به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، این مطلب را نادر کریمیان سردشتی عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در نشست تخصصی بزرگداشت فردوسی که در محل پژوهشگاه برگزار شد، بیان کرد.
او در سخنان خود با عنوان "شناختنامه نسخههای خطی شاهنامه فردوسی" با اشاره به دخل و تصرف در شاهنامه در طول تاریخ گفت: به نظر استاد مجتبی مینوی شاهنامه دو نسخه است: یکی شاهنامهای که فردوسی سرود و دیگری شاهنامهای که پس از مرگش شاعران، کاتبان و مرشدان ساختند و آنچه خواستند بر آن افزودند.
او نسخهشناسی شاهنامه را درمرحله نخست شامل شمارش تمامی نسخههای ثبت و ضبط شده در سراسر کتابخانهها و مراکز علمی جهان و مجموعههای خصوصی دانست و اظهار داشت: درایران 181 نسخه خطی شاهنامه در مجموعه فهرستهای خطی نگهداری میشود که برخی از آنها میکروفیلم و برخی به صورت عکس هستند.
وی افزود: در فهرستی که مرحوم ایرج افشار در کتابشناسی فردوسی گزارش کرده 263 نسخه خطی تاریخدار "با رقم" و "245 نسخه خطی بدون رقم" فهرست شده است که غالب آنها تا قرن 11 هجری قمری تدوین شدهاند.
این پژوهشگر گفت: برای نمونه نسخه فلورانس(با تاریخ 614 ق)، نسخه موزه بریتانیا(با تاریخ 675 ق) و نسخه مجلس دو نسخه(با تاریخ 721 و 723ق)، نسخه استانبول دو نسخه(با تاریخ 731 ق و 903ق)، نسخه قاهره(با رقم 741ق) و نسخه لندن(با تاریخ 891 ق) از مهمترین، شناختهشدهترین و معتبرترین نسخههای شاهنامه محسوب میشوند.
او با اشاره به اینکه نسخههای خطی نیازمند متد و نگرش جدید است، افزود: علاوه بر نقد و ارزیابی نسخههای خطی برای تصحیح مجدد شاهنامه بایسته است تمامی نسخههای موجود از نظر محتوا، اصالت متن و همچنین از نظر تاریخی با روشهای نوین بررسی شود.
کریمیان سردشتی همچنین درباره نقد و بررسی چند نسخه کهن چون نسخه فلورانس(614 ق درکتابخانه ملی مرکز فلورانس) نسخه بریتانیا(مورخ 675 ق در لندن) نسخه دستنویس بیتاریخ"مکتبه الشرقیه" وابسته به دانشگاه سنت ژوزف بیروت و پرداختن به نقاط ضعف، وضعیت تاریخ تدوین آنها سخن گفت.
- خداوندگار فردوسی و شاهنامه
احمد ادارهچی گیلانی نیز در این نشست در سخنانی با عنوان "خداوندگار فردوسی و شاهنامه" به بیان گوشههایی از زندگی فردوسی و برخی از سرودههای او پرداخت.
وی اظهار داشت: برای ما فردوسی فرزند ایران و ناموری از سرزمین آریایی و اهورایی، نامداری از همه نامداران تاریخ سرتر و از همه به ایران و پارسی زبانان دلسوزتر است.
او در ادامه فردوسی را فرزانهای از همه فرزانگان تاریخ فرزانهتر، آفتابی جهانتاب که نه تنها ایران بلکه جهان را نور بخشید و خونی تازه به رگهایشان روان کرد، دانست.
ادارهچی در بخش دیگری از سخنانش گفت: خداوندگار فردوسی کوشید تا در شاهنامه از خود هیچ نفرماید البته این تن زدن از گفتن سرگذشت همهگاه خواستش را برنمیتابید پس ناگزیر در جای جای شاهنامه از زندگی، گذران و آنچه بر او آمده است سخن گفته است.
او درباره شاهنامه نیز اظهار داشت: شاهنامه این"شاهنامه" این"یگانه در دری"، این شناسنامه هر ایرانی، افغان، تاجیک که وامدار خداوندگار فردوسی است آنچنانکه علامه محمد قزوینی فرموده است: هر ایرانی در هر طبقه و درجهای که باشد نسبت به حال خود مقدار عظیمی از ملیت خود را مدیون فردوسی است و این از بدیهیات اولیه است.
این فرهیخته در بخش دیگری از سخنانش گفت: خداوندگار فردوسی را بایستی سخنوری سترگ دانست، سخنآرایی به گاه سامانیان، زیرا زایش، بالش و سرایش وی در آن روزگاران، خجسته آزادی و آزاداندیشی بود.