اين عضو شوراي شهر تهران، چند كتاب داستان را هم به نگارش درآورده و شايد به همين دليل است كه با وجود مجروحيت جنگي و روشندل بودن، داستان كنوني تهران را بهخوبي ميداند. البته او به تهران از لحاظ فرهنگي و اجتماعي نقد بسياري وارد ميكند اما هنگام انتقاداتش اميدوارانه صحبت كرده و راهكار هم ارائه ميدهد. شاكري معتقد است پايتخت آنقدر ظرفيت بهدست آورده كه قطب فرهنگي كشور باشد و تأكيد ميكند در كنار همه پروژههاي سخت شهري، بايد به اين استعداد بيش از پيش توجه شود. وي كه در دوران جنگ تحميلي از ناحيه 2دست و 2چشم به درجه جانبازي نايل آمد، بيشتر از گذشته به سمت فعاليتهاي فرهنگي، پژوهشي و هنري رفت؛ تا جايي كه از نيمه سال ۷۴ مديريت دفتر هنر و ادبيات ايثار بنياد جانبازان را عهدهدار شد. 30اثر خلقشده رمان، مجموعه داستان و كتابهاي حاصل از نشست نويسندگان با چهرههاي پرحادثه، بخشي از رهاوردهاي كاري وي تا پايان سال۸۰ بود. شاكري كه دفتر هنر و ادبيات سازمان بسيج دانشجويي را افتتاح كرد، پيش از ورود به شوراي شهر تهران مشاور فرهنگي بنياد شهيد و امور ايثارگران بود. وي حالا با كارنامهاي فرهنگي، درباره الزامات فرهنگي- اجتماعي يككلانشهر و اهميت پيوستهاي اجتماعي پروژههاي آن صحبت ميكند. با اين عضو دوره چهارم شوراي شهر تهران در اينباره به گفتوگو نشستيم كه در ادامه ميخوانيد.
- تفاوت كارهاي فرهنگي شما در شوراي شهر تهران با آنچه پيش از ورود به شورا بهطور نمونه در سيمافيلم، بنياد جانبازان و بنياد شهيد انجام ميداديد، كجاست؟
به هرحال محيطهاي مختلف، خروجيهاي مختلف و خاص خودشان را ميطلبند. مثلا در رسانه ملي ما بهدنبال ايدههاي نو و سوژههاي جذاب در راستاي تأمين افق رسانه بوديم. براي همين ادبيات داستاني داخلي و خارجي را رصد كرديم تا نمونههاي خوبي كه بتواند بار مفاهيم اينچنيني را برآورده سازد را معرفي كنيم تا فيلمنامه مورد نظر تهيه شده و فيلم آن ساخته شود. در شوراي شهر تهران و شهرداري اما ماجرا از جنس ديگري است چراكه نهتنها ميزان بودجه تفاوت دارد بلكه آنچه مدنظر است نيز فرق ميكند. در واقع خروجي كار بايد در سطح شهر و بين شهروندان كاملا بهطور ملموس و خياباني و ميداني ديده و احساس شود.
- چقدر از بودجه سالانه شهر تهران به بحثهاي فرهنگي اجتماعي اختصاص مييابد؟
حدود 10درصد از بودجه كه البته حوزههاي فرهنگي و اجتماعي شاخههاي بسيار وسيعي دارد. ناگفته نماند كه اگر دقيقتر به بودجه فرهنگي اجتماعي نگاه شود، متوجه خواهيم شد كه بخش قابل توجهي از اين 10درصد، مربوط به امورات جاري است كه با رشد سالانه هزينهها و نيروي انساني نيز رشد پيدا ميكند. بهطور نمونه 10سال پيش سازمان فرهنگي هنري با 400نيرو اداره ميشد و اكنون با 4هزار نيرو؛ به همين سبب بودجه بيشتري براي تأمين امورات جاري اكنون اين سازمان نياز است كه به ناچار از بخش بودجه فرهنگي اجتماعي شهرداري تهران كه به تصويب شورا رسيده محقق ميشود. طبق اظهارات خود اين سازمان 90درصد بودجه اختصاصي صرف امورات جاري آنها ميشود و بودجه چنداني براي برنامههاي جديد و نوآوريها باقي نميماند.
- يعني از آن رقم بزرگ بودجه تنها يكدهم براي امورات فرهنگي شهر باقي ميماند؟
بله. اين يكدهم هم وقتي به اجرا ميآيد وضعيت خاصي بهخودش ميگيرد. بخشي از برنامههاي فرهنگي شهرداري مناسبتي است؛ بهعبارت ديگر گذراست و مناطق مختلف با بودجه تأمين شده برنامههاي مورد نظر را به اجرا درميآورند. بخشي ديگر از اين يكدهم بودجه مربوط به همايشهاست. بخش ديگر هم براي انجام مسابقات و فعاليت گردشگري هزينه ميشود و بخش اندك باقيمانده به مسائل آموزشي، تربيتي و سبكزندگي اختصاص مييابد.
- شما تخمين ميزنيد كه چه مقدار از بودجه صرف موضوعات آموزشي و تربيتي و سبك زندگي ميشود؟
بهنظرم حدود 2درصد از بودجه براي اين موضوعات اختصاص مييابد.
