به گزارش فارس، آیتالله حسن رمضانی استاد علوم عقلی و عرفانی حوزه علمیه قم در گفتاري نوشت:
انسان سالک زمانی که منزل نخست سلوک را پشت سر گذاشت و وارد منزل توبه شد، به منزل سوم یعنی «محاسبه» میرسد. محاسبه در سیر و سلوک معنوی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است به این منظور که انسان عقبگرد نکرده و برای بار دگر مبتلا به انحرافات نشود لازم است که به محاسبه اعمال خود بپردازد و از برکات این منزل نیز برخوردار شود.
وجه اهمیت محاسبه همین است آن شخصی که در اعمال و رفتار و کردار خودش مراقب باشد و متوجه است که چه چیز از او صادر میشود یا شده است، بهتر میتواند از انحرافات و آفات سیر خود را دور بدارد. برخلاف آن شخصی که بیخیال آنچه میخواهد انجام میدهد و آنچه نمیخواهد انجام نمیدهد بدون توجه به حساب و کتاب، این شخص ناخواسته و ناخودآگاه مبتلا به آفات و انحرافاتی میشود که چه بسا بعدها نتواند آنها را جبران کند.
بزرگان سیر و سلوک عالم معرفت همیشه و همواره هم خود اهل محاسبه بودند و هم دیگران را توصیه به این امر میفرمودند.
در اهمیت بحث محاسبه به عنوان منزل سوم فرمایش امام موسی کاظم (ع) کافی است آنجا که حضرت فرمودند: هر کس که به حساب و کتاب خودش رسیدگی نکند و اهل محاسبه نباشد این شخص خودش را از ما نداند چرا که ما این شخص را از خود نمیدانیم.
پیرو واقعی اهل بیت عصمت و طهارت فردی است که در اعمال و رفتار و کردار و افکار خودش مراقبت داشته و حساب و کتابی برای اعمال خود قائل باشد والا صرف اعتقاد به حقانیت معصومین و ولایت و دوست داشتن آنها بدون توجه به این ظرائف نمیتواند انسان را جزو شیعیان واقعی و پیروان حقیقی آن بزرگواران قرار دهد.
- تعبیر خواجه عبدالله انصاری از محاسبه نفس
آنچه از فرمایشات خواجه عبدالله انصاری در این باب استفاده میشود این است که محاسبه دارای سه رکن است؛ رکن نخست و مهم آن این است که انسان سائل الی الله در منزل سیر و سلوک میبایست بین نعمتهایی که خداوند تبارک و تعالی به او ارزانی داشته است و جنایاتی که انسان از او سر میزند یا زده است، مقایسهای ترتیب بدهد.
صحبت از اطاعت و فرمانبرداری و عبادت اینجا مطرح نیست، شاید سر این قضیه این باشد که انسان اگر توجه به گناهان خود داشته باشد موارد خطا یا خلافی که کرده این توجه موجب بشود که فکری برای خود بردارد و به اصلاح نفس خود بپردازد اما اگر چنانچه چنین توجهی به عبادت و موارد اطاعت خود از خدا داشته باشد، این توجه یا موجب میشود که شخص دچار غرور و خودپسندی شود یا اینکه حداقل یک رکودی را شاهد هستیم.
بنابراین انسانی که توجه به عبادات خود کند کم کم تصور میکند که عبادتش کافی است و دیگر نیازی به عبادت بیشتر ندارد و این باعث رکود و کم کم فاسد شدن و از میان رفتن میشود.
لذا جناب خواجه در این بخش فقط جنایت را مورد توجه قرار میدهد و میفرماید که انسان محاسب باید بین نعمتهایی که خداوند تبارک به او ارزانی داشته و جنایاتی که از او سر زده، محاسبه کند.
اما به تعبیر خواجه، انسانی موفق به این محاسبه میشود که سه ویژگی را پیشتر داشته باشد؛ نخست نورالحکمه، دوم سوء ظن به نفس و سوم تمییز النعمه من الفتنه.