براساس گزارش تلگراف، فوتونها به اعتقاد هاوكينگ حين فرار از دل سياهچاله كمي انرژي ميربايند و اين كاهش تدريجي جرم در گذر زمان به اين معني است كه سياهچالهها به تدريج تجزيه شده و نابود ميشود.
براساس اين نظريه كه به تابش هاوكينگ شهرت دارد، ذرات نوري متواري ميتوانند به يكي از بزرگترين معماهاي شناخته شده در جهان معني ببخشند، اما با گذشت بيش از چهار دهه، هنوز كسي نتوانسته اين رويداد را به اثبات برساند و نظريه هاوكينگ نيز به ندريج به قلمرو فرضيات كشيده شد.
با اينهمه به نظر ميآيد شرايط درحال دگرگوني است، زيرا دو گروه مستقل از محققان اعلام كردهاند شواهدي براي تاييد ادعاي هاوكينگ به دست آوردهاند.
در سال 1974 هاوكينگ با جيكوب بكنستاين دانشجوي دانشگاه پرينستون برسر موضوع پاياننامهاش به بحث جدل پرداخت. بكنستاين در پاياننامهاش اين موضوع را مطرح كردهبود كه انتروپي يا نابساماني مرتبط با حجم،انرژي، فشار و دماي يك سياهچاله با وسعت افق رويداد آن متناسب است.
اين موضوع برطبق قوانين فيزيكي درك شده در آن دوران نادرست به نظر ميآمد زيرا براساس قوانين آن دوره از جمله نظريه هاوكينگ، انتروپي و حجم يك سياهچاله هرگز قابل كاهش نبود. هاوكينگ به بررسي اين موضوع پرداخت و به سرعت به اشتباه خود پي برد. وي با انجام محاسبات خارقالعاده از جمله بررسي نظريه كوانتوم پرداخت و دريافت ذراتي وجود دارند كه از سياخچاله فرار ميكنند و اين يعني سياهچاله ديگر سياه نبود.
هاوكينگ اين موضوع را مطرح كرد كه جهان از ذرات مجازي مملو است كه در ميان دو حالت وجود و نابودي در نوسانند و به محض تماس يكديگر را نابود ميكنند،مگر اينكه اين تماس در سوي ديگر افق رويداد سياهچاله رخ دهد. در اصل يك ذره توسط سياهچاله بلعيده ميشود و ديگري به سوي فضا تابيده ميشود.
وجود تابش هاوكينگ به پرسشهاي فراواني درباره عملكرد سياهچالهها پاسخ دادهاست، اما در عمل مشكلاتي را به وجود اوردهاست كه فيزيكدانان همچنان در تلاش براي رفع آنها هستند. اگرچه بكستاين بهخاطر اين نظريه خود دو جايزه معتبر علمي فيزيكي را دريافت كردهاست، اما وي در سال 2015 از دنيا رفت و اكنون تنها هاوكينگ به جا مانده تا بتواند اثبات يكي از نظريههايش را شاهد باشد.
جف استاينهار از دانشگاه تكنيون معتقد است راهحلي براي اثبات نظريه هاوكينگ يافتهاست. مشكلي كه برسر راه اثبات اين نظريه وجود دارد،ناچيز بودن شدت تابش انرژي است كه ذرات حين فرار از سياهچاله به همراه ميبرند. اين مقدار انرژي به اندازهاي ناچيز است كه رديابي آن از فاصله هزاران سال نوري تقريبا غيرممكن است.
اما استاينهار موفق به ايجاد سياهچالهاي آزمايشگاهي با استفاده از صوت شدهاست و شاهد آن بوده كه ذرات انرژي را از اين سياهچاله ميربايند. به گفته وي در اين آزمايش هليوم تا دماي بالاتر از صفر مطلق سرد شد و پس از آن با سرعتي بالا به چرخش درآمد تا حصاري ايجاد كند كه امواج صوت قدرت عبور از ميان آن را نداشتهباشند.
وي مشاهده كرد كه در اين وضعيت فونونها، بستههاي بسيار كوچك انرژي كه امواج صوتي را ايجاد ميكنند،از ميان اين سياهچاله صوتي به بيرون نشت ميكنند،درست مانند آنچه در معادله هاوكينگ پيشبيني شدهاست.
از سويي ديگر دانشمندان در دانشگاه اوتاوا در تلاشند تا تابش هاوكينگ را رديابي كنند و براي انجام آن تكنيكي جديد راتشريح كردهاند كه ميتوان با استفاده از آن زندگي يك سياهچاله را در گذر زمان تعقيب كرد. يافتههاي اين تكنيك جديد نيز نشان ميدهد هر نوع ماده يا دادهاي كه از افق رويداد سياهچاله عبور ميكند، ناپديد نميشود اما به آرامي و طي آخرين مرحله نابودي سياهچاله به بيرون نشت ميكند.
دانشمندان براي انجام اين آزمايش ابتدا بايد حدس ميزدند يك سياهچاله چگونه با ميدان تابش هاوكينگ كه آن را احاطه كرده،تعامل دارد. به گفته دانشمندان نتايج بررسيهاي آنها با بخش سياهچالههاي ثابت و غيرقابل تغيير نظريه هاوكينگ برابري ميكند.
اگرچه نتايج هردو تحقيق بايد به تاييد برسند اما به نظر ميآيد دانشمندان يك قدم ديگر به اثبات يا رد نظريه تابش هاوكينگ نزديكتر شدهاند.