- با توجه به بودجه كنوني و اندك چه پيشنهادي داريد؟
البته خيلي نميشود به دستگاهها و نهادهاي شهري ايراد وارد كرد اما بايد آنها بيشتر در مسير آموزش نسل نوجوان و جوان حركت كنند. مثلا بايد در قالب جشنوارههاي ديني تلاش شود تا قاري و حافظ قرآن به جامعه تحويل داده شود يا در بخش تئاتر، بازيگراني تربيت شوند كه در آينده بهكار اين حوزه مهم فرهنگي- هنري بيايند. اينگونه ميتوان اميدوار بود كه تئاترهاي خوب از سوي سازمانهاي زيرمجموعه شهرداري به صحنه بروند كه بازيگرانشان با حمايت همين سازمانها آموزشهاي لازم را ديدهاند و از بيرون براي اجراي برنامه دعوت نشدهاند. در بخش گريم و طراحي صحنه هم وضعيت بايد اينچنين باشد. يعني بايد تعريف عملياتي صورت بگيرد تا همين بودجه اندك در جايي مناسب هزينه شود.
- چگونه بايد عمل كرد تا اثربخشي لازم از اقدامات فرهنگي اجتماعي صورت بگيرد؟
نهتنها بايد ساختار متناسب باشد، بلكه بايد نيروي انساني، آييننامهها، بودجه و شيوههاي تهيه پيوستهاي مطالعاتي و پايش هم متناسب با كاري باشد كه ميخواهد انجام شود. مثلا در رابطه با اتاف(ارزيابي تأثيرات اجتماعيفرهنگي پروژهها) وقتي نيروي انساني كافي در اختيار اداره مربوطه نيست نميتوان انتظار داشت كه اثر فوقالعادهاي تحقق يابد.
- انتظار اين است كه شوراي شهر بهعنوان پارلمان شهر بر اجراي مصوبات نظارت كند. حال آيا نبايد در مواردي مثل بودجه و تأمين نيروي انساني شوراي شهر آنچه مدنظر است را به تصويب برساند و سپس روي اجراي آن نظارت كند؟ آيا نبايد شورا براي پروژههاي شهري مصوب كند كه حتما پيوست اجتماعي داشته باشند و اگر غيراز اين بود جلوي تأمين بودجه آنرا هنگام ارائه لايحه بگيرد؟
پيش از اين شهرداري مقدم بر شوراي شهر بوده؛ بهعبارتي اول شهرداري بوده و بعدا شوراي شهر آمده؛ يعني شهرداري در بسياري از پروژهها در حال انجام كار است و شورا نميتواند جلوي اجراي كاري را كه پيوست ندارد، بگيرد. در دورههاي قبل، شوراي شهر تهران در قد و قواره مشاور شهرداري بودند و نه در قالب اصلي خود. مثلا در شوراي شهر سوم، 3كميسيون و 15عضو داشت و هرعضوي ميبايست 70ساعت وقت درماه ميگذاشت. اما هماكنون 31عضو با 6كميسيون وجود دارد و تا آنجا كه اطلاع دارم اعضا بالاي 150ساعت زمان درماه براي امورات شورا وقت صرف ميكنند چراكه كار براي نظارت بسيار فراوان است. خود من درماه حدود 230ساعت براي امورات شوراي شهر تهران زمان ميگذارم. با وجود اين نبايد فراموش شود ابزاري كه شهرداري دارد در اختيار شورا نيست. نكته ديگر اين است كه با آغاز دوره شوراي شهر چهارم برنامه 5ساله دوم شهرداري تهران به شورا ارائه شد و البته خيليها تسلط كافي روي شهر و مسائل آن هنوز پيدا نكرده بودند و خيلي توجهي بهوجود پيوستهاي اجتماعي نشد. بنابراين با اين نظر موافقم كه الزامي بهوجود آيد تا برنامهها هنگام ارائه يعني پيش از اجرا داراي پيوست اجتماعي باشند. اينگونه ديگر اگر قبل از اينكه پروژهاي به بنبست بخورد، جلوي اجرايش گرفته ميشود و پروژههاي مختلف عمراني مثل تونلسازي، بزرگراهسازي، بلندمرتبهسازي و پروژههاي خدماتي و فرهنگي اگر در مدلسازي جواب داد، به اجرا در ميآيند.
- آيا شما قبول داريد كه شهرداري تهران در برخي از بخشهاي آموزشي تربيتي بهخاطر عدمورود دستگاههاي مسئول، وارد گود شده است؟
شهرداري تهران در مسائلي مثل كاهش آسيبهاي اجتماعي كه وظيفه سازمان بهزيستي است، برنامههاي اوقات فراغت دانشآموزان كه تكليف ادارهكل آموزش و پرورش تهران است و حتي ساخت بيمارستان كه وظيفه وزارت بهداشت و آموزش پزشكي است ورود ميكند. جالب است بدانيد شهرداري به آموزش و پرورش حدود 40ميليارد تومان كمك كرده؛ از بس شهرداري تهران نجيب است و تكاليف ديگران را متقبل ميشود، دستگاههاي ديگر بارشان را ميخواهند به دوش شهرداري بيندازند. حتي وقتي وزير نيرو به صحن شوراي شهر تهران آمد، طوري صحبت ميكرد كه انگار قصد داشت بخشي از وظايفش را به دوش شهرداري تهران بيندازد. زماني رئيس سازمان بهزيستي نيز به شورا آمده بود و بهنظر ميرسيد براي گرفتن بودجهاش از شهرداري آمده كه من همانجا گفتم آقاي هاشمي، شما اشتباه آمدهايد و بايد ذكر مصيبتتان را در هيأت دولت بخوانيد.