوير درهاي بسته؟
من كار عكاسي را با ديوار آغاز كردم و بعد از راه ديوار به پنجره و سپس در رسيدم. البته از درختان و برف هم عكاسي كردهام. من 11مجموعه از اين تصاوير موضوعي در بايگانيام دارم كه زندگي و گذر زمان را روايت ميكنند؛ ويژگيهايي كه شخصا بسيار به آنها علاقه دارم.