به گزارش مهر؛ «سلام من رامبد جوان هستم از شبکه نسیم اینجا «خندوانه» است، عیدتون مبارک». این نقطه شروع برنامه شبهای عید فطر «خندوانه» است در شبکه نسیم اما تنها مخاطبان ۵۰۰ نفری استودیو هستند که میءدانند قبل از این جمله چه اتفاقاتی رخ داده و بعد از آن یک تیم چه کارهایی میکنند تا همه آنچه که در یک ساعت و چند دقیقه دیده میشود تا پاسی از نیمه شب به تولید برسد.
این گزارشی از پشت صحنه برنامه «خندوانه» به تهیهکنندگی سیدعلی احمدی است که روز دوشنبه ۱۴ تیر ضبط شد.
ساعت از ۵ عصر گذشته است که به لوکیشن برنامه در نزدیکی خیابان آزادی م رسیم. نگهبان، من و عکاس را ابتدا با مخاطب عادی اشتباه می گیرد و میگوید دیر آمدهاید. همه کسانی که میخواهند در برنامه «خندوانه» شرکت کنند ساعت ۳ باید در لوکیشن حاضر باشند. ما به اتاقی میرویم که مخصوص مهمانان تدارک دیده شده است و آنجا یکی از عوامل برنامه صحبتهای اولیه را بیان میکند. از نکاتی که خط قرمزی است و نباید سمتشان برویم تا اتفاقاتی که میتواند پوشش داده شود. کمی منتظر میمانیم تا بتوانیم وارد استودیو شویم. انتظاری که به یک ساعت نمیرسد اما تازه میفهمید بخشی از کار است؛ همه کسانیکه به «خندوانه» می آیند باید بدانند هر قسمت از برنامه پروژهای است که هماهنگی و روند زمانی آن دست یک نفر نیست و همه باید تابع یک جمع باشند.
اتاق کنار ما اتاق تدوین است. میثم صفوی و مهدی قنبری تدوین کار را بر عهده دارند و در زمانهایی از حضور ما صدای جناب خان به وضوح به گوش میرسد. تدوین نهایی کار زیر نظر محمدرضا شهیدی فرد است. این نکته را میثم صفری زمانی توضیح میدهد که میخواهم اطلاعاتی درباره تدوین «خندوانه» بگیرم و میگوید باید از او اجازه بگیرد. از جمله قوانین نانوشته «خندوانه» همین است که عواملش بدون هماهنگی حرفی نمیزنند. خود شهیدی فرد هم همیشه همه گفتگوها را به رامبد جوان پاس میدهد.
در همین حین مهران غفوریان نیز از راه ميرسد و برای رفتن به اتاق گریم آماده میشود.
ساعت حدود ۶ است که رامبد جوان از اتاقش به سمت استودیو میرود. وارد استودیو برنامه میشوم. «خیلی دوستتون دارم شما هم ما رو دوست داشته باشید. این نکته را هم بدانید که برنامه خیلی طول میکشد چون قطعا بخشهایی از برنامه به آمادهسازی نیاز دارد». اینها جملات رامبد جوان خطاب به مردم داخل استودیو است. همزمان با او یک نفر دیگر هم روی استیج قرار دارد و نکاتی را به جمعیت داخل سالن که از حدود ساعت ۵ حاضر و آماده شده اند، آموزش میدهد. امین اصلانی نام دارد و به نوعی ماکت رامبد جوان میشود تا تمرینهای اولیه را به مخاطبان ارایه کند؛ تمرین هایی از جمله گفتن «بریم بیایم»، لبخند زدن، همراهی کردن، با انرژی جواب دادن و... را اصلانی به مخاطبان آموزش میدهد.
