وقتي كه همسرها زير يك سقف بمانند تا زير بار تبعات طلاق نروند اما قلبشان شادي زندگي مشترك و روابط همسري را نداشته باشد پديده طلاق عاطفي اتفاق افتاده است. تله طلاق عاطفي، موضوع غريبي نيست كه بشود تضمين داد يك زندگي هميشه از آن دور خواهد ماند مگر اينكه به درمانهاي آن مجهز باشيد. امامخميني(ره) در طول 62 سال زندگي مشتركشان هميشه عاشق همسرشان بودند و در سايه اين محبت دوطرفه، توان انجام كارهاي بزرگ را پيدا كردند. با ما همراه باشيد تا سبك زندگي امام خميني را كه به دور ماندن از آسيب طلاق عاطفي كمك ميكند تمرين كنيد:
- دست و دلم براي تو
«تصدقت شوم؛ الهي قربانت بروم، در اين مدت كه مبتلا به جدايي از آن نور چشم عزيز و قوت قلبم گرديده متذكر شما هستم. صورت زيبايت در آينه قلبم منقوش است.عزيزم! اميدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند. حال من با هر شدتي باشد ميگذرد ولي بحمدالله تاكنون هرچه پيش آمد خوش بوده و الان در شهر زيباي بيروت هستم؛ حقيقتا جاي شما خالي است. فقط براي تماشاي شهر و دريا خيلي منظره خوش دارد. صد حيف كه محبوب عزيزم همراه نيست كه اين منظره عالي به دل بچسبد؛ قربانت. روحالله.»؛ اين بخشي از نامه امامخميني(ره) به همسرشان است كه سالها بعد منتشر شد. انواع راههاي زباني و عملي را براي محبتآفريني در رابطه با همسرتان بهكار بگيريد. اينكه او بداند حواستان به رفتوآمد، خستگيها، تلاشها و فداكاريهايش هست، يعني بهترين مشوق براي حفظ انگيزه را در خانهتان زنده نگه داشتهايد.
- رفيقها به هم دستور نميدهند
اگر مرز بين زن و شوهر از احترام، تبديل به خط و نشان كشيدن و سودخواهي به نفع خود شود، آسيب طلاق عاطفي دور از باور نخواهد بود. اينكه زن و شوهر دوست هم باشند شعار نيست، كافي است كه شما مقايسه، روحيه طلبكاري، سرزنش و جدي بودن افراطي را كنار بگذاريد. اين رفاقت بين همسران، در زوجهايي كه در راه طلاق عاطفي قدم برداشتهاند، ديده نميشود. اين خاطره از رابطه امام خميني با همسرشان به روايت خانم دباغ نمونه بارز و خوبي است: ايشان احترام خاصي براي خانم قائل بودند. بهعنوان مثال امام به پرهيز از اسراف اهميت بسياري ميدادند اما بعضي اوقات كه خانم فراموش ميكردند چراغ راهرو را خاموش كنند، خودشان مشغول هر كاري كه بودند، بلند ميشدند و چراغ را خاموش ميكردند. خانم ميپرسيدند چرا به من نگفتي اين كار را انجام دهم. امام هم جواب ميدادند: «مرد حق ندارد به زنش دستور دهد».
- راز عاشقي
امامخميني(ره) درخصوص علت علاقه به همسرشان به فرزندانشان ميگفتند: «اگر شما هم همينقدر فداكاري كنيد، همسرانتان تا آخر همينقدر به شما علاقه خواهند داشت». نخستين قدم ازدواج، با انتخاب همسر شروع ميشود؛ شروعي كه معنايش اين است كه شما با چهكسي ميخواهيد فرق داشته باشيد؟ از كدام خواستههاي خودتان براي خواستههاي يك فرد ديگر ميگذريد؟ ضعفهاي چهكسي را تحمل ميكنيد؟ و... . پذيرش اينكه همسرتان اگر صد نيست، صفر هم نيست به شما در بالارفتن آستانه تحملتان كمك ميكند. اين تحمل سختي، شرط وفاداري است و داشتن جواب براي اين دغدغه كه چرا بايد تحمل كنم، زيربناي پيشرفت زندگي زناشويي شماست. براي اينكه بتوانيد وفادار باشيد 1- بدانيد همسرتان چه تواناييها و ضعفهايي دارد؟ 2- قدرت خودتان را براي پشتوانه همسرتان شدن باور كنيد و چند تمرين براي اثبات اين وفاداري شروع كنيد.
