به گزارش ایسنا، مراسم تشییع پیکر مهديه الهي قمشهاي پژوهشگر ادبیات عرفانی صبح امروز (21 تیرماه) با حضور چهرههای فرهنگی در مقابل تالار وحدت برگزار شد. پیکر او براساس وصیت خودش، در مقبره خانوادگیشان در لواسان به خاک سپرده خواهد شد.
در مراسم تشییع پیکر مهدیه الهی قمشهای ساعد باقری، سهیل محمودی، احمد مسجدجامعی، فاطمه هاشمی، حسامالدین سراج و افشین علاء سخنرانی کردند و حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی بر پیکر او نماز خواند.
احمد مسجدجامعی در این مراسم گفت: ایشان از خاندان وتبار نیکویی بودند و این خاندان بر گردن فرهنگ بخصوص فرهنگ دینی و آیینی ما حق دارند. کمتر خانهای است که با ترجمه قرآن الهی قمشهای مزین نشده باشد.
عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه مرحوم قمشهای دریادل بود اظهار کرد: من زمانی به دریادل بودن ایشان پی بردم و فهمیدم که ایشان را از نزدیک شناختم. در دل دریا همه چیز یافت میشود اما به هیچ چیز آغشته نمیشود. هیچ چیز دل ایشان را کدر نمیکرد.
مسجدجامعی درباره اخلاق آن مرحوم بیان کرد: یکی از مراجع میخواست کلاس اخلاقی در حوزه عملیه برگزار کند. به ایشان گفته شد کسی را برای این کار انتخاب کنند که اخلاق نیکی در رفتارش باشد و اخلاقفروش نباشد. مرحوم مهدیه الهی قمشهای به این شکل بود.
او به اشاره به دو داغ پیاپی که به الهی قمشهای وارد شده بود گفت: زمانی که برای تسلیت پیش ایشان رفتیم خانم قمشهای بودند که به ما تسلیت میگفتند. با وجود اینکه فرزندشان در غربت جانش را از دست داده بود شیون نمیکردند. دریادل بودنش را من همین جا متوجه شدم که هیچ چیز ایشان را کدر نمیکرد. در آن مراسم ایشان میگفتند فرزندان من رفتند اما ساعد (باقری) و سهیل (محمودی) فرزندان من هستند.
او همچنین اظهار کرد: خانم قمشهای از کلام پیشینیان روایت امروزی مطرح میکردند. معتقد بودند باید ببینیم چه چیزی از گفته گذشتگان به درد ما میخورد و میگفتند باید ببینم مولوی چه مشکلی از ما را حل میکند و پاسخگوی چه چیزی است.
عضو شورای شهر تهران ادامه داد: جامعه ما به چنین زنانی نیاز دارد که بر همه تاثیرگذارند و دریایی از علم هستند؛ اما متاسفانه در جامعه امروز ما چنین زنانی کمتر معرفی میشوند. امیدوارم ما هم همچون ایشان و برادرشان در راه معارف ایران و اسلام تلاش کنیم.
در ادامه، فاطمه هاشمی در سخنانی گفت: «انا لله و انا الیه راجعون» بهترین جملهای است که میتوان درباره مرحوم قمشهای گفت. حضور من در اولین کلاس ایشان باعث علاقهای شد که در سایر کلاسهای ایشان هم حضور داشته باشم. صحبت درباره ایشان بسیار سخت است. هفته پیش او را دیدم اما امروز در مراسم تشییعش شرکت میکنم.
رئیس بنیاد بیماریهای خاص و فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی درباره خصوصیتهای رفتاری مهدیه الهی قمشهای بیان کرد: ایشان نسبت به مردم مهرورزی میکردند. کمتر افراد متدینی هستند که خدا و مردم را در کنار هم ببینند و معتقد باشند که خداوند مهمترین چیزی که از انسان میخواهد این است که به مردم محبت کنیم.
هاشمی درباره سخنوری الهی قمشهای نیز گفت: صحبتهای ایشان به دل مینشست زیرا به حرفهایش عمل میکرد. سخنهای ایشان در منزل ما درباره حافظ و تفسیر آن با قرآن بسیار تاثیرگذار بود؛ چنانکه رفتار و سخنانشان در من بسیار تاثیر میکرد.
این شاگرد مهدیه الهی قمشهای همچنین متذکر شد: روحیه ایشان همیشه شاد بود. هفته پیش که در بستر بیماری بودند روحیه بسیار شادی داشتند و یک جمله به من گفتند که به خود لرزیدم؛ اما به ایشان افتخار کردم. ایشان گفتند که خسته شدهام و میخواهم بروم، میدانم که آن سمت برای من بهتر است.
او در پایان سخنانش گفت: من امروز به جای تسلیت، به خود مرحوم و خانوادهاش تبریک میگویم زیرا با قلبی مطمئن و آرام از این دنیا رفت. همچنین برای خودمان آرزو میکنم که چنین باشیم.
حسامالدین سراج هم در بخشی از این مراسم با بیان اینکه این روزها مذهبگریزی مد شده است اظهار کرد: در چنین روزگاری وجود شریف خانم الهی غنمیتی بزرگ بود، به ویژه برای جوانان که از این دریای حکمت بچشند. یک شعر از پروین (اعتصامی) مرا یاد ایشان میاندازد که بسیار با روحیات خانم الهی قمشهای نزدیک است: «اینکه خاک سیهش بالین است، اختر چرخ ادب پروین است».
این خواننده در پایان سخنانش یک رباعی از ابوسعید ابوالخیر خواند .