با روشن شدن کامل پروژکتورها و چراغها و شمارش مهدی شاه حسینی مسئول استودیو در برنامه، رامبد جوان روی صحنه میایستد و قرار است همراه با سلام او مردم هم بایستند و با تشویق همراهی کنند. ضبط آغاز میشود و حضار ایستاده جمله مخصوص جوان را تکرار میکنند اما او همان ابتدا میگوید نور دیر آمد. دوباره شمارش میکنند، رامبد جوان در مقابل قاب دوربین و جمعیت سالن ایستاده با هم میگویند «به نام خدا، سلام من رامبد جوان هستم در شبکه نسیم اینجا خندوانه است عیدتون مبارک». گروه موسیقی «هوم» به سرپرستی ابوالفضل شفیعی یک ردیف بالاتر از من در سمت حضار داخل سالن قرار دارد و به صورت ریتمیک قطعات «خندوانه» را مینوازند.
همه بعد از تشویق مینشینند، رامبد جوان یک پیراهن قرمز پوشیده است و با انرژی همیشگی با مخاطبان خوش و بش میکند.
- (رامبد جوان) عیدتون مبااارک.
عید شما هم مبارک.
- حالتون چطوره؟
عالییی...
- شما خیلی خوشگلین.
خیلیییی.
- از خود راضی هم هستین...
این را که میگوید، عده ای میخندند. گاهی برای مخاطب بیرون از استودیو ممکن است همراهی بیش از حد مخاطبان عجیب باشد و اگرچه که همان ابتدا توصیههایی هم میشود از جمله اینکه حضار همیشه لبخند بر لب داشته باشند اما اینها طرفداران برنامه هستند و اصلا از همان ابتدا خودشان با آن همراه میشوند و پا به پای رامبد جلو میآیند.
مجری، شادی برنامه را طبق رسم همیشگی به گروهی تقدیم میکند و این بار این شادی حق آنهایی میشود که در ماه مبارک رمضان افطاریهای ساده دادند و آنها که زندگی را ساده میگیرند.
من در بالاترین ردیف استودیو قرار میگیرم. از این بالا میتوان شش دوربین برنامه در جایگاههای مختلف استودیو دید. دکور مخصوص برنامه که همه آن با ظروف بازیافتی ساخته شده به بالاترین نقطه استودیو رسیده است.
همان ابتدا سرودی را میخوانند که پیش از این ظاهرا اصلانی دستیار کارگردان با حضار تمرین کرده است.
همه با هم همراه با مجری میخوانند «آسمونتو ببین اگه بشه ستاره بچین/ غم ها اگه بی خوابن می خونیم تا که بخوابن» رامبد کنار بعضی از حضار در ردیفهای اول میرود و بالا و پایین م پرد.
بعد از اینکه یک دور میخوانند و تمام میشود رامبد میگوید ریتم دست زدنها منظم نبود و قرار است یک بار دیگر این سرود را ضبط کنند. از ابولفضل شفیعی میخواهد پایین بیاید و حضار با حرکت دستهای او دست بزنند. جوان با پایان سرود میگوید بچه ها بلد هستند که شادی کنند اما ما فراموش کردهایم بنابراین ما حرف های مهم میزنیم و شلنگ تخته هم میاندازیم.
این بخش از برنامه حدود یک ساعتی طول میکشد حالا به حضار استراحتی ۲۰ دقیقه ای میدهند تا بخشهای بعد آماده شود.
برقها را خاموش میکنند و اصلانی جمعیت را ردیف به ردیف به سمت بیرون هدایت میکند و از آنها میخواهد در بازگشت هم به همان ترتیب و در جایگاههای خود بنشینند.
اصلانی فارغ التحصیل تئاتر از فرانسه است و توضیح می دهد که پیش از این هم به کار آموزش مشغول بوده است و حتی مدتی را به تدریس در دانشگاه گذرانده است.
این مدرس تئاتر میگوید از زمانی که حضار وارد استودیو می شوند حدود ۳۰ تا ۴۰ دقیقه زمان دارد تا آنها را آماده کند. با این حال همه آموزشها را با خنده و شوخی ارایه میکند چون معتقد است بهترین نتیجههای آموزشی را در شوخی و طنز میتوان گرفت و بُرد بیشتری دارد و حتی اگر کسی قوانین برنامه را زیر پا گذاشت و به طور مثال عکاسی کرد باز هم با شوخی پاسخش را میدهد.
دستیار رامبد جوان در پایان میگوید حضورش در این برنامه فقط به خاطر رامبد است و میتواند از او مدیریت و کار تیمی را بیاموزد.
