به گزارش همشهري، ماه رمضان 92با سريال شبانه «دودكش» براي تماشاگران تلويزيون خاطرهانگيز و ماندگار شد و شخصيتهاي باورپذير و دوستداشتني آن خيلي زود ميان مردم جا باز كردند. فيروز، بهروز، نصرت، عفت، افروز و حتي هوشنگ، كارگر قاليشويي مشتاق چنان در دسترس و دوستداشتني بودند كه تكيهكلامهاي آنها هم به ورد زبان مردم تبديل شد و كمتر كسي بود كه واژهها و عبارتهايي چون قمپز، آمپاس، انقلت و... را در كوچه و خيابان نشنود.
روايتي كه محمدحسين لطيفي با فيلمنامه برزو نيكنژاد از جريان عادي زندگي يك خانواده ايراني ارائه كرد، به دل مخاطبان نشست و دودكش به يكي از گزينههاي تلويزيون براي توليد فصلهاي بعدي تبديل شد. اين اتفاق البته زود نيفتاد و 3سال طول كشيد تا فصل دوم دودكش با نام تازه «پادري» روانه آنتن شود، گرچه قرار بود ادامه ماجراهاي قاليشويي مشتاق، سريال نوروزي شبكه يك باشد كه در نهايت، با چندماه تأخير، از نخستين شب رمضان 95 بهنمايش درآمد.
شايد در نگاه اول پادري را بتوان ادامه منطقي دودكش دانست؛ بازيها همان است كه از گروه بازيگران انتظار داريم و در فضاسازيها، تكيهكلامها و خردهروايتها تفاوتي ميان فصلهاي اول و دوم احساس نميشود. با اين حال، آنچه پادري را به نسخه كمرنگ دودكش تبديل كرده، جريان نداشتن روح زندگي در آن است. 10قسمت از سريال گذشته است بدون آنكه حتي يكي از داستانكها به سرانجام رسيده و مثلا تكليف شستن چند قالي روشن شده باشد!
سيدمحمود رضوي، تهيهكننده فصل دوم دودكش با «پردهنشين» نشان داده بود رگ خواب مخاطب را ميشناسد و لطيفي پيشتر توانايي خود را در روايت داستانهاي ايراني در دودكش و البته «صاحبدلان» ثابت كرده بود. همينها در كنار سابقه خوب بازيگران، انتظار مخاطبان را از پادري چنان بالا برده بود كه بهنظر ميرسد نيمه اول سريال نتوانسته به آن پاسخ بدهد. افزوده شدن چند خانواده عجيب هم بهجاي آنكه باري از دوش سريال بردارد، به يك گره اساسي تبديل شده است!
شايد عجيب باشد اما انتخاب اول برخي خانوادههاي ايراني در شبهايماه مبارك رمضان امسال همچنان «پايتخت» سيروس مقدم است كه در تكرار چندباره از شبكه آيفيلم همچنان تازه و سرزنده و پر از نشاط نشان ميدهد.