به گزارش "ورزش سه"، مجله فرانس فوتبال در آخرین شمارهاش مصاحبهای مفصل و 8 صفحه ای با این سنگربان "روشنفکر" انجام داده و شیفته نگاه تحلیلی(مغزی) پتر چک به شغلش شده که می وانید ترجمه بخشی از این مصاحبه را در زیر بخوانید:
- دیدیه دروگبا که مدت زیادی همتیمی شما بود یک روز گفت "اولش فکر میکردم بین همه دروازهبانانی که شناختم پتر خیلی دیوانه نیست در صورتی که از همشان دیوانهتر است"
(می خندد.) من فکر می کنم برای یک دروازه بان روحیه سلحشوری و شجاعت ازهمه چیز مهمتر است. مرز بین جنون و شجاعت گاهی مبهم مینماید ولی در مورد خودم خیلی روشن است و به دیوانه بودنم باور ندارم، یا شاید هم درست به اندازهای که خودم را پرت کنم وسط چند بازیکن که برای توپ میجنگند. در چنین مواقعی میدانیم که داریم به استقبال ضربهای میرویم که دردمان بیاورد ولی دروازهبانها این را قبول کردهاند.
- در بین بازیکنها آیا این دروازهبانها بیشتر از بقیه مغزشان را بکار میاندازند؟
اجبارا نه. ولی شخصا در بازیها زیاد با مغزم درگیر هستم. یک دروازهبان تنهاست و خیلی چیزها را در درونش پنهان میکند. مردم خیلی در جریان موقعیتهایی که با آن روبرو میشویم نیستند. یک دروازهبان ابتدا باید یاد بگیرد چگونه مصدومیتهایش را مدیریت کند. چه آنهایی که در اثر خروج از دروازه متحمل میشود و چه آن دسته از ضرباتی که در اثر شوت بازیکن حریف پیش میآید که اخیرا بیشتر و بیشتر هم شده است. بعضی اوقات من اطمینان دارم حرکتی که میکنم خطرناک است ولی اینجور مواقع سیم عقل را از پریز میکشم و کار اساسی را که همان نجات دروازه باشد انجام میدهم. نه هیچ چیز دیگر.
- آیا بازیکنانی هستند که نسبت به بقیه بیشتر دردتان میآورند؟
ما زود آنهایی که خیلی دوست ندارند روی ارسالها برخورد فیزیکی داشته باشند شناسایی میکنیم و طوری وارد عمل میشویم که تغییر رای ندهند(می خندد.)
- بعد از اکتبر 2006 که سرتان در برخورد با استفن هانت شکست هم دیدگاهتان تغییر نکرد؟
البته که نه. به جز اینکه از آن موقع از ماسک استفاده میکنم هیچ چیز دیگری در من تغییر نکرده است.
- چه چیزی باعث میشود که یک دروازه بان بیش از بقیه از مغزش کمک بگیرد؟
دروازهبانی تا حدودی یک ورزش فردی است. زمانی که خودمان را برای یک بازی آماده میکنیم، کار را بصورت شخصی پیش میبریم و کمی با انفصال از بقیه گروه. ولی همه دروازهبانها گوش به فرمان مغزشان نیستند. من دروازهبانهایی میشناسم که تمرینات آمادگی را نمیپسندند و قبل از هر چیز روی غریزه خود حساب باز میکنند. من برعکس سعی میکنم بیشترین اطلاعات را پیش از هر بازی جمع آوری کنم.
- به دانستن چه چیزی نیاز دارید؟
اینکه چطور مهاجمین در 30 متر آخر عمل میکنند، حرکتهایی که عادت دارند در موقعیتهای خاصی انجام دهند، نوع ضرباتی که بیشتر به آن رغبت نشان میدهند، مسیری که ترجیح میدهند هنگام کورس طی کنند، در جریان بازی همه این تصاویر را من در ذهنم دارم. لحظه فرا رسیدن آن موقعیت، بعضی وقتها چند هزارم ثانیه زودتر میتوانم تصمیم گیری کنم و همین میتواند تعیین کننده باشد، با تکان دادن مدافعین، تغییر در جابجایی یا به پیشواز حوادث رفتن. ایده آل این است که بتوانید همه چیز را از قبل حدس بزنید تا دیگر نیازی به گرفتن توپ نباشد. هیچکس از کار بر روی خوانش بازی حریف زیاد حرف نمیزند در صورتی که بیشتر از این طریق است که یک دروازهبان دروازهاش را بسته نگه میدارد، نه با شیرجه رفتن. چون شیرجه مال زمانی است که بقیه ابزارها درست عمل نکردهاند و حالا مجبورید به عنوان آخرین ابزار از آن استفاده کنید.
