كارهاي مختلف مردم، در اختيارات يك نهاد و سازمان نيست. نهادهاي موازي و سازمانهاي تودرتو، چرخه بوروكراسي را چنان پيچيده كردهاند كه علاوه بر افزايش هزينه اداره شهرها، مشكلات بسياري را در شهرها بهوجود آوردهاند. علاوه بر افزايش ترافيك و از بين رفتن زمان و وقت شهروندان، طولانيشدن پروسه كاري و ناكارآمدي نظام بوروكراسي در سازمانها و نهادهاي مختلف، موجب عدمرضايت شهروندان در شهرهاي كشور شدهاست.
رئيسجمهور چندي پيش قول داد تا لايحه «مديريت شهري» را كه باعث حذف موازيكاري و حذف بوروكراسي در سازمانهاي متعدد ميشود، در كنار لايحه «درآمدهاي پايدار» به مجلس ارائه كند؛ لايحهاي كه ميتواند پاياني باشد بر سردرگمي شهروندان. دكتر مصطفي بهزادفر، استاد دانشگاه با اشاره به لزوم شكلگيري مديريت يكپارچه شهري در شهرهاي كشور معتقد است كه منظور از مديريت يكپارچه اين نيست كه تمام امور در اختيار مديريت شهري باشد؛ بلكه منظور اين است كه شهرداري قدرت تامه داشته باشد تا بتواند به اشكال مختلف حوزههاي گوناگوني كه در اداره شهر نقش دارند را تحت پوشش اقتداري خود داشته باشد.
در واقع آنچه مورد نظر بهزادفر است، اين است كه يك شهر بايد به لحاظ اقتداري تحت پوشش مديريت شهري باشد نه اداري؛ چراكه اين اتفاق ميتواند عامل مهمي باشد در اداره بهتر شهر. وي با ذكر مثالي ميگويد كه مثلا اگر هيأت مديرهاي براي سازمان آب و فاضلاب انتخاب ميشود، حتما شهردار و شوراي شهر در انتخاب اين اعضا نقش داشته باشند. عضو هيأت علمي دانشگاه علم و صنعت تهران با اشاره به نحوه اداره شهرهاي بزرگ جهان ميگويد: در تمام جهان اينگونه است كه اختيارات شهرداران در حد رئيسجمهوري است؛ بهويژه در شهرهاي بزرگ دنيا. در واقع شهردار هر شهر، مانند رئيس آن شهر است. تمام تصميمات اصلي اجرايي يك شهر را شهردار ميگيرد. اين استاد دانشگاه هدف از شكلگيري مديريت شهري در شهرهاي كشور را اينگونه ميداند كه قانوني باشد تا همه نهادها موظف باشند در چارچوب يك سامانه مديريتي به شوراي شهر پاسخ بدهند. اگر چنين اتفاقي بيفتد مديريت يكپارچه شكل ميگيرد. وي استقرار مديريت شهري را شامل دو بخش ميداند؛ اول اينكه قدرت نظارتي شهرداري از طريق شوراي شهر افزايش پيدا كند و قدرت اجرايي شهردار از طريق دخالت انتخاب مديران سازمانهاي و نهادهاي مرتبط افزايش يابد.
- راه اجتنابناپذير
دكتر محمدتقي رهنمايي نيز با اشاره به لزوم شكلگيري مديريت يكپارچه شهري ميگويد: مديريت يكپارچه در تهران اجتنابناپذير است، چراكه مناطق 22گانه شهرداري تنها در حوزه خدمات شهري فعال هستند و نهادهاي مختلفي مانند آموزش و پرورش، راهنمايي و رانندگي، آب منطقهاي، برق و پست و بسياري ديگر از نهادهاي دولتي با منطقهبندي متفاوت ديگر خدمات را ارائه ميدهند و اين باعث تحميل هزينه و وقت و بوروكراسي گسترده در شهرهاي كشور ميشود. رهنمايي ميافزايد: پيچيدگي شهرها از منظر جمعيتي، قومي، فرهنگي، تنوع خدمات، زيرساختها، حملونقل، اشتغال، اوقات فراغت و... باعث شده است تا مديريت بر آنها نيز پوياتر باشد. شهر مجموعهاي است كه 23يا 24تخصص را در خود دارد. بنابراين لزوم برنامهريزي و مديريت نيز بايد داراي يك تقسيم كار مشترك باشد كه نهاد مديريت شهري بايد آنرا شكل دهد. اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه در ايران تنها نظافت و خدمات شهري در اختيار مديريت شهري است، گفت: با اين وجود مردم براي دريافت خدمات در شهرهاي كشور تنها شهرداريها را ميشناسند. دكتر رهنمايي با ذكر مثالي ميگويد: ناهماهنگي بين دستگاهها را ما در نوشتههاي سالهاي 1340و 1350ميديديم. شهرداري در آن سالها مانند امروز عهدهدار آسفالت خيابانهاي شهرها بود. شهرداري يك خيابان را جدولبندي و زيرسازي و در نهايت آسفالت ميكرد.
پس از چندي سازمان آب به نيت تأمين آب لولهكشي آسفالت نوساز را ميكند و لولهكشي ميكرد. بعد از مدتي دوباره آسفالت ميشد. دوباره شركت مخابرات همان آسفالت را ميكند و كابلكشي تلفن انجام ميداد و دوباره از نو آسفالت ميشد. باز هم پس از چندي اداره گاز و همين داستان ادامه مييافت. وي به تجربهاش در بازديد از ساختار مديريت شهر بن آلمان اشاره كرده و ميگويد: در شهر بن و با تكيه بر اصل مديريت يكپارچه تمام فعاليتهاي خدماتي مربوط به شهر اعم از كارهاي ثبتي و شمارهگذاري خودرو، گذرنامه و مجوزهاي تاسيساتي و ساختماني و... همه در يك ساختمان متمركز بود و شهروندان با مراجعه به آن، تمامي كارهاي خدماتي كه مربوط به زندگي در شهر بن بود را دريافت ميكردند.
- تقسيم تخصصي امور در شوراي شهر
الگوي اداره شهرها هميشه به يك شيوه نيست اما اينكه تمامي امور يك شهر در اختيار نهاد مديريت شهري است، تقريبا در همه شهرهاي بزرگ جهان به اجرا درميآيد. دكتر محمدتقي رهنمايي در اينباره به تجربه اداره شهر در اتريش اشاره ميكند و ميگويد: در بازديد از يكي از شهرهاي اتريش، متوجه شديم كه شوراي شهر يك شخصيت حقوقي است و هر كدام از اعضاي شوراي شهر مسئول چند حوزه بودند و در كار ديگران دخالت نميكردند اما در كارها هماهنگي داشتند. در آنجا متوجه شديم كه همه اعضاي شوراي شهر در يك مورد اظهارنظر نميكنند و درباره همه مسائل تصميم نميگيرند بلكه كارها كاملا تقسيم شده بود و هر كس براساس توان و تخصصش عمل ميكرد.