ماجرا از اين قرار بود كه ساعت 1:30بامداد 12فروردينماه مردي به كلانتري 144جواديه تهرانپارس رفت و مأموران را در جريان يك گروگانگيري قرار داد. وي گفت: دقايقي قبلتر يكي از كارگران افغاني كه در پروژه ساختمانيام كار ميكند با من تماس گرفت و گفت كه برادرش را ربودهاند و درخواست پول كردهاند. من هم تصميم گرفتم پليس را درجريان قرار دهم.
با ثبت اين شكايت، مأموران وارد عمل شدند در نخستين اقدام به تحقيق از برادر گروگان پرداختند. او گفت: برادرم براي انجام كاري به خانه دوستش رفته بود و قرار بود شب به ساختماني كه در آن كار ميكنيم برگردد. اما خبري از او نشد تا اينكه با موبايلش به من زنگ زد و درحاليكه بهشدت ترسيده بود ميگفت 2نفر او را گروگان گرفتهاند و اگر 2ميليون تومان پول جور نكنم او را ميكشند. او آن طرف خط ميگفت كه 2آدمربا دستانش را با طناب بستهاند و او را شكنجه كردهاند.
وقتي ديدم جان او در خطر است گفتم سريع اين پول را جور ميكنم اما برادرم به من فهماند كه پليس را هم خبر كنم.
ماموران از جوان افغاني خواستند تا با برادرش تماس بگيرد و براي تحويل پول با آدمربايان قرار بگذارد.
- تصادف
جوان افغاني بار ديگر به موبايل برادرش زنگزد و با آدمربايان در بلوار پروين قرار گذاشت. ساعت نزديك به 2بامداد بود كه برادر گروگان درحاليكه يك كيف مشكي رنگ بهدست داشت سر يكي از خيابانهاي بلوار حاضر شد تا آدمربايان تصور كنند كه كيف پر از پول است. از سويي كارآگاهان بهصورت نامحسوس در محل حاضر شدند و اطراف را زيرنظر گرفتند. دقايقي بعد يك خودروي سمند با 3سرنشين كه بهنظر ميرسيد يكي از آنها جوان گروگان است در محل قرار حاضر شدند. درحاليكه آدمربايان با برادرگروگان تماس گرفتند و از او خواستند تا سوار ماشين سمند شود و پس از تحويل كيف پول، برادرش را آزاد كند، در همان لحظه مأموران براي دستگيري گروگانگيران وارد عمل شدند.
در چنين شرايطي متهمان متوجه حضور پليس شدند و بيآنكه گروگان را آزاد كنند پا به فرار گذاشتند. همانجا بود كه عمليات تعقيب و گريز براي دستگيري متهمان و آزاد كردن گروگان شروع شد. آنها بدون توجه به اخطار پليس با حركات مارپيچ، قصد فرار از محل را داشتند كه مأموران شروع به تيراندازي هوايي كردند. متهمان در چنين شرايطي هم تسليم نشدند و حتي ميخواستند گروگان خود را در حالي كه با سرعت بالايي در حال حركت بودند، از ماشين به بيرون پرتاب كنند. گروگان افغاني اما با آنها درگير شد كه راننده تعادلش را از دست داد و با يك خودروي كاميون تصادف كرد.
همين باعث توقف آنها شد و كارآگاهان پس از آزاد كردن گروگان، هردو متهم را دستگير كردند. جوان افغاني در شكايت خود به كارآگاهان گفت: ساعتي قبل بهعنوان مسافر سوار اين ماشين شدم كه 2سرنشين آن با تهديد چاقو دست و پايم را با طناب بستند و علاوه برسرقت 160هزارتومان پولي كه همراهم بود خواستند تا با يكي از بستگانم تماس بگيرم و پول بيشتري برايشان جور كنم. آنها به 2ميليون تومان پول راضي شدند كه در نهايت گيرافتادند.
- اشك پشيماني
يكي از متهمان 22ساله و دانشجوي حقوق بود. ديگري 26ساله ديپلمه و راننده آژانس بود. آنها ديروز براي انجام تحقيقات به شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران منتقل شدند و مدام اشك ميريختند. هردو نخستينبارشان بود كه دستگير ميشدند و تابهحال هيچ سابقه كيفري نداشتند. گريه ميكردند و ميگفتند كه از كار خود پشيمان هستند و اصلا فكرش را نميكردند كه عاقبت گيرميافتند. راننده سمند به قاضي آرش سيفي گفت:
شب حادثه من و دوستم حامد براي عيدديدني به خانه يكي از دوستانمان رفته بوديم. وقتي مهماني تمام شد سوارماشين شديم تا به خانههايمان برگرديم. ساعت23 بود كه در بين راه جوان افغاني را ديديم. او كنار خيابان ايستاده بود و منتظر تاكسي بود، بوق زدم و جوان افغاني خواست تا بهصورت دربست او را به خياباني در شرق تهران ببرم. او سوار ماشينم شد و در بين راه وقتي متوجه شدم كه افغاني است، به دوستم چشمك زدم كه به صندلي عقب برود و پولهايش را سرقت كند. فكر ميكردم اكثر افغانيها اقامت قانوني در كشور ندارند.
براي همين هرگز به شكايت و وارد شدن پاي پليس به ماجرا فكر نميكنند. اما تصورم اشتباه بود. وي گفت: از طرفي جوان افغاني گفته كه ما دست و پايش را با طناب بستيم، شكنجهاش كرديم و او را با چاقو تهديد كرديم اما دروغ است ما فقط او را تهديد كرديم كه از خانوادهاش پول بگيرد، چاقويي همراهمان نبود.بهگزارش همشهري، هماكنون اين دو متهم با قرار قانوني در اختيار مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي قرار گرفتهاند و تحقيقات در اين خصوص همچنان ادامه دارد.