در اين جنايت مردي به قتل رسيد و زني به كما رفت و هيچكس نميدانست چه اتفاقي براي آنها رخ داده است.عصر يكي از روزهاي مهر سال گذشته بازپرس مديرروستا، كشيك جنايي پايتخت در جريان جنايتي در آپارتماني در غرب تهران قرار گرفت. قتل در طبقه اول يك ساختمان 3طبقه رخ داده بود و جسد مردي حدودا 45ساله غرق در خون در پذيرايي خانه افتاده بود. او با ضربه چكشي كه در نزديكي جسد به چشم ميخورد كشته شده بود.
كمي آن طرفتر و در يكي از اتاقها نيز پيكر خونين زني جوان به چشم ميخورد. زن بيهوش شده بود اما هنوز نفس ميكشيد. در چنين شرايطي زن مجروح به بيمارستان انتقال يافت و در ادامه تحقيقات مشخص شد كه محل جنايت يك دفتر كاريابي بوده است. يكي از همسايهها گفت: مقتول و زني كه مجروح شده ميگفتند كه زن و شوهر هستند و در اينجا كار ميكردند. ساعتي قبل صداي درگيري از داخل واحد آنها شنيدم و وقتي پايين رفتم و جسد مرد را ديدم، با پليس تماس گرفتم.
درحاليكه زن مجروح به كما رفته بود، تحقيقات پليسي در محل جنايت ادامه يافت. در آنجا يك دفترچه پيدا شد كه نام افراد زيادي در آن ثبت شده بود. از طرفي همسايهها ميگفتند كه آخرين بار 2مرد را ديدند كه پس از خروج از دفتر كاريابي سوار بر موتور شده و گريخته بودند.
- من دچار فراموشي شدهام
درحاليكه تحقيقات براي حل اين معماي جنايي ادامه داشت زن مجروح به نام نازنين پس از چند روز بههوش آمد اما گفت كه حافظهاش را از دست داده و هيچ چيز از زمان وقوع جنايت بهياد ندارد. همزمان با اين ماجرا مردي به كلانتري 108نواب رفت و گفت كه همسرش به نام نازنين چند روز پيش از خانه خارج شده و ديگر برنگشته است.
در ادامه معلوم شد كه همسر اين زن كسي نيست جز همان زن مجروح. وقتي معلوم شد مقتول و نازنين زن و شوهر نبودهاند، معماي جنايت پيچيدهتر شد. مأموران بار ديگر به بازرسي دفتركاريابي پرداختند و دفترچهاي كشف كردند كه در آن مشخصات تعدادي از افراد به همراه مبالغ دريافتي و پرداختي آنها ثبت شده بود. مأموران كه مطمئن بودند نازنين، حقيقت را مخفي ميكند بارديگر به تحقيق از وي پرداختند. او پس از گذشت 5ماه سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت كه مقتول در پوشش دفتر كاريابي، محلي براي فروش موادمخدر راه انداخته بود.
اين زن مدعي شد كه هرروز صبح به بهانه اينكه سر كار ميرود، راهي اين دفتر ميشد و در آنجا كار ميكرد. با اطلاعاتي كه زن جوان در اختيار پليس قرار داد، قاتلان كه بر سر معامله موادمخدر دست به اين جنايت زده بودند شناسايي شدند. عامل اصلي جنايت جواني افغان به نام وكيل بود كه پس از حادثه بهصورت غيرقانوني از كشور خارج و به افغانستان گريخته بود. اين مرد اما مدتي قبل با اين تصور كه آبها از آسياب افتاده به تهران بازگشت و با هويت جعلي در ساختماني مشغول بهكار شد تا اينكه 24ارديبهشتماه امسال به همراه همدستش دستگير شد.
آنها روز گذشته براي بازجويي مقابل قاضي سعيد احمدبيگي، بازپرس جنايي تهـران قرار گرفتند و در اين ميان عامل اصلي جنايت گفت: بر سر پول مواد با آنها درگير شدم. چون از آنها كينه به دل گرفته بودم نقشه كشيدم كه هردو را به قتل برسانم. ابتدا چكشي خريدم و آن را داخل كوله پشتيام گذاشتم. بعد راهي محل جنايت شدم. ابتدا به سراغ زن جوان كه داخل اتاق بود رفتم و چند ضربه به او زدم. پس از آن به سراغ مردميانسال رفتم و چند ضربه هم به او زدم. در اين مدت دوستم مجيد مقابل در ايستاده بود. او اصلا داخل نيامد و هيچ نقشي در قتل نداشت.
پس از جنايت هم به افغانستان فرار كردم. مدتي بعد، چون همسرم باردار بود و كسي نبود خرج خانوادهام را تأمين كند تصميم گرفتم به تهران برگردم. با اينكه همه به من ميگفتند اگر به تهران بيايي گير ميافتي اما همه خطرها را به جان خريدم و غيرقانوني به ايران برگشتم تا اينكه دستگير شدم. به گفته سرهنگ حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايــي پليس آگاهي تهران، تحقيقات تكميلي درخصوص اين پرونده ادامه دارد.