كيارستمي زودتر از من به كانون آمده بود و فيلم «نان و كوچه» را ساخته بود كه هنوز هم اثر مطرحي است. ما سالها دوست و همكار بوديم؛ روزگاري كه كيارستمي هنوز به شهرت چنداني نرسيده بود، ولي همان زمان هم هنرمندي متفكر بود؛ هنرمندي كه هيچوقت صرف فيلمسازي برايش اهميت نداشت. كيارستمي در دهه50 با فيلمهاي كوتاه و آموزشياش با «لباسي براي عروسي» و بعد «مسافر» مسيري را آغاز كرد كه به سينماي متفكرانه ايران منجر شد. كيارستمي آن سالها آدمي درونگرا بود و به اعتقادم شخصيتش در سالهاي بعد كاملتر شد و پشت ظاهر ساده فيلمهايش درك عميق و پيچيدهاي از زندگي وجود دارد. او هرگز به مسائل سطحي و زودگذر نپرداخت و به همين دليل فيلمهايش ماندگار و هميشه بهروز است. چه در دوراني كه فيلم كودك ميساخت و چه در روزگاري كه مسائل آدمهاي بزرگسال را مد نظر قرار داد كوشيد تا به عمق زندگي مردم برود و لايههاي اجتماعي را ورق بزند. از «گزارش» تا «خانه دوست كجاست» و «طعم گيلاس» كه نخل طلاي كن را هم گرفت، هركدام ديدگاه و ذهنيت هنرمندي را نشان ميدهد كه نگاهش به سينما و جهان منحصربهفرد بود. او شكل هيچكس نبود و بهشدت خودش بود درحاليكه بسياري كوشيدند به سبك كيارستمي فيلم بسازند. افتخاراتي كه كيارستمي براي ايران بهدست آورد دستنيافتني بهنظر ميرسد.
خيليها در سراسر جهان سينماي ايران را با كيارستمي شناختند و جايگاه جهاني او بهعنوان هنرمندي بلندمرتبه غيرقابل انكار است. كيارستمي بزرگ با تمام افتخاراتش هنرمندي بيحاشيه محسوب ميشد؛ درست مثل فيلمهايش كه هيچ پيرايهاي نداشتند و الگوي بسياري از فيلمسازان در ايران و جهان شدند. كيارستمي با سبك و سياق خاص خودش فيلم ميساخت و در كارش چنان نبوغي داشت كه جهان به تحسينش پرداخت. حتي مخالفانش هم به او احترام ميگذاشتند. اميدوارم سينماي انساني و اصيلش توسط جوانها ادامه يابد و راهش پررهرو باشد كه هيچگاه از آموختن به نسل جوان پرهيز نميكرد و در وجودش حسادت و بخل و غرور جايي نداشت. چهره بيبديل سينماي ملي ما كه در عين بومي بودن، جهاني هم بود و جاي خالياش هرگز پر نخواهد شد. خاطرهاش براي هميشه گرامي است. آدم بزرگي را از دست داديم؛ يكي از 10فيلمساز برتر سينماي جهان كه در اعتلاي هنر هفتم نقش ويژهاي ايفا كرد.
- نويسنده و كارگردان سينما