همچنین افشین علاء داماد مهدیه الهی قمشهای در سخنانی بیان کرد: هرگز گمان نمیکردیم به این زودی با بانو قمشهای وداع کنیم اما چنان که خودشان میگفتند ما مسافریم و به زودی باید با این زمین خاکی خداحافظی کنیم و در جای برازندهتری برای ابد بنشینیم. برای ما باور این موضوع دشوار است.
این شاعر ادامه داد: خوشا به حال ایشان که عمری با قرآن زیستند. ایشان میگفتند هر آنچه دارم از قرآن است. خداوند به ایشان توفیقی داده بود که زبانشان ترجمان ساده قرآن باشد تا پیامشان بر قلب همه بنشیند. او عمرش را صرف قرآن کرد و به جهان و بشیریت عشق ورزید.
علاء در پایان سخنانش تصریح کرد: ما امروز با بانو قمشهای وداع نمیکنیم و قرار بر سوگواری نیست. ایشان در تمام عمر جز پیام امید و مدارا پیام دیگری نداشتند. من همچون دیگران در زمان دو مصیبت که بر ایشان نازل شد شاهد بودم چیزی جز لبخند به تسلیتگویان ندادند. اگر تلخص «آتش» را برای خود برگزیدند سوزانده بودنشان فقط برای خودشان بود و به دیگران تنها نور میدادند.
ساعد باقری نیز گفت: من به همراه سهیل محمودی از نسیم نوازشگر معنا که از سمت ایشان شکوفا میشد، بهره بردیم. پیش از آن ایشان را با سخنرانی، مطالب و مقالههایشان میشناختیم. رفتنشان غم سنگینی است زیرا انسانی چون او که نگاهش به جهان و رفتارش در دنیای امروز افسانه به نظر میرسد در میان ما نیست.
این شاعر با بیان اینکه «دکتر الهیقمشهای شادمانه زیست»، بیان کرد: علیرغم دو مصیبت کمرشکن نگاه ایشان به جهان از جنس آدمی گرفته شده که با قرآن عجین است. آشنایی با مثنوی از نعمتهایی است که از زیارت و آشنایی با ایشان به من رسیده است. آن مرحوم برای همه ما نقش معلمی داشتند.
باقری با اشاره به آیات 155 و 156 سوره بقره اظهار کرد: ما ایشان را در زمان داغ دو فرزند دیدهایم. کسانی که در مراسم دو فرزند برای تسلیت میآمدند به جای اینکه آنها تسکیندهنده بانو قمشهای باشند ایشان تسکیندهنده آنها بود.
او افزود: همچنین در ماه مبارک رمضان زمانی که ایشان در بستر بیماری بودند همراه با سهیل محمودی به دیدارشان رفته بودیم. همان جا به او گفتیم که گویی ما آمدهایم که حالمان خوب شود. در مجموع باید بگویم که دیگر همچو او نیست و حق داریم که غمگین باشیم.
در ادامه سهیل محمودی گفت: در فرهنگ ما آزادگی یعنی رهایی از تمام قیودی که چهار عنصر زمینی به ما داده است. یکی از نمونههای آزادی که آزادگی را از او آموختم مرحوم الهیقمشهای بودند. در واقع ما فرزندانی بودیم که دیر به او رسیدیم. من پس از درگذشت مادرم حضور مادری را درچهره مادرانه مهدیه قمشهای دیدم.
این شاعر با بیان اینکه «گوش اهل کلمه از درس پُر است و شاید از آن گریزان باشند»، اظهار کرد: در صورتی چنین نمیشود که کلماتی که گوینده میگوید بر جانش نشسته باشد. ما شاهد بودیم الهی در ظریفترین حرکاتش از آنچه میگفت پر بود. امروزه با معلمانی روبهرو هستم که فقط تنها سخن میگویند اما مرحوم الهی معلمی واقعی بود.
محمودی با اشاره به خصوصیات اخلاقی مهدیه قمشهای بیان کرد: شکیبایی و منش ایشان قابل تقدیر بود. لبخند در چهرهاش نشانه تسلیم شدن او در برابر خدا محسوب میشود که همیشه در چهرهاش هویدا بود. در زمان فوت دو فرزندش بهت و رنج در چهرهاش دیده میشد، اما تکیه بر غایت حق موجب آرامش ایشان شده بود. ما باید از ایشان بخواهیم شفاعتمان کنند و از خداوند بخواهیم دعای این مادر همیشه دستگیر ما شود.
یکی از دوستداران مهدیه الهی قمشهای هم تصنیفی برای آن مرحوم خواند.
به گزارش ایسنا، چهرههایی چون ایرج حسابی، ناصر فیض، فاطمه راکعی، رضا رفیع، عثمان محمد، حمید شاهآبادی، عباس سجادی (رئیس فرهنگسرای نیاوران)، مجید غلامی جلیسه (مدیرعامل خلنه کتاب)، محسن مومنی شریف (رئیس حوزه هنری) و عبدالجبار کاکایی از حاضران در مراسم تشییع پیکر مهدیه الهی قمشهای بودند.
مهدیه الهی قمشهای - شاعر، محقق و مولویپژوه - پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با مشکلات تنفسی و ریوی، عصر شنبه (19 تیرماه) دار فانی را وداع گفت. از او «بهار عشق؛ منتخب اشعار»، «معبد عشق؛ مجموعه اشعار»، «کربلا وادی عشق؛ سروده مهدی الهی قمشهای، بازسرایی مهدیه الهی قمشهای» و «خاطرات من با پدرم» به جا مانده است.او دختر مهدی محیالدین الهی قمشهای و خواهر حسین الهی قمشهای بود.