دو هفته مي شود كه سخت خاليست
كنار سفره جاي خواهر من
دوباره با دلي تنگ
پدر كنار مادرم نشسته
كجاست خانهي بخت
كه دورياش دلِ مرا شكسته
- برگها
من كيستم ؟
بيد
تو كيستي؟
باد
من برگهايم را
دستِ تو دادم
افسوس وقتي ميدويدي
از دستت افتاد