ماجرای حذف یارانهها را باید سیاسیترین موضوع اقتصادی فروردین۹۵ دانست.
درحالی که موضوع پرداخت یارانه از همان میانهي تعطیلات نوروز با گمانهزنیهای رسانهای دربارهي عزم جدی احمدینژاد برای حضور در انتخابات۹۶ با وعدهي یارانهي ۲۵۰ هزار تومانی، تبدیل به جنجالی رسانهای شد
مواضع سخنگوی دولت حین بررسی لایحهي بودجه در رابطه با حذف یارانهها هم آنچنان تعجبانگیز نشان داد که گمانهها و تحلیلها دربارهي یارانهها و نقش آن در انتخابات آتی ریاستجمهوری را در تولیدات رسانهای طیفهای مختلف سیاسی بهشکل چشمگیری افزایش داد.
درحالی که طی دوسال گذشته نظرات انتقادی چهرههای دولتی دربارهي یارانهها تا به آنجا کشید که وزیر اقتصاد دولت یازدهم از یارانهها به مصیبت عظما یاد کرده بود
اما اظهارات نوبخت دربارهي حذف سه دهک از دریافتکنندگان یارانه، حکایت از آن داشت که دولت بنا ندارد هزینههای سیاسی حذف یارانهها را بر عهده بگیرد و ترجیح میدهد تا هزینهي سیاسی حذف یارانهها بر دوش مجلس نهم باشد که ماههای آخر خود را سپری میکند.
نوبخت در صحن مجلس گفته بود: «حذف ۲۴میلیون نفر از دریافت یارانهي نقدی در این شرایط عادلانه نیست و قطعا موجب اذیت بسیاری از مردم میشود.
حذف سه دهک جامعه از دریافت یارانه با مکانیزم کمیسیون تلفیق مشکل است و باید منتظر ایدهي مجلس در بخش مصارف بود.»
این درحالی بود که موضع نوبخت در صحن مجلس بنا بر آنچه نمایندگان حضار در کمیسیون تلفیق از مواضع نمایندگان دولت در این کمیسیون شنیده بودند، متفاوت بود.
بنا بر اظهارات فرهنگی، عضو کمیسیون تلفیق دولتیها موضعی حمایتی نسبت به حذف تعداد زیادی از یارانهبگیران داشتند: «ما همان موضوعی را مطرح کردیم که دولت در کمیسیون تلفیق پیگیری میکرد اما دولتیها در تریبون و رسانهها اعلام کردند که ما مخالف مصوبه مجلس بودیم.»
چالش بر سر یارانهها در کنار موضوعی چون برجام میتواند به یکی از محورهای اصلی منازعات انتخاباتی۹۶ و در فضای سیاسی تبدیل شود.
درحالی که اظهارات چهرههای اصولگرایی چون مهرداد بذرپاش با انتقاد از حذف یارانهها آرزو کردند که ایکاش مجلس در روز تصویب حذف یارانهها تشکیل نشده بود، چهرههای نزدیک به دولت هم اقدام به حذف یارانهها را موضوعی پیچیده در فضای اقتصاد سیاسی کشور تلقی میکنند.
لیلاز از اقتصاددانان نزدیک به دولت در همین رابطه نوشت: «هدفگذاری ۲۴میلیون نفری برای حذف یارانهبگیران نقدی هم بسیار غیرواقعی است.
زیرا درون دهکهای درآمدی جامعه چند «صدک» یا دهم دهک بسیار مرفه قرار دارند. به عبارت دیگر، تعداد خانوادههای بسیار مرفه ایران قطعا کمتر از ۲۰۰هزار خانوار است که با احتساب همهي اعضای خانواده، حدود ۸۰۰هزار نفر یعنی یکدرصد جامعهي ایران را شامل میشوند، نه ۳۰درصد یا ۲۴میلیون نفر...
نهدهک جامعهي ایران جزو طبقه متوسط به پایین قرار گرفتهاند. زیرا در ۱۰سال گذشته جامعهي ایران بهشدت دوقطبی شده و بخش زیادی از ثروت کشور در دهک دهم یا «۱۰صدک» بالای جامعهي ایران یعنی «نیمدهک» جمعیت کشور متراکم شده است. از این نظر، تنها هفت تا ۱۰میلیون ایرانی شایسته هستند یارانه نگیرند.»
به هر روی موضوع یارانه و چالشهای اصلاح آن هرچه باشد نیازمند اجماع سیاسی است.
هم منتقدان و هم حامیان دولت بر این نکته توافق دارند که یارانهها یادگار دوران وفور درآمدهای نفتی است و در همان زمان هم تصمیمی چالشزا و پرفشار برای اقتصاد ایران بود.
در شرایط کنونی که کسری بودجه و کاهش شدید درآمدهای نفتی ابتکارات در حوزهي اقتصاد توزیعی را از مجموعه دستاندرکاران و تصمیمسازان گرفته، حل موضوع یارانهها بیش از اختلافات و بهرهبرداریهای سیاسی نیازمند اجماع سیاسی میان طیفهای مختلف و گروههای درون نظام است
منبع:همشهري ماه