- فقط گناه نكن
بعضيها خودشان قدم اول خراب شدن زندگي را برداشتهاند. تقاضاي اشتباه يك همسر براي انجام رفتارهاي گناه يا مثلا بيتوجهي به پدر و مادر و خانواده همسر اين پيغام را ايجاد ميكند: وقتي به اولياي مهم زندگيت كه اول خدا و بعد پدر و مادر است بيوفا شدي، اجازه بيميل شدن به من را هم خواهي داشت. براي انساني كه براي بنده خدا بودن آفريده شده، گناه، نوعي خودزني است. همسرها هم كه همسفر جاده دنياي هم هستند بايد نسبت به سرنوشت آخرتي هم حساس باشند. خاطرهاي از همسر امام: «اوايل زندگيمان، به من گفتند من بهكار تو كاري ندارم. به هر صورت كه ميل داري لباس بخر و بپوش اما آنچه از تو ميخواهم اين است كه واجبات را انجام بدهي و محرمات را ترك كني؛ يعني گناه نكني». خانم دباغ هم در قرارهاي آزادي و خط قرمز خانه امام ميگويند: امام همسرشان را در خانه آزاد ميگذاشتند و احترام ميكردند تا جايي كه روزي كه خانم مهمان خصوصي داشت، امام ميپرسيدند: «امروز ميتوانم در داخل حياط قدم بزنم؟»
- بود و نبودت فرق دارد
بسته به زندگي خودتان، راههايي را پيدا كنيد كه به همسرتان نشان دهيد كه بود و نبودش فرق دارد. وقتي همسرتان كاري براي شما انجام داده است به نيتش توجه كنيد نه به نقاط ضعف آن . نقاط قوت آنرا ابراز كنيد. براي همسرتان غرور نداشته باشيد و نشان دهيد براي انجام چه كارهايي به او وابستهايد و نياز داريد؟ گاهي لازم است براي واكسينهشدن رابطهتان موقعيتهايي را كه مزهاش به با هم بودن است شناسايي كنيد و بيهم سراغ آن نرويد. اين رفتارها، از عادتهاي فراموش شده همسران مبتلا به طلاق عاطفي است. عروس امام ميگويند: «مادر اگر سر سفره نمينشست، امام غذا نميخوردند. منتظر ميماندند ولو اينكه همه سر سفره حاضر باشند. گاهي ما زودتر دست به غذا ميبرديم اما نميگفتند چرا صبر نميكنيد؟ ميگفتند: خانم نيامدند؟ گاهي چندبار ايشان را صدا ميزدند و اين رفتارشان در همه اثر ميگذاشت».
- تقسيم كار، محبت ميآورد
تحقيقي كه در دادگاه خانوادهاي انجام شد، نشان داد كه مردهايي كه در كارهاي خانه به همسرشان كمك ميكنند، در ساير موضوعات هم رضايت زناشويي بيشتري بهدست ميآورند. تقسيم كار نوعي ابراز محبت به همسر و تلاش براي پر نشدن آستانه اوست. عروس امامخميني ميگويند: خانم تعريف ميكردند كه چون شبها بچهها خيلي گريه ميكردند و تا صبح نميخوابيدند، امام شبها را تقسيم كرده بودند. مثلا 2 ساعت خودشان از بچهها نگهداري ميكردند و خانم ميخوابيدند و بعد خانم بلند ميشدند. فرزندان امام هم تعريف ميكنند كه آقا بعد از انجام كارهاي شخصيشان، ساعتي را با بچهها بازي ميكردند تا كمك خانم در تربيت بچهها باشند. اين خاطرات امام، ذهن را به ياد تقسيم كار در خانه حضرت زهرا(س) مياندازد. اين شباهتها از الگوگيري امامخميني(ره) از زندگي ائمه ميگويد كه باعث ممتازشدن همه جنبههاي زندگيشان مثل روابط با همسر هم شد.
- خستگي واگير دارد
امام در ابتداي خطبه عقدي كه براي زوجهاي جوان ميخواندند، ميگفتند: «سعي كنيد باهم رفيق باشيد». به همسران بهطور جداگانه يادآوري ميكردند: «اگر مرد هستي و بيرون خانه هزاران مسئله داري، وقتي به خانه ميآيي ناراحتيهايت را پشت در بگذار و سعيكن با لطف و مهرباني داخل خانه بشوي». از آن طرف به زنها هم توصيه ميكردند: «تو هم ممكن است در خانه خيلي كار كرده و خسته باشي، ولي خستگيات را به شوهرت منتقل نكن. به استقبالش برو و زندگي گرمي براي خودتان بسازيد. جوري خانه را آماده كن كه وقتي شوهرت يادش آمد كه ميخواهد به منزل بيايد، شوق و ذوق پيدا كند. طوري نباشد كه با اكراه بيايد». گاهي اضافهشدن اشتغال خانمها در بيرون خانه دليل مضاعف اين خستگي ميشود كه بهنظر امام(ره) كار زن بايد تا جايي باشد كه به خانوادهاش لطمه نخورد. مثل يك قانون، ابراز دائمي كلمه «خستهام» را در خانه ممنوع كنيد و حتي روي در ورودي خانه نمادي از خنده بگذاريد تا همسرتان و بقيه، نشاط در خانه را به ياد بياورند.
- اين نقطه ضعفها جدايي ميآورد
نشانهها و دلايل طلاق عاطفي در هر خانوادهاي متفاوت و با شدتهاي مختلفي است. زماني كه رفتارهاي زير در يك خانواده براي مدت طولاني عادت شود، ميتوان گفت كه نشانههاي طلاق عاطفي در حال شكلگيري است:
1- همسران بهجاي اعتماد به يكديگر، دائم حس بدبيني، مخفيكاري و چك كردن يكديگر را انجام دهند.
2- وفاداري به خدا و بندههاي خدا در همسران بيمحبت كم است.
3- زوجين دچار طلاق عاطفي به هيچكدام از انواع روشهاي ابراز محبت و احترام پايبند نيستند و انگار همديگر را نميبينند.
4- در خانوادههايي كه دچار طلاق عاطفي شدهاند، فقط خانه مشترك باقي مانده است و تلاش براي آرامشسازي وجود ندارد.
5- كمتوجهي به انباشتهشدن فشارهاي رواني كوچك، موجب بروز دلزدگي و عدمتلاش براي كسب رضايت طرفمقابل ميشود. اين همسران اغلب از حال هم غافلند و اگر سؤال كنيم از كي اين روند شروع شد، جواب آن را دقيق نميدانند.
6- هرنوع رابطه همسري و همكاري لذتبخش، در طلاق عاطفي همسرها فراموش ميشود.
7- همسران مبتلا به طلاق عاطفي در ترازوي بين انتظارات و واقعيت و توان همسرشان تعادل ندارند.