پر
پر
پر
تور مسافرت وِزوِزي
روي ميوهها
حالا پُلمپ شده
مغازهي بابا
و همچنان پيله ميتَنَد
در انتظار پروانهي بهداشت
عفت داوودآبادي
از اراك
- از نبودنها
1.
ميان نبودنها
نابود شدم!
2.
چهرهات گم شد
لابهلاي چهرهها
دستم را رها كردي
گم شدم...
3.
ميشنوم
صدايت را در بين صداها
برميگردم اما
خيالي بيش نيست...
مريم خالقي هرسيني
14ساله از تهران
عكس: صبا خوشكلام، 14 ساله از همدان
- روزهدار
واي دهنم چه خشك شده
مثل چيه؟ كوير لوت
هي داره چشمك ميزنه
آلبالو و گيلاس و توت
واي توي يخچالو ببين
بَه چه چيزاي جالبي
شيرينيهاي رنگارنگ
بستنيهاي قالبي
حالا كه وقت افطاره
يه چيز بگم... بدت نياد
هيچي تو اين يخچاله نيست
دلم يه چيز خوب ميخواد
يه ذره بستني داريم
كه مال عهد ديرينه
شيريني هم دوس ندارم
زيادي چرب و شيرينه
وقتي كه روزهام چرا
ميميرم از گشنهشدن
اما اذان كه گفته شد
جا نداره معدهي من؟!
سارا درهمي
15 ساله از يزد
- صـدا
تيشه از ريشه
پُر از فرياد بود
اين صداي تيشه؟
نه!
فرهاد بود...
آناهيتا ايلخانيزاده
17 ساله از تهران
عكس: ياسمن پورتقي، 16 ساله از رشت