براي عبور از ركودي كه اين روزها اقتصاد ايران را در نورديده است، به تصميم جدي نظام سياسي و دولت بهطور توامان نياز داريم و درصورتي كه اين تصميم اتخاذ نشود، هيچ كاري نميتوان كرد. براي فهم ماجرا بايد بدانيم هماكنون در عميقترين ركود بعد از جنگ جهاني دوم به سر ميبريم.
براي اهميت موضوع هم بايد دانست هماكنون 11ميليون حاشيهنشين و 10ميليون بيكار داريم بهطوريكه بايد تمام دانشآموختگان را بيكار محسوب كنيم اما نظام آمارگيري فقط دانشآموختگان در 4هفته سرشماري را بيكار قلمداد ميكند. حالا با اين حجم از بيكاري و حاشيهنشيني در عميقترين حالت ركود اقتصادي به سر ميبريم كه 3علت آن دروني و 2علت آن بيروني است. در اين ميان اتخاذ سياستهايي مانند افزايش ماليات به ركود دامن زده و براي حل ركود افزايش ماليات بايد متوقف شود و يا حتي كاهش يابد.
براي آشنايي با انواع ركود ابتدا بايد انواع رشد را شناخت. 3دسته رشد داريم؛ افقي، عمودي و كيفي. رشد افقي مانند اين ميماند كه ايرانخودرو همان پيكان را با تعداد بيشتر توليد كند. رشد عمودي نظير آن است كه ايرانخودرو پژو با فناوري بالاتر توليد كند، رشد كيفي هم زماني است كه بهطور مثال ايرانخودرو ساختار مديريت را اصلاح ميكرد و با دانش بيشتري مديريت خودرو را انجام ميداد. ركود عكس 3حالت رشد رخ ميدهد. ركود عمودي مانند اين ميماند كه ساختار بدن دچار بيتناسبي شود. ركود كيفي مانند اين ميماند كه سيستم بدن دچار زوال حافظه شود.
در مورد زمانبندي ركود هم بايد گفت: ركود كوتاهمدت (زير يك سال)، ميانمدت (زير 3سال) يا بلندمدت (بالاي 3سال) است. ركود اقتصاد كلان دست دولت است و برخي از سياستها زير يك سال در ايران جواب نميدهد. ميتوان با بازي با نرخ ارز و پول، اقتصاد كلان را مديريت كرد اما هماكنون خيلي دشوار شده است. اما درباره ركود ساختاري، تناسب بين ساختارهاي اقتصادي به هم خورده است و با وجود پول زيادي كه به اقتصاد تزريق شد، تقاضا ايجاد نشده است.
مثلا شهركهاي صنعتي چند برابر زدهايم اما با 25درصد ظرفيت توليد ميكنند. يا مثلا بهخاطر تصميمهاي نادرست 60فرودگاه در كشور داريم اما فقط 30فرودگاه فعال است. درخصوص ركود نهادي هم بايد گفت: نهادها تركيباتي هستند كه مناسبات را تسهيل ميكنند و شبكهاي از تقاطع منفعتي هستند. بخش بسياري از اقتصاد ما در نهادها زمينگير شده است.
البته علاوه بر 3ركود يادشده، 2ركود ديگر كاهش قيمت نفت و ركود اقتصاد جهاني بر اقتصاد ايران حاكم شده است. بنابراين 5 ركود بهطور همزمان بر كشور حاكم شده كه هم دشوار است و هم بايد آن را جدي بگيريم و در اين ميان تنها جايي كه دست دولت نيست، ركود اقتصاد جهاني است، ضمن اينكه جامعه بايد نسبت به بحران اقتصادي آگاهي يابد، زيرا تا جامعه نخواهد نميتوان تصميمگيري كرد.