براساس گزارش BBC، ارزيابي‌هاي جديد هابل سرعت دورشدن كهكشان‌هاي همسايه راه‌شيري از يكديگر را تصحيح كرده‌است. اين داده‌هاي جديد انبساط ميان آنچه امروز در حوالي كهكشان راه‌شيري درحال وقوع است با آنچه كه از وضعيت موجود از جهان اوليه انتظار مي‌رود را تقويت مي‌كند.
به گفته آدام رايس از موسسه علوم تلسكوپ‌هاي فضايي و دانشگاه جانز هاپكينز، دانش اكنون مسئوليت بزرگي براي حل اين معما را به دوش دارد. زيرا براساس محاسبات جديد ديگر بحث فراتر از موضوعي گنگ و نامفهوم است،زيرا بخشي از درك بشر از جهان هستي ناپديد شده‌است.
بحث‌برسر ثابت هابل است، مقداري كه اخترشناسان از آن براي توصيف انبساط كنوني جهان استفاده مي‌كنند. اين رقم از آن رو از اهميت بالايي برخوردار است كه مي‌تواند به تخمين سن جهان هستي كمك كند.
يكي از شيوه‌هاي تعيين اين مقدار محاسبه فاصله و شتاب تعداد زيادي از ستاره‌ها در بخشي مناسب از كهكشان‌ها است. در پژوهش جديد اين محاسبات با كمك دو دسته از ستاره‌هاي قابل پيش‌بيني انجام گرفته‌است: متغير دلتا قيفاووسي، ستاره‌هاي درخشاني كه در الگويي منظم منبسط و منقبض مي‌شوند و ابرنواخترهاي نوع 1a.
هردو نوع ستاره با توان خروجي شناخته‌شده‌اي مي‌درخشند و از اين رو با مقايسه اين كميت با قدر اين ستارگان مي‌توان شدت دورشدن آنها از زمين و از كهكشان‌هاي ميزبانشان را تخمين زد. در اين پژوهش جديد از بيش از 2400 ستاره دلتا قيفاووسي در 19 كهكشان نزديك استفاده شده‌است و با كمك اين ستارگان زمينه سنجش بيش از 300 ابرنواختر نوع 1a فراهم آمد.
اين پژوهش در نهايت به ثابت هابل 73.24 كيلومتر بر ثانيه بر مگاپرسك ( يك مگاپرسك برابر 3.26 ميليون سال نوري است) رسيد. به بياني ديگر انبساط جهان در ازاي هر 3.26 ميليون سال نوري 73.24 كيلومتر بر ثانيه افزايش پيدا مي‌كند. اين به آن معني است كه فاصله ميان اجرام كيهاني در 9.8 ميليارد سال بعدي دوبرابر خواهد شد. اين سومين باري است كه رايس و همكارانش اين تحقيق را انجام داده‌اند از اين رو درصد قطعيت آن 2.4 درصد اعلام شده‌است.
زماني كه اين ثابت براساس تكنيك سنجش انبساط جهان پس از انفجار بزرگ سنجيده مي‌شود، چنانچه به تازگي براساس داده‌هاي تلسكوپ پلانك از رصد قديمي‌ترين منابع نوري جهان هستي به دست آمده‌است، به ثابت هابل 66.53 مي‌رسيم. اين ناهمخواني ميان دورقم يعني تفاوتي چند صد ميليون ساله در طول عمر 14 ميليارد ساله جهان هستي كه شايد با درك بهتر ماده تاريك بتوان به دليل اين تفاوت پي برد.