به گزارش مهر؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی یکی از نهادهای فرهنگی هنری است که هم در تولید محتوا فعالیت دارد و هم در همراهی و همکاری با تولیدکنندگان آثار فرهنگی و دیگر نهادهای فرهنگی انقلابی به عرضه و حمایت از هنر و فرهنگ مدنظر جمهوری اسلامی اقدام میکند.
در گفتگویی با محمد حمزهزاده، قائم مقام حوزه هنری و مدیرعامل سازمان توسعه سینمایی سوره به بررسی نقش حوزه هنری در اکران فیلمها پرداختیم. حمزه زاده در این گفتگو بر کاهش تولید فیلمهایی که از ماموریت اصلی این نهاد در حمایت از هنر ارزشی و انقلابی فاصله دارند، تاکید کرد و گفت رویکرد حوزه هنری و نقش آن در اکران باعث شده تولیدکنندگان در سینما هم به سمت آثار بامحتواتری بروند.
وی همچنین در این گفتگو به برنامهریزیهایی حوزه هنری برای تولید فیلمهای کمدی شاخص از نظر محتوا و معرفی آن به عنوان یک الگوی کمدیسازی، اشاره کرد.
- حوزه هنری به عنوان یکی از سینماداران بزرگ کشور نقش تعیین کنندهای در جهتدهی به اکران فیلمها و در ادامه شکلدهی به سلیقه مخاطب داشته و دارد. به نظر شما آیا نظرات حوزه هنری در زمینه اکران شدن یا نشدن برخی آثار توانسته بر ساختار و محتوای فیلمهای موسوم به سینمای بدنه و تجاری که این روزها به کمدیهای سخیف هم رسید است، تاثیرگذار باشد؟
عموم فیلمهایی که در طول یک سال در کشور تولید میشوند، آثار شریف و قابل اکرانی است و تعداد فیلمهای معارض، ضد خانواده و غیرقابل اکران برای حوزه هنری بسیار کم است. به دلیل محدودیتهای اکران و حساسیتی که حوزه هنری برای اکران فیلمهایی که با آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی فاصله دارند، میبینیم که تعداد این دسته آثار نیز به نسبت سالهای قبل بسیار کمتر شده و نهاد متولی دولتی هم حساسیت بیشتری نسبت به موضوع پیدا کرده است. بر این اساس با توجه به تعداد فیلمهای مناسب تولید شده و همچنین فیلمهای تولیدی در حوزه هنری، ما با تقاضای اکران بیش از ظرفیت سالنها و پردیسهای سینمایی خود مواجه هستیم و دست ما برای انتخاب فیلمها برای پخش در طول سال باز است.
- ولی ممکن است به مرور با ساخت پردیسهای سینمایی توسط بخش خصوصی و در نتیجه بیشتر شدن تعداد سالنها از تاثیرگذاری حوزه هنری در روند اکران کم شود.
در طول این سالها حوزه هنری نیز در بخش سالنسازی فعالیتهای چشمگیری داشته و به طور متوسط سالانه چند سالن با کیفیت به تعداد سینماهای متعلق به حوزه هنری اضافه میشود. این مساله باعث شده سهم حوزه هنری از بازار فروش فیلمها چشمگیر شود. به عنوان مثال در سال گذشته این سهم ۴۰ درصد بوده و صاحبان آثار برای بازگشت سرمایه خود نمیتوانند به این سهم ۴۰ درصدی بیاعتنا باشند.
همچنین ما در هر سال برنامههایی را برای بالا بردن استانداردهای سالنداری سینما، طراحی و اجرا میکنیم. بالابردن کیفیت سالنداری نیز تاثیر بسیاری در فروش فیلمها دارد. به عنوان مثال در همین نوروز امسال سینماهای حوزه هنری نسبت به یک سال گذشته به ویژه در شهرستانها تا هشت برابر افزایش فروش داشتهاند. البته بخشی از این افزایش فروش به پدیده اقبال عمومی به سینما در میان عامه مخاطبان باز میگردد که غیرقابل انکار است، اما در تهران و شهرستانها سینماهای خصوصیای را داشتهایم که میزان فروش بلیت آنها در طول تعطیلات نوروز به ۱۰ میلیون تومان نیز نرسید، اما در همین ایام سینماهای متعلق به حوزه هنری هر کدام به طور متوسط نزدیک به ۱۵۰ میلیون تومان فروش داشتهاند. این جریان نشاندهنده کیفیت سالنهای حوزه هنری است.
همچنین حوزه هنری در مدیریت اکران فیلمها نیز کار بسیار سخت و پیچیدهای به ویژه در شهرستانها داشت و اتفاقا سال موفقی را پشتسر گذاشت. مدیریت اکران یک کار فنی و بسیار پیچیده است. این مسائل نشان میدهد که تولیدکنندگان نسبت به امکانات سینماهای ما توجه کرده و قبول دارند که حوزه هنری در بخش اکران به عنوان یک انتخابکننده آرا و پیشفرضهایی دارد که باید لحاظ شود. با این اوصاف تعداد فیلمهایی که ما برای اکران انتخاب نکردیم، بسیار معدود و اندک بودند.
