تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۹

مهدی صباغ‌زاده: در ایام نوروز تهران به شهری بسیار دوست‌داشتنی تبدیل شده بود. تهرانی به‌شدت خلوت با هوایی بسیار خوب و لذت‌بخش.

با آسماني آبي و كوه‌هايي پربرف و ترافيك كم و معقول. مي‌توان گفت آرامش بسيار مطلوبي بر تهران حاكم بود و آنها كه عيد امسال در تهران مانده بودند يا از شهرهاي مختلف به پايتخت سفر كردند از حال و هواي اين كلانشهر لذت بردند. در اين روزها البته بارندگي هم بود كه باران رحمت الهي است و بايد شكرگزار باشيم كه باران و در نقاطي برف برخي از نگراني‌ها درباره مشكل كم‌آبي در تابستان را تا اندازه‌اي كاهش داد.

آنچه در فروردين‌95 در تهران شاهدش بوديم شهري سبز، خلوت و خوش آب و هوا بود. در چنين روزهايي است كه مي‌شود پي‌برد چرا سرسلسله قاجار تهران را به‌عنوان پايتخت انتخاب كرد. هرچند حالا تهران از آن قريه خوش آب و هوا فاصله بسياري گرفته ولي همين شهر شلوغ و بزرگ هم در ايام نوروز آرامش و هواي مطبوع را به شهروندان هديه مي‌دهد. شهري كه مناطق ديدني زيادي هم دارد كه شايد ساكنانش در شتاب فراوان زندگي روزمره توجهشان به آنها زياد معطوف نمي‌شود.

به هر حال تهران در ايام نوروز نفس كشيد و آنچه اين ايام را دلنشين‌تر كرد استقبال مردم از سينماها بود. خوشبختانه از آغاز بهار، سينماها پررونق بودند و شهري كه خيابان‌هايش خلوت و سينماهايش شلوغ باشد مي‌تواند يك شهر آرماني باشد. سينماها شلوغ بودند؛ هم پايتخت‌نشين‌هايي كه به مسافرت نرفته بودند يا چند روزي بيشتر در سفر نبودند و هم مسافراني كه از نقاط مختلف در اين ايام به تهران آمده بودند، سينما رفتن را جزو برنامه‌هايشان قرار دادند. اين رويكرد گسترده مردم به سينماها قابل تحليل و بررسي است. سينما رفتن يكي از شاخصه‌هاي مهم در زمينه توسعه فرهنگي است. سينما يكي از سالم‌ترين و بهترين تفريحات را در اختيار مردم قرار مي‌دهد و در كنار سرگرمي مي‌تواند به‌عنوان هنري تأثيرگذار و به تعبيري دقيق‌تر، تأثيرگذارترين و قدرتمندترين هنر، رسالت اجتماعي خويش را نيز ايفا كند.

مي‌توان گفت در نوروز امسال مردم با حضور پررنگشان عيدي بسيار خوبي به اهالي سينما دادند. البته اين نكته را هم بايد درنظر گرفت كه تلويزيون امسال چنانكه بايد برنامه‌ها و سريال‌هاي جذاب و سرگرم‌كننده نداشت. بحراني كه مدتي است در صدا و سيما تشديد شده را به‌خوبي مي‌شد در برنامه نوروزي مشاهده كرد. واقعيت اين است كه مردم از برنامه‌هاي تكراري و كسالت‌بار خسته شده‌اند. فيلم‌ها و سريال‌هايي كه شايد روزگاري مي‌توانستند مورد توجه عموم قرار گيرند، ولي در اين روزگار كه با انبوه رسانه‌ها مواجهيم، بعيد است بتوانند مخاطبان پرتعداد بيابند.

به هر حال اينكه تلويزيون امسال برنامه‌اي نداشت كه مردم به‌خاطرش در خانه بمانند يكي از دلايل اقبال عمومي به فيلم‌هاي سينمايي اكران‌شده بود. آنچه در عمل اتفاق افتاد هم سينماداران را خوشحال كرد، هم اهالي سينما و هم دل مردم خوش بود كه در اين ايام به تماشاي فيلم‌هاي ايراني روي پرده بزرگ سينما نشستند. سينما رفتن به‌عنوان يك تجربه جمعي، لذتي را به مخاطب ارزاني مي‌كند كه اين تجربه با تماشاي فيلم در محيط بسته و محدود خانه به‌دست نمي‌آيد.

در ايام نوروز حال و هوايي بر مردم حاكم است كه اگر چيدمان فيلم‌ها تا حدودي هم درست و كارشناسانه باشد مي‌توان به بالا رفتن اقبال عمومي نسبت به سينما خوشبين بود. به همين دليل است كه اكران نوروزي براي سينمادارها و سينمايي‌ها اهميت بسزايي دارد. در اين ايام جوان‌ها و نوجوان‌ها عيدي مي‌گيرند و امكان مالي بيشتري هم براي سينما رفتن دارند. اگر سراغ خاطرات سال‌هاي دور نسل من برويد، مي‌بينيد كه نوروز ما با خرج كردن عيدي‌هايمان براي تماشاي فيلم‌ها معني مي‌گرفت. اين سنت قديمي گرچه در گذر زمان كمرنگ شده، ولي همچنان مي‌شود ردپاي اين رويكرد را در ايام نوروز مشاهده كرد. به‌عنوان عضوي از خانواده بزرگ سينماي ايران، استقبال مردم از سينما در ابتداي سال95 را به فال نيك مي‌گيرم و اميدوارم اين اتفاق در بقيه ايام سال هم تداوم داشته باشد.

  • نويسنده و كارگردان سينما