مردي كه دزدان لقب پدر كيفقاپهاي ايران را به او دادهاند و ازجمله مجرمان خوششانسي است كه تا حالا توانسته از مجازات اعدام قسر در برود. اين مرد سالها پيش درحاليكه 12نفر از همدستان او در باند مخوف ديوار چين به دار آويخته شدند، به زندان افتاد اما مدتي قبل و پس از آزادي از زندان سرقتهايش را از سر گرفت. عشقعلي اين بار همراه همدستانش به سراغ افرادي ميرفت كه از بازار تهران طلا خريداري كرده بودند و نقشه سرقتهاي ميليونياش را عملي ميكرد تا اينكه بار ديگر به دام پليس افتاد.
عشقعلي، آخرين بار كه از زندان آزاد شد با همدستي 5نفر از دوستانش باند جديدش را راهاندازي كرد. آنها از 3شگرد مختلف براي سرقت طلا استفاده ميكردند و به راحتي و ظرف مدت كوتاهي ميليونها تومان طلا ميدزديدند.
- شگرد اول؛ پنچري
سرقت با شگرد پنچري، يكي از شگردهايي بود كه عشقعلي و همدستانش در اجراي آن تبحر زيادي دارند. يكي از طعمههاي آنها ميگويد: پس از خريد 2كيلو طلا از بازار تهران تصميم گرفتم به شهر خودمان برگردم. يك تاكسي كرايه كردم تا به ترمينال غرب بروم اما در بين مسير، مرد موتورسواري به راننده نزديك شد و گفت كه چرخش پنچر شده. راننده توقف كرد و مشغول تعويض لاستيك شد. من هم داخل ماشين نشستم و مراقب طلاهايم بودم كه ناگهان چند نفر از دو طرف به من حملهور شدند. آنها مرا به باد كتك گرفتند و با سرقت كيف طلاها، سوار موتورهايشان شدند و فرار كردند.
- تصادف ساختگي
دومين شگرد اين باند براي سرقت، ايجاد تصادف ساختگي بود. يكي ديگر از مالباختگان ميگويد: پس از خريد 6كيلو طلا از بازار، همراه همكارم سوار موتور شديم و حركت كرديم. در بين راه ناگهان دو نفر با يك دستگاه موتورسيكلت به سمت ما آمدند و موتور خود را به ما زدند. من و همكارم روي زمين افتاديم و در همين هنگام حدود 6مرد به ما حمله كردند و با تهديد چاقو 6كيلو طلا را كه داخل لباسم جاسازي كرده بودم، بيرون كشيدند و بردند. آنها سوار بر چند موتورسيكلت طرح هوندا از محل فرار كردند.
- خفه كني
آخرين شگردي كه اعضاي اين باند براي سرقت طلا استفاده ميكردند، خفه كني بود. اظهارات يكي ديگر از مالباختهها را بخوانيد: طبق روال، براي خريد طلا به بازار تهران آمده بودم. من طلافروشم و كارم همين است. از پاساژ ارديبهشت و خرداد و حكيمهاشمي خريد كردم و درحاليكه بيشتر از يك كيلو طلا همراهم بود از بازار خارج شدم و سمت مترو 15خرداد رفتم. وقتي از مترو بيرون آمدم و ميخواستم سوار ماشينم شوم، ناگهان از پشت سر يك نفر گردنم را محكم گرفت و همزمان نفري ديگر بند كيف طلا را كه زير كتم آويزان بود با چاقو پاره كرد. چند لحظه كاملا از حال رفتم. وقتي بهخودم آدم كه آنها كيف حاوي طلاها را دزيده بودند و سوار بر چند موتورسيكلت فرار كردند.
- در تعقيب دزدان
با شكايت افرادي كه در دام اين باند حرفهاي گرفتار شده بودند، تيمي از كارآگاهان اداره 18پليس آگاهي تهران مأمور شناسايي و دستگيري دزدان شدند. بررسي شگرد آنها از اين حكايت داشت كه پليس با يك باند حرفهاي و سابقهدار روبهروست. كارآگاهان با چهرهنگاري دزدان و بررسي آلبوم عكس مجرمان سابقهدار، يكي از سارقان به نام عشقعلي را شناسايي كردند و دريافتند كه همه اين سرقتها از سوي او و همدستانش به نامهاي عباس، علي، اميررضا، محمد و جواد صورت گرفته است. بررسيها نشان ميداد كه تمامي اين افراد ازجمله تبهكاران قديمي هستند كه از سال 59تاكنون بارها در شهرهاي مختلف دستگير شده و به زندان افتاده بودند.
- مالباختگان به صف
با دستگيري دوباره عشقعلي و اعضاي باندش دستكم 6نفر از مالباختگان كه اموالشان از سوي اين باند به سرقت رفته بود با مراجعه به اداره آگاهي آنها را شناسايي كردند. اين در حالي است كه پليس احتمال ميدهد سرقتهاي اين باند بسيار بيشتر باشد. به گفته سرهنگ داوودفرد، معاون مبارزه با سرقتهاي خاص پليس آگاهي تهران، بازپرس پرونده از شاكيان احتمالي خواسته است براي شكايت به اداره 18پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.
- عشقعلي كيست؟
بيشك مهمترين عضو اين باند، سردسته آن يعني عشقعلي است. براي شناختن اين مرد بايد به سال 78برگرديم. در آن سال مأموران پليس تهران اعضاي باندي معروف به «ديوار چين» را دستگير كردند كه كارشان سرقت و زورگيري بود. اعضاي اين باند طي دهها سرقت عادي و مسلحانهاي كه در تهران رقم زده بودند بيش از يك ميليارد تومان پول نقد، 37كيلو طلا و مقدار زيادي دلار سرقت كرده بودند.
در آن زمان 12عضو اصلي باند به اعدام محكوم شدند و اين در حالي بود كه يكي از اعضاي اصلي باند به نام عشقعلي هنوز دستگير نشده بود. در واقع كسي متوجه نقش اين مرد در باند ديوارچين نشده بود. عشقعلي طراح اصلي سرقتهاي اين باند بود. كسي كه در كيفقاپي و زاغزني رقيب نداشت و كافي بود چند دقيقه مقابل بانك، صرافي يا بازار طلافروشي بايستد تا بتواند كسي كه بيشترين مبلغ نقد يا طلا را همراه داشت، شناسايي كند.
درحاليكه حكم اعدام اعضاي باند ديوارچين در حال اجرا بود، مأموران جستوجوي گستردهاي را براي دستگيري مغز متفكر باند يعني عشقعلي آغاز كردند. تا اينكه يك شب، زماني كه اين مرد همراه 2زن براي تفريح به فرحزاد رفته بود، مأمور يكي از كلانتريها كه اتفاقي در آنجا حضور داشت عشقعلي را شناخت و همانجا دستگيرش كرد.
با دستگيري پدركيفقاپهاي ايران، او به اداره آگاهي منتقل و مشخص شد كه وي از سال 59دست به سرقتهاي زيادي زده اما توانسته بود از مجازات بگريزد. با وجود اين، دستگيري او، اين فرضيه را مدنظر قرار داد كه وي مانند همدستشان در باند ديوار چين به اشد مجازات، يعني اعدام محكوم خواهد شد. حكمي كه هرگز براي وي صادر نشد و او به زندان افتاد تا اينكه پس از پايان محكوميتش آزاد شد و بازهم سرقتهايش را از سر گرفت.