- بسیاری از کارشناسان و سینماگران بر این عقیدهاند که مخاطبان ایرانی بیشتر دوست دارند فیلم کمدی ببیند. با این اوصاف در نوروز امسال شاهد بودیم که فیلمهای فاخر و ارزشی در کنار فیلمهای کمدی بیکیفیت و سطح پایین، فرصت اکران پیدا کردند و همین مساله بر کمفروش شدن آنها تاثیر مستقیم گذاشته بود و از سوی دیگر تربیت نشدن سلیقه مخاطب باعث شد کمدیهای بی کیفیت فروش بالایی داشته باشند. نظر شما درباره وضعیت فعلی اکران و سوختن فیلمهای ارزشمند که کنار کمدیهای بیکیفیت اکران میشوند چیست؟
سیاستهای حوزه هنری در اکران فیلمها اثر خود را گذاشته است. به عنوان مثال اگر مدیریت مناسب حوزه هنری در اکران انیمیشین «شاهزاده روم» نبود، این اثر فاخر نه تنها پرفروش، بلکه حتی دیده هم نمیشد. در این دهه اخیر که اقبال مردم به سینما کمتر از گذشته بوده، فیلمهای کمدی توانستند چراغ سینمارفتن را در میان مردم زنده نگاه دارند. این، ظرفیتی برای فیلمهای کمدی است، اما نباید هدف اصلی ما در سینما تولید مدام اینگونه از فیلمها باشد که تعدادی از آنها نیز برای خنداندن به هر حربه سخیفی متوسل میشوند.
همچنین فراموش نکنیم که پرفروش شدن فیلمها لزوما به این نکته که در کدام سینماها اکران شده، باز نمیگردد. شرایط ترویج و تبلیغ فیلمها نیز مهم است. بدون تعارف و پردهپوشی باید گفت که تبلیغ فیلمها در شبکههای ماهوارهای تاثیر زیادی بر پرفروش شدن آنها در داخل کشور دارد که برخی از فیلمها از این امکان بهره برده بودند و برخی دیگر مانند فیلم «بادیگارد» خیر.
بحث فنی اکران نیز بسیار مهم است که متاسفانه ما در بسیاری از مواقع آن را رعایت نمیکنیم. به عنوان مثال همه اعتقاد دارند که اکران نوروزی بسیار مهم است، اما آیا باید هر فیلمی با هر محتوایی در این زمان اکران شود؟ چرا بسیاری از فیلمها در اکران نوروزی خود شکست خوردند؟ در عید فیلمهای طنزآمیز که لزوما آثار سطح بالایی نیستند، همیشه فروخته و فیلمهای تلخ به نسبت فضای تفریحی عید کمتر فروش داشتهاند. نظر شخصی من بر این است که اگر فیلمی مثل «بادیگارد» که تاکنون هم فروش قابل اعتنایی داشته در مهرماه اکران میشد، فروش بیشتر و مناسبتری داشت، چرا که در آن ایام به دلیل باز بودن دانشگاهها و مدارس، جامعه هوشیاری بیشتری نسبت به ایام تعطیل دارد. گاهی رقابت بین فیلمها به نسبت فصلها، رقابت درست و دقیقی نیست.
با تمام این اوصاف به هرحال در کشور سالانه تعدادی فیلم غیرهمسو با آرمانها و اخلاقیات جامعه اسلامی ایران، تولید و اکران میشوند. یکی از دلایل این امر سرازیر شدن سرمایه ساخت از بخشهای غیر مرتبط با فرهنگ ــ مثلا تجارت ــ است. به هر حال فرهنگ برای ادامه حیات خود به سرمایه نیز احتیاج دارد.
- آیا سازمان توسعه سینمایی سوره برنامهای برای تولید فیلم کمدی باکیفیت و متناسب با فرهنگ و عرف جامعه ایرانی اسلامی و معرفی آن به عنوان یک الگوی کمدی سازی به سایر فیلمسازان دارد؟
بله در طول سالهای اخیر برنامهریزیهایی برای تولید حداقل یک فیلم کمدی با کیفیت و مطابق با باورها و ارزشهای اسلامی ایرانی در طول یک سال، انجام دادهایم. همچنین در سال جدید نیز تلاش میکنیم تا حق پخش فیلمهای کمدی سالم و پاک را خریداری کرده و اکران کنیم تا هم به بازگشت سرمایه فیلمسازان و تولیدکنندگان کمکی شده باشد و هم خوراک سالنهای سینمای حوزه هنری تامین شود.
- زیرساخت تولید محتوای فرهنگی و هنری متناسب با ارزشهای اسلامی ایرانی تربیت نیرو است. در سالهای ابتدایی تاسیس حوزه هنری، این نهاد در زمینه پرورش و آموزش هنرمندان همسو با جریان فرهنگی انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری داشت. چرا در طول این سالها این فعالیت کمرنگ شده است؟
حوزه هنری در دهههای اخیر بهجای آموزش سینما و فیلمسازی بیشتر به معرفی چهرههای جدید پرداخته و بحث آموزش را به نهادهای آکادمیک واگذار کرده است. البته حوزه در معرفی چهرههای جدید همیشه پیشگام بوده و به ویژه در دهه اخیر بیش از ۵۰ کارگردان، فیلم نخست خود را در حوزه ساختهاند که از میان آنها میتوانم به حامد محمدی، دانش اقباشاوی و محسن قراییمقدم اشاره کنم.
همچنین دانشگاه سوره نیز که هرچند زیرنظر حوزه هنری نیست، اما فیلمسازان جوان فعال و خوشفکری را تربیت کرده است. به عنوان مثال سعید روستایی کارگردان فیلم «ابد و یک روز» و محمدحسین مهدویان کارگردان «ایستاده در غبار» همه در این دانشگاه تحصیل کردهاند. در کنار این موارد نیز نباید فراموش کرد که مرکز آموزش سازمان سینمایی سوره نیز هنرجویانی را تربیت کرده که اکنون در بدنه سینمای ایران و در تلویزیون در مشاغل مختلف مشغول به کار حرفهای هستند.