در همین زمان کوتاه استراحت هم به سختی میتوان با رامبد جوان صحبت کرد. هر بار جلسه دارد و از همان ابتدا هم تاکید میکنند که روز شلوغی را سپری میکنند. با این حال در آخرین دقایق اتاقش خالی میشود و ۵ دقیقهای گفتگو میکنیم.
جوان در ابتدا درباره «خندوانه» می گوید: «خندوانه» به زمانی تعلق دارد که اوضاع خوب نیست و مردم نیاز به یادآوری دارند. «خندوانه» ادبیات و رویکردی پیدا کرد که تماشاگر به همان ادبیات علاقمند شد. این ساختار شامل موسیقی استودیو، مجری پرانرژی و پر حرارت، جناب خان، نیما، مهمانان مختلف از قشرهای جامعه و ویدئوهای گزارشی است و همین ساختار باعث جذابیت شد. ما در فصل سوم «خندوانه» بیشتر به تجربه کردن دست زدیم و کارهایی از قبیل لباهنگ، مسابقه ها، خانواده باحال و... از این دست تجربهها بودند اما آنچه ما میخواستیم و دوست داشتیم، اتفاق نیفتاد.
وی در پاسخ به اینکه چقدر این ایده ها از برنامه ریزی برخوردار بودند، بیان کرد: متاسفانه ما بسیار زودتر از موعدی که می توانستیم به شروع کار وادار شدیم، درحالیکه واقعا آماده نبودیم. به طور مثال ما از لباهنگ استفاده کردیم تا زمان بخریم ما فقط خواستیم کار دنباله داری پیدا کنیم تا به زمان مورد نظرمان برسیم و الان به آن زمان رسیدهایم. البته مسابقه «خانواده باحال» را هم زودتر از زمان اصلی شروع کردیم ولی اکنون میتوان گفت موقعیت متعادلی داریم.
جوان درباره اینکه تغییرات مدیریتی چقدر در روند کاری آنها موثر بوده است، یادآور شد: یکی از دلایل بالانس کنونی همین تغییرات مدیریتی است چراکه تا قبل از تغییرات مدیریتی ما در معرض فشار عجیبی قرار گرفته بودیم در حدی که من یک بار اعلام کردم که «خندوانه» را تعطیل کنیم. به طور مثال مسابقه لباهنگ به یک امتیاز منفی تبدیل شده بود و فشارهایی وارد میشد مبنی بر اینکه این دوز از موسیقی در برنامه غلط است. این درحالی بود که پیش از این ما ۳۰۰ برنامه ساخته بودیم و نشان داده بودیم که چه رویکردهایی داریم و اینکه فرهنگ، مطالعه، هنر و... برایمان اهمیت دارد.
صحبتهای جوان به این نقطه میرسد که به او اعلام میشود باید برای شروع بخش بعدی خود را آماده سازد و به استودیو برود. ضبط را خاموش میکنم و قرار است دوباره در بخشهای بعدی برنامه گفتگو را ادامه دهیم.
ساعت ۸:۲۰ دقیقه شب است که جوان وارد استودیو میشود. قبل از ضبط توصیههایی به حضار بیان میکند از جمله اینکه خود را رها کنند و دست به سینه نباشند. جوان از زبان بدن میگوید و تاکید میکند: به شدت حواستان به خودتان باشد چراکه با کنترل وضعیت بدن میتوانید به کنترل شرایط روحی خود بپردازید. وقتی دست به سینه هستید به نوعی خود را به حالت سنگر میبرید اما اگر خود را رها کنید مغز آرامش را بالا میبرد.
برنامه «خندوانه» برای شرکت کنندگان تنها یک ضبط استودیویی نیست بلکه همانقدر که رامبد جوان دغدغه شادی و آرامش را دارد در طول برنامه و در غیر از زمان ضبط آموزشهای لازم را برای آگاهی از چگونگی وضعیت استاندارد برای شادی و آرامش ارایه میکند.
بعد از این نکات روانشناسی توضیح میدهد که بخشی از معطلیها به دلیل هماهنگیهاست و به طور مثال به مهمانانی برمیگردد که ممکن است کمی دیرتر وارد لوکیشن شوند.
