او گفت كه چندماه پيش نيز پسر خانم مدير را به بهانه خريد كالا از عراق به مرزهاي غربي كشور كشانده و به ضرب گلوله به قتل رسانده است.هفته گذشته كارآگاهان پليس آگاهي تهران پرده از راز جنايتي برداشتند كه قرباني آن مدير يك شركت خدماتي بود. مقتول زني 49ساله بود كه جسدش بامداد پنجشنبه 27 اسفند سال گذشته در داخل شركت پيدا شد و تحقيقات كارآگاهان جنايي تهران نشان داد كه عامل اين جنايت كسي نيست جز كارگري كه در اين شركت كار ميكرد؛ مردي به نام بهروز كه اهل يكي از شهرهاي غربي بود و هر از گاهي براي كار كردن به تهران ميآمد.
اين مرد دستگير شد و در بازجوييها اعتراف كرد كه به خانم مدير علاقه و قصد ازدواج با او را داشته اما چون اين زن به او پاسخ منفي داده، عصباني شده و دست به قتل او زده است.اعترافات اين مرد در حالي بيان ميشد كه خودش متاهل و داراي همسر و فرزند بود. از سوي ديگر خانواده مقتول هم نظر ديگري داشتند. آنها ميگفتند كه ادعاهاي بهروز درباره انگيزهاش از جنايت دروغ است و اين مرد نهتنها خانم مدير، بلكه پسر بزرگ او به نام ميلاد را هم به قتل رسانده است.
يكي از اعضاي خانواده مقتول به مأموران گفت: بهروز از چند سال پيش و بهواسطه كار كردن در شركت خدماتي كه مادرم مدير آن بود، با خانواده ما صميمي شده بود. طوري كه مدتي قبل، با برادر بزرگم به نام ميلاد قرار گذاشتند كه وارد تجارتي پرسود شوند. بهروز ميگفت كه اگر به عراق بروند و از آنجا ضايعات برنج و آهن بخرند و وارد ايران كنند، با فروش آن به سود زيادي ميرسند. با همين حرفها بود كه ميلاد قبول كرد كه با او همكاري كند و بهمن سال گذشته ميلاد درحاليكه بيش از 350ميليونتومان پول همراهش بود، همراه بهروز راهي مرزهاي غربي شدند تا براي خريد كالا به عراق بروند.
اما از آن بهبعد ميلاد ناپديد شد و ديگر به خانه برنگشت. اين در حالي بود كه بهروز ميگفت ميلاد را از مرز رد كرده و او به عراق رفته و از سرنوشتش خبر ندارد.وي ادامه داد: با گذشت هفتهها از اين ماجرا، مادرم رفتهرفته به بهروز شك كرد. او حدس ميزد كه بهروز دروغ ميگويد و حتما ميلاد را سر به نيست كرده تا پولهايش را سرقت كند. براي همين قصد داشت از او شكايت كند و احتمالا زماني كه بهروز متوجه تصميم مادرم شده، دست به قتل او زده و پس از دستگيري به دروغ ادعا كرده كه بهخاطر مخالفت مادرم با ازدواج، او را به قتل رسانده تا كسي پي به رازش نبرد.
- اعتراف به دومين جنايت
با اظهارات خانواده مقتول، بازجويي از بهروز از سر گرفته شد و مأموران از او درباره سرنوشت ميلاد پرسيدند. مرد جوان كه در ابتدا سعي داشت حقيقت را كتمان كند در ادامه تحقيقات به قتل ميلاد نيز اعتراف كرد. وي گفت: من از سال78 در شركت خدماتي كار ميكردم. يك سال پيش بود كه ميلاد، پسر مقتول يك وانت خريد و آن را در اختيار من گذاشت تا در زمينه خريد و فروش ضايعات آهن كاركنم و سودش را با هم تقسيم كنيم. من براي خريد كالا به استانهاي غربي كشور ميرفتم و كالاها را در تهران ميفروختيم تا اينكه يك روز ميلاد به محل زندگي من در شهرستان بوكان آمد.
او ميخواست غيرقانوني از مرز خارج شود و به عراق برود اما شبي كه در خانه ما بود، بر سر اختلافاتي كه از قبل داشتيم، با هم درگير شديم. صبح روز بعد، به بهانه شكار او را به سمت دشتهاي اطراف شهرستان سقز بردم و در آنجا با شليك گلوله وي را به قتل رساندم. من ميخواستم به دستش شليك كنم و او را بترسانم اما ساچمههاي تير شكاري بهصورتش خوردند و او نقش بر زمين شد. وقتي مطمئن شدم كه نفس نميكشد جسدش را همانجا رها كردم و به تهران برگشتم و به خانوادهاش گفتم كه او به عراق رفته و ديگر از سرنوشتش خبر ندارم.
با اعترافات جديد اين مرد، مأموران به استعلام از پليس آگاهي سقز پرداختند و متوجه شدند اواخر سال گذشته جسد فرد ناشناسي در دشتهاي اطراف شهر سقز كشف شده كه با توجه به مشخصات ظاهرياش معلوم شد كه جسد متعلق به ميلاد بوده است. به گفته سرهنگ آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، با اعتراف متهم به دومين جنايت، تحقيقات تكميلي در اين پرونده ادامه دارد.