- "پیش بازی" در ذهن پیتر چک به چه چیز شبیه است؟ به یک چک-لیست طولانی مثل آن چیزی که خلبانان قبل از پرواز یک به یک حاضرغایب میکنند؟
بله، کمی به آن شبیه است. صبح بازی معمولا یک ویدئو که برایم تدوین کردهاند را مرور میکنم همه خصوصیات فردی بازیکنان حریف را جوری تحلیل میکنم که بتوانم عکسی از آن در ذهن داشته باشم: دریبل، پاس، ترفندهای مورد علاقه شان، زاویه ارسالها ... همه باید وارد مغز من شوند چون یک سری از صحنهها تکرار میشوند و بازیکنان عادتهایی دارند که به سختی میتوانند ترک کنند. البته همه این دادهها خدشه ناپذیر نبوده و کافی نیستند که اگر اینطور بود همه چیز سهل و آسان میشد. با وصف این، کمک میکند.
- خاطرتان آسودهتر میشود؟
شکی در آن نیست. اعتراف میکنم از ندانستن متنفرم. باید بفهمم. همیشه اینطور بودم. این خصوصیت شخصی من است، باید زمان بخرم تا وقت بیشتری برای تصمیمگیری داشته باشم. از آن طرف قضیه هم نباید در دام انباشت بیش از حد اطلاعات افتاد چون به وقت انتخاب آنقدر با گزینههای زیادی روبرو میشوید که دست آخر گیجتان میکند.
- وقتی این همه در محاسبات بسر میبرید، بداهه پردازیها در کجای این معادلات قرار میگیرد؟
همه جا! برای اینکه شما چندصدتایی موقعیت را شناسایی کردهاید ... و مابقی را در لحظه واقعی کشف میکنید. با این حال بازیکنان عادتهایی دارند که به عکسالعمل شبیه هستند، خصوصا حرکاتی هستند که آنها دوست دارند در بازی انجام دهند. هدف این است که آنها را تحریک کنید از محدوده آسایش خود خارج شوند تا شما ماموریتشان را به حداکثر پیچیدگی برسانید، به ویژه زمان تک به تک.
- آیا به واسطه همین برنامه آماده سازی بود که مسی بعد از هفت بازی موفق به گشودن دروازه شما شد؟
شاید. این درست که مسی یک بازیکن غیر قابل پیشبینی است ولی او هم مثل بقیه طرحهای ترجیحی خودش را دارد. بدون تردید توانستهام کمی از عادتهایش را رمزگشایی کنم ... شانس هم با من یار بود ولی اگر به دنبال راه حل نگردیم، این ریسک را میکنیم که هیچوقت پیدایش نکنیم. در برابر بازیکنانی که تا این حد سریع، سرزنده و خلاق مثل مسی و نیز دیگران هستند اگر هیچ چیز را امتحان نکنید، شانس خیلی کمی دارید که سربلند از میدان بیرون بیایید.
- با تمام این احوال آیا بازیکنانی هستند که خوانش بازی آنها پیچیدهتر است؟
البته که هستند. ادن آزارد. با آن تکاپویی که در حرکاتش هست واقعا هر کاری بخواهد میتواند انجام دهد. حتی پیش آمده از خودم بپرسم آیا او خودش واقعا میداندچه کار دارد میکند؟ برخی دیگر از بازیکنان هستند که شاید قابل پیشبینیتر باشند ولی آنقدر دقت در کارشان هست که به همان اندازه نجات دروازه دربرابرشان سخت میشود. مثل تیری آنری که همه دروازهبانهای دنیا ضربات داخل پای راست معروف او را میشناسند ولی او چنان با دقت و محکم این ضربات را میزد که خیلی از آنها تسلیم شدند در حالی که حتما از قبل خودشان را برای آن آماده کرده بودند.
- شما این ویژگی را دارید که ضریب هوشیتان بالای 140 است. موهبتی که 3 درصد مردم از آن برخوردارند. این چه دردی را از یک بازیکن فوتبال دوا میکند؟
- این قضیه، تصادفا با تستی که مدرسه از من گرفت کشف شد. من از این لحاظ هیچ افتخاری احساس نمیکنم. محض سرگرمی گاهی این تست را تکرار میکنم تا ببینم کلهام هنوز خوب کار میکند(آخرین تست پیتر چک آی-کیو 158 را نشان داده!) در ضمن ضریب هوشی بالا را اگر ندانی چگونه به خدمت بگیری به هیچ دردی نمیخورد. با آی-کیو نمیتوان جلوی گل خوردن را گرفت! نمیتوانم ادعا کنم که ضریب هوشی تاثیری در کارنامه دروازهبانیام داشته است. تنها چیزی که میدانم این است که یادگیری زبانهای خارجی را برایم سادهتر کرده است(پیترچک علاوه بر زبان مادري به چهار زبان فرانسه، انگلیسی، اسپانیایی و آلمانی تسلط دارد)