با شروع ضبط برنامه از مهران غفوریان به عنوان کمدین دعوت میکند. غفوریان بعد از سلام و احوالپرسی با حضار میگوید: بعد از ۳۵۰ باری که به برنامه دعوت شدم حق بدهید که دیگر از خودم خاطرهای نداشته باشم. آخر انسان چقدر گنجایش خاطره دارد.
سپس از مردم اجازه میخواهد تا خاطرات یکی از فامیلهایش را بیان کند. در طول زمان حضور غفوریان روی صحنه وی به علت گرما و همچنین شرایط جسمانی دائم دچار تعرق می شد و همین نکته باعث شده بود شوخیهای زیادی بکند از جمله اینکه باید خودش را ایزوگام کند و یا اینکه اگر با شرایط فعلی پیش رویم تا چند وقت دیگر خط استوا میآید روی کشور ایران.
اجرای غفوریان بدون هیچ کات و وقفهای روی سن پیش میرود و قرار است قسمت پایانی برنامه باشد. غفوریان دعا میکند و برای خودش سلامتی و سرمای بیشتر و برای مردم هم شادمانی و قهرمانی طلب میکند.
بدون هیچ زمان اضافهای رامبد از حضار میپرسد جای کدام کمدین در فصل جدید خالی بوده است. بیشترین نامهایی که به گوش می رسد جواد رضویان و امیرمهدی ژوله است.
جوان با ژوله احوالپرسی میکند و حال دخترش گندم را میپرسد که هنوز خردسال است. ژوله ابتدا جواب میدهد که حس شیرین و حتی عجیبی دارد که با سختیهایی هم همراه است و بعد از آن از حضار داخل استودیو میپرسد چه کسانی دختر دارند و بعد در ادامه در سوال دیگری میپرسد آیا خوب است که هر کس آنها را میبیند حال دخترشان را جویا شود.
ژوله در ادامه با اشاره به رزومهای از غیرت مرد ایرانی میگوید که می خواهد دخترش را به دلیل همین احوالپرسیها به یک سفر بیبازگشت به مریخ بفرستد.
این نویسنده مجموعههای طنز مهران مدیری که در فصل پیش یکی از دو برنده نهایی مسابقه خندوانه برتر بود درباره تغییر مسیر زندگی خود بعد از این مسابقه گفت: بعد از «خندوانه» مسیر زندگی من عوض شد به گونه ای که هر کسی به من پیشنهاد نویسندگی میداد فرار میکردم و به همین دلیل هم وقتی فهمیدم قرار است مسئول نویسندگان مجموعه «دورهمی» شوم از آن مجموعه هم رفتم.
ژوله همچنین تعریف کرد: بُرد من در برنامه «خندوانه» با فیلم «فروشنده» آقای فرهادی مصادف شد و من با خود گفتم قدم بعدی ام باید اصغر فرهادی باشد بنابراین به دستیارانش زنگ زدم و گفتم استندآپهای مرا نشانش بدهند. آن زمان تا مراحلی هم پیش رفتیم اما فرهادی بیان کرد که ترکیب میچیند و در ترکیب او قد من بلند است و به همین دلیل من را کنار گذاشتند اما امیدوارم در فیلم بعدی قد من به خانم پنه لوپه کروز بخورد.
نویسنده «در حاشیه» در پایان سخنانش به چند دسته افراد غمگین در پایان ماه مبارک رمضان اشاره و بیان کرد: یک دسته از این افراد طرفداران احسان علیخانی هستند که از تمام شدن این برنامه ناراحت هستند اما من با او صحبت کردهام و قرار است گاز اشکآورش بعد از پایان این ماه به بازار بیاید.
با پایان این دو بخش دوباره استراحتی به حضار داده میشود و مردم هم میتوانند روزههای خود را افطار کنند. اگرچه که حضار استودیو در تمام مدت استندآپ کمدی غفوریان و ژوله میخندند و زمان مفرحی برایشان فراهم شده است.
