در كشورهاي توسعهيافته و پيشرفته، فرار از پرداخت ماليات جزو جرايم نابخشودني محسوب ميشود و در اين زمينه هيچ تفاوتي ميان افراد وجود ندارد. از يك فرد ثروتمند عادي كه اظهارنامههاي مالياتياش را درست پرنكرده تا بازيكن محبوب يك باشگاه پرطرفدار كه اقدام مشابهي كرده، مقابل قانون يكسان هستند. عنصر شهرت و محبوبيت هم به هيچ عنوان باعث نميشود كه فرد متخلف طعم مجازات را نچشد.
نكته ديگر اينكه پرداختنكردن ماليات انعكاس بسيار بدي هم در سطح جامعه دارد. فرد مشهوري كه با دادن اطلاعات غلط ماليات واقعياش را پرداخت نكرده وجهه اجتماعياش را تا حد زيادي از دست ميدهد. خيلي از كشورها بيشتر درآمدشان از طريق ماليات به دست ميآيد. كشورهايي كه برخيشان رفاه اجتماعي قابل قبولي نيز در اختيار شهروندانشان قرار ميدهند. در كشوري چون سوئيس، مردم ميتوانند در مورد چگونگي هزينهكردن بودجههاي عمومي تصميم بگيرند و دولت هم موظف است در اين زمينه برابر مالياتدهندهها پاسخگو باشد. در كشور ما اما اولين موضوعي كه در زمينه ماليات به مثابه معضل رخ مينمايد، فقدان عدالت است.
يك كارمند يا كارگر كارخانه كه درآمد مشخص و معيني دارد، مالياتش هر ماه از حقوقش كسر ميشود در حالي كه بسياري از افرادي كه مشاغل آزاد دارند، ماليات واقعيشان را پرداخت نميكنند. البته كاسبان خردهپا و مغازهداران ظاهرا مدتي است ماليات هاي سنگيني برايشان در نظر گرفته شده كه شايد اين هم نوعي افتادن از آن طرف بام باشد.
در شغل ما سينما، از دوست تدوينگرم كه در طول يك سال فقط يك فيلم را تدوين كرده، خواسته ميشود درباره درآمد سالانهاش اظهارنامه مالياتي پر كند. كارگرداني هم كه 3سال از آخرين فيلمي كه ساخته ميگذرد، نيز همين وضعيت را دارد. بدنه سينماي ايران در كل شرايط مشابهي دارند و تعداد ستارههايي كه واقعا از درآمدهاي بالايي برخوردارند اندك است. ستارهاي كه درآمد ميلياردي دارد بايد ماليات پرداخت كند. تهيهكنندهاي كه متخصص جذب سرمايههاي سرگردان است و خرج فيلمش را قبل از اكران با گرفتن اسپانسرهاي مختلف درآورده و فروش گيشهاش سود خالص است هم بايد ماليات بدهد.
در سطحي كلانتر افراد و موسساتي در جامعه ما حضور دارند كه با وجود دراختيارداشتن بخش قابلتوجهي از اقتصاد كشور، ماليات نميپردازند. كارتلهاي اقتصادي قدرتمندي كه سودهاي كلان به دست ميآورند ولي تعهدي نسبت به پرداخت ماليات ندارند. در عوض يك معلم ساده كه درآمد بالايي هم ندارد، بايد ماليات بدهد. معلمي كه با سيلي صورتش را سرخ نگهميدارد. ولي آقاياني كه در خانههايي همچون كاخ زندگي ميكنند و با بهاي اتومبيل ميليارديشان ميشود زندگي چندين جوان را سر و سامان داد، با گردنكلفتي ماليات نميپردازند.
در جامعهاي كه فقر در آن ريشه دوانده، دولت وظيفه دارد از اغنيا ماليات دريافت و مشكلات اساسي مردم را حل كند. عدالت يكي از مهمترين اركان يك جامعه سالم است و يكي از مهمترين معيارها براي سنجش عدالت، همين موضوع مالياتهاست.
- نويسنده و كارگردان سينما