تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۶

مهدی صباغ‌زاده: بهار اهالی فرهنگ و هنر از اواخر زمستان آغاز شد؛ از روزهای پایانی اسفندماه که مردم استقبال فوق‌العاده‌ای از فیلم‌های اکران نوروزی به عمل آوردند.

 اين اقبال گرچه با فراز و نشيب‌هايي (كه طبيعي هم به‌نظر مي‌رسد) مواجه شده، ولي همچنان ادامه يافته است.
اين سينماروها همان مخاطبان بازيافته‌اي هستند كه مدت‌ها بود گفته مي‌شد با سالن‌هاي سينما قهر كرده‌اند. حالا در ارديبهشت ماه در آستانه يك رخداد فرهنگي مهم ديگر قرار گرفته‌ايم. نمايشگاه كتاب مهم‌ترين رخدادي است كه در عرصه فرهنگ مكتوب رخ مي‌دهد. تيراژ كتاب‌هايمان نشان مي‌دهد كه مردم سال‌هاست از كتاب خواندن فاصله گرفته‌اند. مردمي كه زير فشارهاي اقتصادي، كم‌حوصله‌تر از سابق شده‌اند، اعتناي چنداني به كتاب‌خواندن نشان نمي‌دهند.

مطالعه فراغت و آرامش مي‌خواهد ضمن اينكه هم‌اكنون رسانه‌هاي رقيبي هم از راه رسيده‌اند كه وقت مردم را پر و سرشان را گرم مي‌كنند. مي‌شود تحقيق كرد و ديد هر جوان ايراني به‌طور متوسط چقدر از وقتش را پاي اينترنت و شبكه‌هاي اجتماعي مي‌گذراند.

اين آمار را اگر كنار سرانه مطالعه كتاب در ايران بگذاريم، به نتايج جالب توجهي مي‌رسيم. موضوع گران‌بودن كتاب را هم بايد در نظر بگيريم. شايد عده‌اي بگويند كتاب نسبت به خيلي چيزهاي ديگر بهاي چنداني ندارد. نكته اينجاست كه مردم براي اولويت‌هاي زندگي‌شان ناچارند هزينه كنند ولي متاسفانه مقوله فرهنگ جزو اولويت‌هاي اصلي جامعه قرار ندارد. با وجود اين، نمايشگاه بين‌المللي كتاب از معدود فراغت‌هاي مغتنمي است كه شور و شوق مطالعه را در جامعه بيدار مي‌كند. مردم به صورت عمومي و كلي از نمايشگاه‌هاي مختلفي كه در طول سال برگزار مي‌شود، استقبال مي‌كنند.

در مورد نمايشگاه كتاب هم شاهديم كه عده‌اي از افرادي كه وارد اين فضا مي‌شوند خيلي اهل مطالعه و كتاب نيستند و به موضوع بيشتر به چشم يك سرگرمي نگاه مي‌كنند و در نقطه مقابل هم بسياري، از شهرستان‌هاي دور خودشان را به پايتخت مي‌رسانند تا از نمايشگاه كتاب بيشترين بهره را ببرند. همه در اين موضوع متفق‌القول هستند كه كتاب به عنوان كالاي فرهنگي ظرفيت هاي بالقوه فراواني دارد كه هنوز بالفعل نشده است. نمايشگاه كتاب مي‌تواند يكي از آن بندرگاه‌هايي باشد كه اين كالاي فرهنگي مخاطب خود را بازيابد. براي تقويت اين موضوع قطعا نيازمند اطلاع‌رساني گسترده نيز هستيم. اميدوارم بهار فرهنگ و هنر در سال 95 كه با استقبال مردم از سينماها شروع فوق‌العاده‌اي داشت، با اقبال عمومي از نمايشگاه كتاب و افزايش فرهنگ مطالعه در جامعه امتداد يابد.

چند ماه پيش خوشبين‌ترين كارشناسان اكران هم نمي‌توانستند چنين استقبالي را از فيلم‌هاي نوروزي پيش‌بيني كنند به‌خصوص كه در اين سال‌ها بيشتر تحليل‌ها مبتني بر بحران ريزش مخاطب بوده نه افزايش تعداد تماشاگران. هم‌اكنون مي‌توان به اين تحليل رسيد كه موجي ميان مردم براي سينما رفتن ايجاد شده، اين موج اگر تقويت شود سودش را هم مخاطب مي‌برد و هم توليدكنندگان فيلم‌ها.

حالا اگر بتوان چنين موجي را در عرصه كتاب نيز ايجاد كرد مي‌توان اميدوار بود كه اين رخوت و كسادي از عرصه نشر نيز رخت بربندد. از قديم يكي از مهم‌ترين و كارآمدترين شيوه تبليغ در سينما، تبليغ دهان به دهان بوده. اينكه شما فيلمي را در سينما ديده‌اي و بعد تماشايش را به دوست و رفيق و همسايه‌ات توصيه كرده‌اي. اين اتفاق مي‌تواند در عرصه‌هاي فرهنگي ديگر نيز رخ دهد. با وجود تمام مشكلات موجود، مردم همچنان براي اتفاق‌هاي فرهنگي و هنري اشتياق نشان مي‌دهند به‌شرطي كه احساس كنند درقبال وقت و هزينه‌اي كه صرف مي‌كنند به دستاوردي خواهند رسيد.براي راه‌انداختن موج خريد و مطالعه كتاب، همين نمايشگاه بين‌المللي مي‌تواند نقطه مناسبي باشد، اگر كه برنامه‌ريزي درست و اصولي داشته باشيم و قدر اين فرصت را بدانيم.

  • نويسنده و كارگردان سينما