وقفههای میان ضبط تنها زمانی است که میتوان با عوامل سخن گفت. ابولفضل شفیعی سرپرست گروه موسیقی «هوم» است که ساخت ملودیهای برنامه را بر عهده دارند و ویژگی کارشان این است که این موسیقیها را به طور زنده در برنامه اجرا می کنند. شفیعی که با خبرنگار مهر گفتگو می کرد، معتقد است: «خندوانه» اولین برنامه تلویزیون است که در این سال ها گروه موسیقی زنده دارد. خوشبختانه رامبد جوان موسیقی می داند و سبک های مختلف آن را می شناسد و ما هم از این طریق سعی کردیم نوعی از موسیقی را به گوش مردم برسانیم که کمتر شنیده شده است. ممکن است سازبندی ما ایرانی نباشد اما نوع ژانر و سبک ما به گونه ای است که سعی می کنیم سلیقه مردم را بالا ببریم و حتی در ماه رمضان نیز از موسیقی فولک ایرانی استفاده شد.
ساعت از ۱۰ شب گذشته است که ضبط دوباره برنامه آغاز می شود. رامبد جوان روی استیج از حضور و انرژی حضار تا این لحظه تشکر می کند. این بخش از «خندوانه» به جناب خان شخصیت محبوب و زنده برنامه اختصاص دارد. جناب خان در همان ردیف دوم می نشیند. محمد بحرانی صداپیشه این شخصیت روی سن می آید و توصیه هایی به مردم می کند.
جناب خان برای بحرانی، عروسک گردانان و تیم «خندوانه» یک شخصیت زنده است و بحرانی آنقدر روی تصوری که نسبت به جناب خان وجود دارد حساس است که دوست ندارد عکاس از جایگاه او به عنوان صداپیشه عکس بگیرد و این موضوع قرار است مثل یک راز تنها برای مخاطبانی که به استودیو می آیند گشوده شود.
بحرانی علاوه بر صداپیشگی کار ضرب و نواختن موسیقی هایی را که جناب خان اجرا می کند نیز بر عهده دارد.
جناب خان زمانی را به شوخی با تماشاگران و حرکات موزون همیشگی می پردازد، شوخی هایی که قبل از ضبط برنامه آغاز می شود و فضای برنامه را شادتر می کند.
در این بخش از اجرا، جناب خان مدل جوانان ورزشکار ایستاده است و بدنش فرمی ورزشی دارد و در جواب رامبد که از او می پرسد چطور به این وضعیت رسیده است، می گوید: روی تغذیه کار کردم، ورزش کردم و در این مدت نتوانستم ساعت ۱۰ شبِ تهران را ببینم.
وی ادامه می دهد: پَک های من را بشمار، دیدم سیکس پک راضیم نمی کند دو تا دیگه هم رویش گذاشتم و تبدیل به ایت (هشت) بک شد.
در میان دیالوگ های رامبد و جناب خان اطلاع داده می شود که رونی کلمن قهرمان پرورش اندام دنیا روی خط است و با جناب خان کار دارد. تصویرش که همراه با دوبله است از ال سی دی داخل استودیو دیده می شود و از جناب خان کمک می خواهد.
جناب خان به رامبد توضیح می دهد که رونی شاگردش بوده و حتی دوره ای به رونی فلاسک ملقب شده است.
جناب خان سه بخش نمایشی در این برنامه دارد که به خاطر هر یک از این بخش ها باید تغییراتی روی عروسک و پوشش و فرمش انجام شود. گاهی هم میان هر یک از این بخش ها جوان و بحرانی با هم درباره دیالوگ هایشان حرف می زنند. هیچ متن و فیلمنامه از پیش تعیین شده ای در دست هیچ کدام نیست اما هر دو می دانند که به کدام نقطه حرکت می کنند و هماهنگی بسیار خوبی با هم دارند.
بحرانی بعد از برنامه درباره حضور جناب خان در این فصل و کمتر شدن آن توضیح می دهد: من فکر نمی کنم حضور جناب خان در برنامه کمرنگ شده باشد. با این حال به تدریج ایده های جدیدی مثل لباهنگ یا مسابقه خانواده باحال در «خندوانه» مطرح می شود و یا هر ایده دیگری که قرار است بنا به ضرورت مدتی اجرایی شود. بنابراین حضور جناب خان هم کمی کمتر می شود اما رویکردی برای کم یا بیشتر شدن حضور جناب خان نسبت به فصل قبل نداریم. ترجیح ما این است که جناب خان هفته ای دو بار و بعضا بواسطه حضور یک مهمان هفته ای سه بار در برنامه باشد.
وی همچنین درباره فیلم سینمایی که قرار است با حضور جناب خان و رامبد جوان تولید شود، گفت: ما در این زمینه گپ هایی زده ایم اما هنوز به نقطه ویژه ای نرسیدهایم. «خندوانه» آنقدر کار سنگینی است که هنوز این ایده ها جدی نشده اند و طبیعتا خود من هم دوست دارم زودتر این اتفاق رخ دهد.
دو قسمت از حضور جناب خان ضبط میشود و تا آماده شدن بخش بعدی رامبد به پشت صحنه میرود. ساعت حدود ۱۱ و نیم دوشنبه ۱۴ تیر ماه است و تا این لحظه همه اتفاقات خوب و لذت بخش بوده است و مخاطبان استودیو دقایق زیادی را خندیده و لذت بردهاند.
به پشت صحنه می روم تا بتوانم بخش دیگری از گفتگوی خود با رامبد جوان را ادامه دهم اما یک باره انگار همه چیز به هم ریخته است و کسی حال خوبی ندارد. خبری هم از آن همه انرژی و نشاط نیست. خبر درگذشت کیارستمی درست چند دقیقه است که در پشت صحنه و میان عوامل پیچیده است. برای کسی باورپذیر نیست و همه شبکه های اجتماعی و رسانه ها را جستجو می کنند تا شاید خبر تکذیب شود.
این اتفاق ناخودآگاه گفتگوی ما را به سمت دیگری می برد و رامبد با اشاره به تلخی آن و اینکه انسان ها چگونه می توانند با شنیدن خبرهای تلخ خود را کنترل کنند، توضیح می دهد: انسان برای همه آدم هایی که جهان برایشان جای مهمی است (با هر ایدئولوژی دارند) از معنای مهمی برخوردار است وهمه تلاش می کنند که به این موجود بگویند همچنان می تواند زندگی کند، ادامه دهد و باید بجنگد. این کاری است که از یک پزشک گرفته تا برنامه ساز و فیلمسازی مثل کیارستمی انجام می دهد.
جوان ادامه می دهد: ما «خندوانه» را میسازیم تا بگوییم خبرهای تلخ و اتفاقات ناگوار در جهان بسیار است اما همه باید به هم یادآوری کنیم که انتخابمان امید و زندگی باشد همانطور که کیارستمی تا آخرین لحظه همین گونه بود.
این بازیگر، کارگردان و برنامه ساز درباره کیارستمی و تاثیر او و جهان و نگاه جدی اش، بیان کرد: زمانی که نوجوان بودم فیلم هایی مثل «خانه دوست کجاست»، «کلوزآپ»، «مشق شب» و... را دیدم و همه اینها ما را عاشق سینما کرد و اصلا به همین دلیل بوده است که دوست داشتیم در این جهان جادویی حضور داشته باشیم. به نظرم جهان این فیلمساز اتفاقا بسیار طنازانه است. او با مفاهیم جدی شوخی می کند اما شوخی ای که از تفکر نشات می گیرد.
اعلام میکنند که صحنه آماده است. جوان روی صحنه میآید و اعلام می کند که چه اتفاقی رخ داده است. همهمهای در سالن درمیگیرد و فضا سنگین میشود.
جناب خان قبل از ضبط دقایقی را میخواند تا حال و هوای صحنه را عوض کند. بخش پایانی اجرایشان جدیتر است.
ساعت از ۱۲ نیمه شب گذشته است. عوامل برنامه با مردم عکس یادگاری میگیرند و یک عکس یادگاری هم خود تیم «خندوانه» با یکدیگر میگیرند.
این برنامه هر روزه «خندوانه» است و آنها هر بامداد ساعت ۱ و نیم به بعد با یکدیگر خداحافظی می کنند تا روز بعد.