متاسفانه در سالهاي اخير هرچه كه پيشتر رفتهايم ميزان تجملات و تشريفات در افطاريها بيشتر شده است. به نظر ميرسد يك نوع حالت چشموهمچشمي هم ميان افراد رايج شده است. اين داستان تجمل واقعا وحشتناك است و آنقدر هم از حد گذشته كه ديگر نميشود نسبت به آن واكنش نشان نداد. موضوع هم منحصر به مراسم افطار نيست، مثلا يك فردي به رحمت خدا ميرود. بببنيد برخي در هتلها چه ميكنند و چه سرويسي ميدهند؟ بعضي وقتها ميزان تاجگلها آنقدر زياد است كه واقعا با پولش ميشود يك خانواده بيسرپرست را سروسامان داد. قطعا بايد براي عزيزمان مراسم ترحيم بگيريم، ولي نيازي به اين همه ريخت و پاش نيست. شخصا بعد از گذشت 37سال از درگذشت پدرم هنوز يادش را در سالروز فوتش گرامي ميدارم.
دور هم جمع ميشويم و خيراتي هم به نيازمندان ميدهيم. در بحث افطاريها كساني كه سفرههاي رنگين پهن ميكنند اغلب بستري براي اسراف فراهم ميكنند. معمولا در اين ايام فرد روزهدار هنگام افطار خيلي اشتهاي خوردن و نوشيدن ندارد و بخش عمدهاي از خوراكيها و نوشيدنيهايي كه ميزبان تدارك ديده مصرف نميشود. ضمن اينكه همه توانايي مالي افطاريهاي مجلل را ندارند. درحاليكه پذيرايي ساده بهخصوص در اين ماه پرفيض، بسيار دلپذيرتر است. افطاري هرچه سادهتر باشد احساس صميميت نيز بيشتر ميشود. سادهزيستي يكي از زيباترين سنتهاي ماست كه متأسفانه مغفول واقع شده است.
چرا بايد سفرههاي رنگين پهن كنيم درحاليكه واقعا عدهاي گرسنه هستند؟ ماجرا وقتي وحشتناكتر ميشود كه ميزبان اين افطاريهاي پرتجمل نهادهاي دولتي و حكومتي باشند. به گمانم اساسا رفتن به اين افطاريها درست نيست و حضور در چنين مراسمي هم مشكل شرعي دارد چه رسد به برگزارياش. اينجا ديگر بحث بيتالمال مطرح است. در كل اعتقاد دارم هيچ چيز بهتر از ساده گرفتن و ساده برگزار كردن اين مراسمها نيست. هرچه كوچكتر دلپذيرتر و صميمانهتر.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون