رسيدگي به اين پرونده از روز دوم خردادماه شروع شد. آن روز مردي به كلانتري136 فرجام رفت و خبر از ناپديد شدن دختر 29سالهاش داد. وي گفت: دخترم كارمند بانك است و در يكي از شعبههاي خيابان شريعتي كار ميكرد. او ديروز (اول خرداد ماه) طبق روال هر روز براي رفتن به محل كارش از خانه بيرون رفت و ديگر برنگشت. معمولا ساعت16 به خانه ميآمد اما ديروز هرچه منتظرش نشستيم برنگشت. مادرش كه نگران شده بود با موبايلش تماس گرفت اما تلفن همراهش خاموش بود. همه جا را دنبال او گشتيم اما اثري از دخترم نبود.
با اظهارات اين مرد تيمي از كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران تحقيقات خود را براي پيدا كردن ردي از دختر جوان شروع كردند. آنها در نخستين اقدام راهي محل كار وي شدند. در تحقيق از مدير شعبه و همكاران او مشخص شد كه دختر جوان ساعت11 اول خرداد با گرفتن مرخصي ساعتي از محل كارش خارج شده و پس از آن ديگر هيچ تماسي با همكارانش نداشته است.
- ردپاي آشنا
هنوز سرنوشت دختر ناپديد شده در هالهاي از ابهام بود كه مأموران با انجام اقدامات ويژه پليسي به سرنخهايي در اين پرونده دست يافتند. آنها متوجه شدند كه فروردينماه دختر جوان بخشي از پسانداز خودش به مبلغ 15ميليون تومان را از حسابش برداشت كرده و در اختيار يكي از مشتريان بانك به نام محسن قرار داده است. تحقيقات حكايت از اين داشت كه مدتي قبل محسن به او پيشنهاد سرمايهگذاري كرده و گفته بود 15ميليون را به همراه سود حاصل از سرمايهگذاري ظرف مدت دوماه به دختر جوان پرداخت ميكند. با اين سرنخ مأموران راهي محل كار محسن شدند؛ يك شركت دامپروري در محدوده سيدخندان. اين مرد در ابتدا مدعي شد كه مبلغ 15ميليون تومان را دوماه پيش براي سرمايهگذاري از دختر جوان گرفته است اما هيچ اختلافي در اين خصوص نداشتند و او قصد داشت بهزودي اين پول را به همراه سودش به وي پرداخت كند.
- كشف جسد
كارآگاهان به تنها كسي كه مظنون بودند محسن بود اما اين مرد ادعا ميكرد كه اطلاعي از سرنوشت دختر جوان ندارد. با اين حال در ادامه تحقيقات مشخص شد كه دختر جوان روز حادثه براي پيگيري نحوه دريافت پول خود به محل قرار با محسن رفته بود. با كشف اين حقيقت قاضي سعيد احمدبيگي بازپرس شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران، نهم خردادماه دستور دستگيري محسن را صادر كرد.
همزمان با دستگيري او و آغاز بازجوييها، مشخص شد كه ششم خردادماه جسد دختري جوان در بيابانهاي اطراف شهريار كشف شد و بهعنوان جسد مجهولالهويه در اختيار پزشكي قانوني قرار گرفت. مشخصات جسد با دختر ناپديد شده مطابقت داشت و پزشكي قانوني علت مرگ را شكستگي شديد در پشتسر عنوان كرده بود.
وقتي ثابت شد كه جسد متعلق به دختر گمشده است، محسن بار ديگر تحت بازجويي قرار گرفت تا اينكه راز جنايت را فاش كرد. او گفت: روز حادثه دختر جوان پيش من آمده بود تا درخصوص پولش با من صحبت كند. آن روز صحبتمان به بحث و مشاجره كشيد كه پس از درگيري، او را هل دادم و وي از پشت سر به زمين خورد. وقتي متوجه شدم كه فوت شده و نفس نميكشد، پتويي دور جسدش پيچيدم و آن را با ماشين پرايد يكي از دوستانم به بيابانهاي اطراف شهريار بردم و در آنجا رهايش كردم.
به گفته سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، متهم پس از اعتراف به جنايت با دستور قاضي احمدبيگي در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته و تحقيقات از وي همچنان ادامه دارد.