برخي از اين گردشگران حتي در گفتوگوهاي خود با روزنامه همشهري و رسانههاي ايران آنچه از ايران در سالهاي گذشته براي مخاطبان غربي نمايش داده شده است را يك دروغ بزرگ ميخوانند و از آنچه در سفر به ايران با آن مواجه ميشوند با عنوان تصوير واقعي از ايران ياد ميكنند. هفته گذشته يكي از همين گردشگران وقتي به ايران سفر كرده بود فيلم كوتاهي از جاذبههاي گردشگري ايران و مهماننوازي ايرانيها ساخت و منتشر كرد كه در آن تضادهاي ساخته شده از غرب در مورد ايران را با تصاوير گرفته شده از ايران به نمايش درآورد و در پايان اين فيلم اعلام كرد كه به ايران سفر نكنيد، چون ممكن است ديگر نخواهيد به كشورتان بازگرديد.
حالا ژان كلود گينو، روزنامهنگار فرانسوي كه به همراه يك گروه فرانسوي به تازگي به ايران سفر كرده است با انتشار مقالهاي در سايت اينترنتي teleobs فرانسه اعلام كرد كه تفاوتهاي حيرتآوري ميان ايران و فرانسه وجود دارد.
در سفرنامه اين روزنامه نگار فرانسوي به ايران كه ترجمه آن بر خبرگزاري مهر قرار گرفت، آمده است: شرايطي دست داد تا بتوانم در فاصله زماني آوريل ۲۰۱۵ تا آوريل ۲۰۱۶ به ايران سفر كنم. بار دوم هم كه با حدود ۳۰ نفر از هموطنانم به ايران رفتم، همين شوك به من وارد شد. كلمه حيرت شايد مناسبتر است. طي كيلومترها راه از تهران تا شيراز و عبور از كاشان، ابيانه، اصفهان، نايين، يزد و اردكان، شگفتيمان بيشتر شد. ايران هيچ شباهتي با تصويري كه در اروپا و مخصوصاً در فرانسه از آن ساختهايم، ندارد. تمام كساني كه سفر ميكنند ميدانند كه هميشه بين كشور «به تصوير كشيده شده» و كشور «ديد شده» تفاوتهايي هست ولي اين مسئله در مورد ايران حيرتآور است. اشتباه محض در معرفي اين كشور و كوري ما در اين مورد يك نمونه كامل از «فريب» رسانهاي است. در اكثر موارد، ايران يك كشور بسته و قفل شده در گذشته تداعي ميشود با مردمي كه در تاريكانديشي زنستيزانهاي خفه شدهاند، يك جايي مثل عربستان سعودي كه زنان را به زور كتك، زير چادر و جهل نگهميدارند.
ولي ما با يك واقعيت كاملا متفاوت روبهرو ميشويم. ايران براي يك بازديدكننده، كشور بزرگي است (سهبرابر فرانسه) كه داراي ۸۰ ميليون جمعيت و همچنين تحصيلكردهترين نيروي جوان در خاورميانه است. تعداد زنان هيچ وقت تا اين اندازه در دانشگاهها و حرفههايي در زمينه پزشكي، قانون، آموزش و پرورش و غيره، زياد نبود. در طول راه، فرانسويهاي گروه از مدرن بودن، تميزي شهرهاي بزرگ و نزديكي با استاندارد زندگي در اروپا مانند نرخ سواد متعجب شده بودند. به همه اينها ادب و مهمان نوازي ايرانيان را هم اضافه كنيم كه در جهان نمونهاش كم ديده ميشود.