و اسبی
که مهارش از دست رفته است!
* * *
دنیا چگونه است
وقتی تو را نمیبيند؟
مادری است که تب کرده
صدای نالهای
که خاموش نمیشود
مرگی که فرا نمیرسد!
* * *
ماه چگونه است
وقتی تو را نميبيند؟
تاریک!
قناری چگونه است
وقتی تو را نميبيند؟
خاموش!
روز نمیآید
وقتی تو را نميبيند
و آتش خاموش نمیشود!
دریا در خود غرق ميشود
و ماهیها
در لجنزارها گم ميشوند!
* * *
صورتت را نشان بده!
تا روز از نیمهي راه بازگردد
کودکان به خواب بروند
و درخت بگوید:
«آه! بالأخره
خشکسالی به سر رسید!»