او پس از دستگيري مدعي شد كه بيگناه است اما وقتي در جلسه بازپرسي نتوانست به سؤالات بازپرس پاسخ دهد، در نهايت مجبور به اعتراف شد.ساعت 12ظهر نوزدهم خرداد مأموران پليس هنگام گشتزني در محدوده شهريار متوجه چند جوان شدند كه داخل تعميرگاهي نشسته و مشغول روزهخواري بودند.
ماموران براي دادن تذكر به آنها وارد تعميرگاه شدند و دريافتند پسران جوان درحال مصرف مشروبات الكلي هستند. همين كافي بود تا همه آنها دستگير شوند و وقتي مردان جوان به اداره پليس انتقال يافتند معلوم شد كه يكي از آنها رضا نام دارد و از مدتي قبل تحت تعقيب مأموران پايگاه چهارم پليس آگاهي پايتخت است.
تحقيقات نشان ميداد كه رضا 29ساله مدتي قبل به جرم سرقت و كيفقاپي دستگير شده و به زندان رفته بود اما خرداد سال گذشته با سپردن وثيقه از زندان آزاد شده و ديگر به آنجا بازنگشته است. با مشخص شدن اين موضوع، مرد جوان ديروز براي تحقيقات قضايي به شعبه اول بازپرسي در دادسراي ويژه سرقت منتقل شد و پيش روي قاضي نصرتي قرار گرفت. رضا كه 3سابقه سرقت در كارنامهاش دارد نخستين بار سال 82زماني كه 16سال بيشتر نداشت به جرم كيفقاپي دستگير شد و به زندان رفت.
هرچند اين دزد سابقهدار در ابتداي جلسه تحقيق درحاليكه اشك ميريخت مدعي بود بيگناه است اما در نهايت با سؤالات قاضي گيرافتاد و ناچار به اقرار شد. او پس از اعتراف با دستور قاضي در اختيار مأموران پايگاه سوم پليس آگاهي تهران قرار گرفت تا شاكيان پروندهاش شناسايي شوند. در ادامه، آنچه در جلسه بازپرسي رخ داد را ميخوانيد.
- قاضي: چندين شاكي در پروندهات هستند كه ميگويند در مناطق شمال تهران موبايل و كيفشان را قاپيدهاي؟
متهم با گريه: نه من نبودم. من بيگناهم.
- اما آنها مشخصات تو را به پليس دادهاند؟
گفتم كه من نبودم.
- پس درخصوص موبايلهايي كه مأموران در مخفيگاهت كشف كردهاند چه ميگويي؟
آنها را در يك ميهماني و از روي شوخي سرقت كردم. چند وقت پيش به جشن تولد يكي از آشنايانم رفته بودم كه در آنجا موبايل دو نفر از آنها را سرقت كردم تا سر به سرشان بگذارم. همين. من پس از آزادي از زندان توبه كردم كه ديگر سمت خلاف نروم.
- چرا گوشيها را پس ندادي؟
(سكوت).
- در مخفيگاهت، كلاه، نقاب و چندين بسته ماسكهاي بهداشتي كشف شده، اينها را براي چه كاري در خانه نگه ميداشتي؟
متهم: مگر هركس در خانهاش اين لوازم را داشته باشد، دزد است!
- تو چه استفادهاي از اين وسايل ميكردي؟
سكوت
- مكالمات ضبط شدهات در پرونده وجود دارد كه نشان ميدهد با فردي درخصوص فروش گوشي موبايلهاي مسروقه، صحبت ميكردي؟
متهم اشك ميريزد و در اين لحظه لب به اعتراف گشوده و ميگويد: باور كنيد من توبه كرده بودم اما مجبورشدم. مادرم بيماري سرطان دارد. مجبور شدم بهخاطر تأمين هزينههاي درمان او دوباره خلاف كنم. معمولا موبايلقاپي ميكردم. بيشتر هم زنان را طعمه قرار ميدادم.
- در سرقتها از كلاه و نقاب استفاده ميكردي؟
سابقهدار بودم و براي اينكه طعمههايم چهره مرا نبينند، نقاب ميزدم و كلاه ميگذاشتم تا صورتم را بپوشانم. گاهي هم از ماسك بهداشتي استفاده ميكردم تا چهرهام مشخص نباشد.
- چند سرقت در اين مدت انجام دادي؟
دقيق يادم نيست. فكر ميكنم 15تا!
- از خرداد پارسال آزاد شدي و در اين مدت فقط 15سرقت انجام دادي؟
باور كنيد دقيق يادم نيست.