بررسيها نشان ميدهد قاتلان اميد دربندي همان قاتلان افغان هستند كه به بهانه فروش سكههاي عتيقه و زيرخاكي طعمههايشان را به محل قرار كشانده و پس از سرقت پولهايشان آنها را به قتل ميرساندند. 14مردادماه سال 92گزارش ربوده شدن فوتباليست 22سالهاي به نام اميد دربندي كه بازيكن سابق تيمهاي سايپا و نيروي زميني بود در اختيار كارآگاهان پليس قرار گرفت. او روز حادثه به محل كار خواهرش رفته بود تا او را به خانه برساند. اما در بين راه گرفتار آدمربايان شده بود و هيچكس جزئيات ربوده شدن او را نميدانست تا اينكه همان روز فرد ناشناسي با پدر اميد تماس گرفت. مرد ناشناس گفت كه اميد را ربودهاند و براي آزادياش 110ميليون تومان ميخواهند. آنها حتي شماره حسابي دراختيار پدر گروگان قرار دادند و پس از آن تلفن را قطع كردند.
- تهديدهاي دنبالهدار
پدر اميد با هر سختياي كه بود 10ميليون تومان جور كرد و بهحساب آدمربايان ريخت اما آنها پسرش را آزاد نكردند و همچنان 100ميليون تومان ديگر ميخواستند. آدمربايان مدام تهديد ميكردند كه اگر پدراميد پول را جور نكند دست و پا و سر پسرش را ميبرند و برايش ميفرستند. درحاليكه تحقيقات پليس در اين پرونده ادامه داشت، چند روز بعد جسد اميد در چاهي حوال امينآباد پيدا شد.
بررسيها نشان ميداد كه او با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده و آدمربايان پس از جنايت متواري شدهاند. بررسي مكالمات تلفني آدمربايان نيز نشان ميداد كه آنها از هرات افغانستان تماس گرفتهاند و اين يعني آنها از اتباع افغاني بودند.
- مكالمات صوتي آدمربايان
هيچ سرنخي از عاملان جنايت وجود نداشت جز صداي ضبط شده آنها هنگام تماسهاي تلفني با پدر اميد. تحقيقات در اين پرونده ادامه داشت تا اينكه اسفندماه سال گذشته، كارآگاهان آگاهي تهران اعضاي يك باند افغاني را به اتهام قتلهاي سريالي در پايتخت دستگير كردند.
اين باند 27آبانماه سال گذشته 3مرد جوان را به بهانه فروش سكههاي طلا و عتيقههاي زيرخاكي از نوشهر به تهران كشاندند اما در نهايت با قتل يكي از آنها و مجروح كردن ديگري، همه پولهايشان را به سرقت بردند. نفر سوم كه در اين حادثه جان سالم به در برده بود به مأموران گفت: ما بهصورت تلفني با فردي آشنا شديم كه ميخواست مقدار زيادي سكه و عتيقه بفروشد. او براي فروش محموله 15ميليون تومان ميخواست كه اين مبلغ را همراهمان آورده بوديم. محل قرار ما خانهاي در تجريش بود. وقتي به آنجا رسيديم مردي افغان ما را به داخل خانه برد. من براي خريدن شام به ميدان تجريش رفتم اما وقتي دوباره به آنجا برگشتم ديدم دوستانم طنابپيچ شده و غرق خون در گوشه اتاق افتادهاند و با ديدن اين صحنه پليس را خبر كردم.
در اين حادثه يكي از مجروحان جان باخت و ديگري به كما رفت اما اين پايان ماجرا نبود. چراكه دومين حادثه مشابه اين بار در شمال شرق تهران رخ داد. قربانيان بعدي قاتلان سريالي، دوبرادر بودند كه يكي از آنها به قتل رسيد و ديگري تا پرتگاه مرگ پيش رفت. بررسيها نشان ميداد كه يكي از اين دو برادر چند روز قبلتر از جنايت، پيامكي درخصوص فروش تعدادي سكه عتيقه و زيرخاكي به دستش رسيده و او براي خريد عتيقهها به همراه برادرش با كيف حاوي 120ميليون تومان پول نقد به محل قرار با فروشنده رفته بود كه در نهايت در دام مردان جنايتكار گرفتار شده بود.
پس از اين جنايت بود كه كارآگاهان سرنخهاي مهمي از باند جنايتكاران بهدست آوردند و آنها را زماني كه با طعمه ديگري در پاركي در شمال تهران قرار گذاشته بودند محاصره كردند. در اين عمليات يكي از آنها با سلاح سرد به سمت پليس حمله كرد كه با شليك گلوله مأموران كشته شد. پس از دستگيري 4عضو اصلي اين باند، آنها براي بازجويي در اختيار قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران قرار گرفتند. سركرده باند مردي 62ساله به نام عبدالله بود كه خود را بيگناه ميدانست و اين درحالي بود كه يك كيسه سكه تقلبي و چكي متعلق به دومين مقتول در مخفيگاه وي كشف شد.
قاضي و پليس شك نداشتند كه اعضاي اين باند عاملان جنايات اخير تهران هستند اما اين همه ماجرا نبود چرا كه قاضي جنايي پس از ساعتها بازجويي از سردسته باند به اين نتيجه رسيد كه صداي او شباهت زيادي به فايل صوتي آدم رباياني دارد كه با پدر اميدسربندي، تماس گرفته و درخواست پول كرده بودند.
همين باعث شد كه تيمي ازكارآگاهان بررسيهاي تخصصي و كارشناسانه را در اين خصوص آغاز كنند. آنها پس از شنيدن فايل صوتي و مطابقت دادن آن با صداي عبدالله به يقين رسيدند كه هيچ تفاوتي بين اين دو صدا وجود ندارد و او همان آدمرباي جنايتكاري است كه از 3سال پيش تحت تعقيب پليس است. هرچند مرد افغاني باز هم قتل را انكار كرده و گفته اين تنها يك شباهت ميان صداي خودش و آن آدمرباي جنايتكار است اما پليس شك ندارد كه وي عامل جنايت است و تحقيقات بيشتر در اين زمينه ادامه دارد.